یار یک شراب انسانیست
(ده شعر کوتاه از مجموعهی «یار یک شراب انسانیست»)
Sun 23 05 2010
رضا فرمند
۷۹
تارعنکبوتِ عرفان پُر از جوانان بُرناست
پُر از دختران زیبا؛ و پُر از شاعران پوک
(۲۰۰۷)
۱۳۵
یار، پالونهی زمان خام است
یار، یک شرابِ انسانیست
(۲۰۰۹)
۱۳۶
زنانِ تهمتن ایرانزمین
ایران خسته را به شتابهای هوششان سوار میکنند
۱۴۳
ترانه، خواهر شعرم
نگران نباش!
نمیشود دروغ را به رنگ چشمهای تو آمیخت!
(۲۰۰۹)
۱۴۴
دروغ نتوانست از توفان خون رامین
کلاهی برای خود بدوزد
(۲۰۰۹)
۱۴۵
دروغ، دیوار است؛ بنبست است!
دروغ آخر خط است!
(۲۰۰۹)
۱۴۶
دروغ لب به راستی نمیزند و بزرگ نمیشود
دروغ لب به پُرسش نمیزند و کودن میماند
(۲۰۰۹)
۱۴۷
دروغ بیابانی کاری نمیکند جز آنکه رویاش را سفید کند
دورغ بیابانی کاری نمیکند جز آنکه چماقاش را پنهان کند
(۲۰۰۹)
۱۴۸
زنان، بالهای زمان شدهاند
دروغ اما هنوز در نام کوچک زن مانده است
(۲۰۰۹)
۱۴۹
دانستن است که چراغ نیاز را روشن میکند
دانستن است که چشماندازش را تازه میکند
ندانستن، همیشه خرسند است
ندانستن، هیچگاه، چیزی نخواسته است
----------------------------------------
یار یک شراب انسانیست ۲۷۰ شعر کوتاه:
http://www.rezafarmand.com/Yar.yek.sharabe.ensanist.htm
|
|