عصر نو
www.asre-nou.net |
همرزمان! اول ماه مه (۱۱ اردیبهشت) روز همبستگی طبقاتی و مبارزاتی کارگران و مزدبگيران جهان علیه استثمار و ستم طبقاتی، تبعیض و نابرابری، فقر و گرسنگی است. درفش اول ماه مه را به عنوان سنت ديرينه و گرانقدر همبستگی جهانی کارگران و زحمتکشان پاس داریم، در همایشها و تظاهرات روز اول ماه مه شرکت کنيم، اقدامات و سیاستهای ضدکارگری و ضددمکراتيک کودتاگران را برملا و عليه اين سياستها مبارزه کنيم، آزادی کارگران زندانی را خواستار شويم، مطالبات کارگران و مزدبگيران کشور را بازگو و برای تامين آزادی و عدالت اجتماعی و پيوند بين جنبش کارگری و جنبش سبز بکوشيم. کارگران و مزدبگيران! اقتصاد کشور با رکود، تورم و بيکاری فزاينده روبرو است. واحدهای توليدی با مشکلات فراوانی مواجهند. تعداد زیادی از آنها ورشکست شده و يا در معرض ورشکستی قرار دارند. باندهای ثروت ـ قدرت به واردات بیرويه روی آورده و بازار ايران را از کالاهای ارزان و بنجل پرکردهاند. بخش ساختمان در وضعیت رکود به سر میبرد. با رکود بخش ساحتمانی بسیاری از واحدهای تولیدی وابسته به صنعت ساختمان تعطیل شده و یا ظرفیت تولید خود را کاهش دادهاند. صنعت نفت و گاز هم با رکود مواجه است. صنایع نساجی و صنایع خودرو سازی که بیشترین نیروی کار را جذب کردهاند، با بحران جدی روبروند. ظرفیت تولید لوازم خانگی کاهش قابل توجهی را نشان میدهد. بحران واحدهای توليدی، کاهش سرمایه گذاری داخلی و خارجی، فضای نامناسب و پرخطر کسب و کار، افت بودجه عمرانی کشور، حجیمتر شدن هزینههای دولت و واردات قاچاق، به افزايش رقم بیکاری در کشور منجر گشته است. با تعطیلی واحد تولیدی صدها هزار کارگر بیکار شدهاند. بنابر گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، ایران از لحاظ نرخ بیکاری رتبه اول را در منطقه و رتبه هفدهم را در جهان داراست. در کنار تشکیل لشکر بیکاری، کارگران با مشکل عدم پرداخت حقوق از جانب کارفرماها روبرو هستند. واحدهای تولیدی بحران زده قادر نیستند که دستمزد کارگران را بپردازند. امسال طرح هدفمند کردن يارانهها به اجرا در خواهد آمد. اجرای اين طرح دشواریهای باز هم بيشتری را بر زندگی کارگران و تهیدستان جامعه تحمیل خواهد کرد. کارگران و مزدبگيران! بحران اقتصادی روزبروز تعميق میيابد و تاثيرات مخرب خود را بر زندگی اکثريت مردم و به ويژه کارگران و زحمتکشان کشور میگذارد. سرمایهداران و مدیران دولتی کارگران را دسته دسته از واحدهای تولیدی و خدماتی بیرون میریزند، کارگران و خانوادههايتان را بدون هر گونه پشتوانه اقتصادی و اجتماعی در جامعه رها میسازند. کارگران و مزدبگیران کشور فاقد سنديکاهای مستقل هستند تا به طور سازمانیافته به مقابله با عواقب بحران برخيزند، از مطالبات و خواستههای خود دفاع کنند و اجازه ندهند که رژیم استبدادی و سرمایهداران بار اصلی بحران اقتصادی را بر روی دوش کارگران و مزدبگيران منتقل سازند. کارگران نه دارای تریبون هستند، نه از تشکل صنفی برخوردارند که مطالباتشان را مطرح کند و نه از حقوق دوران بیکاری و تأمین اجتماعی مناسب بهره مندند تا در مقابل پیامدهای مخرب بحران اقتصادی متحمل آسیبهای کمتری شوند. رژيم حاکم بر کشور احزاب چپ را که مدافع منافع کارگران و مزدبگیران هستند سرکوب کرده و امکان سازمانيابی را از کارگران سلب نموده است. هر اقدام فعالين کارگری برای تشکیل سندیکاهای مستقل با سرکوب نهادهای امنيتی روبرو میشود. هم اکنون تعداد زیادی از فعالین کارگری به جرم دفاع از حقوق کارگران و تلاش برای تشکیل سندیکای مستقل کارگری در شکنجهگاهها و زندانهای رژیم به سر میبرند. در حالیکه در کشور ما کارفرمایان، تجار و صنوف از تشکل صنفی برخوردار بوده و پیگیرانه از منافع خود دفاع میکنند. از نظر حاکمیت تشکلهای کارفرمایان و تجار تهدیدی برای امنیت کشور به حساب نمیآیند، اما تشکیل سندیکاهای کارگری برای طرح مطالبات کارگران و تلاش برای تحقق آنها، اقدامی ضدامنیتی شمرده میشود. کارگران و مزد بگیران! برابری طلبی و مخالفت با هرنوع تبعیض جنسيتی، نژادی، ملی و مذهبی، خصيصه جنبش کارگری و تشکلهای کارگری است. فعاليت تشکلهای کارگری در سالهای اول انقلاب موجب شد که اين امر در قانون کار بازتاب پيدا کند. اما در عمل تبعیض جنسيتی در رابطه با اشتغال و شرایط کاری زنان جريان دارد و حقوقی که در قانون کار برای زنان در نظر گرفته شده، رعايت نمیشود. رژيم اسلامی بخش قابل توجهی از زنان را از بازار کار بيرون رانده، آنها را خانهنشين نموده و موانع زيادی برای ورودشان به بازار کار ايجاد کرده است. اين امر همراه با عوامل ديگر موجب شده است که سهم زنان از بازار کار همچنان اندک باشد. زنان کارگری که در کارگاههای کوچک و یا در خانههای خود بصورت کارمزدی کار میکنند، از حقوق کار محروم میباشند و امکان اعتراض جمعی و توسل به حربه اعتصاب برای آنها وجود ندارد. تبعيض در مورد کارگران مهاجر هم اعمال میشود. آنها در کارهای سخت با دستمزد اندک به کار گرفته میشوند و از حقوق کار به کلی محرومند و در شرايط به مراتب بدتر از ساير کارگران کار میکنند. کارگران و مزدبگيران! طبقه کارگر ايران برای بر هم زدن این نظم ظالمانه و غیر انسانی و جايگزينی يک نظم دمکراتيک و انسانی، راهی به غیر از سازمانیابی حزبی و سندیکائی و متحد شدن در اتحادیه ها و احزاب کارگری ندارد. از این رو مبارزه برای آزادیهای سیاسی برای کارگران و مزدبگیران از اهمیت اساسی برخوردار است. امروز آزادی با عدالت اجتماعی عميقا پيوند خورده است. اگر فعالیت احزاب و اتحادیههای کارگری آزاد باشد، کارگران و مزدبگیران که اکثریت جمعیت کشور را تشکیل میدهند، میتوانند از حقوق و منافع خود دفاع و از زندگی و منزلت اجتماعی و انسانی شایستهای که امروز از آن محروميد، برخوردار گردند. مبارزه امروز شما در اساس دو وجه پيدا کرده است: مبارزه برای آزادی و مبارزه برای عدالت اجتماعی. امروز تامين مطالبات کارگران و مزدبگيران با امر آزادی گره خورده است. هر اقدام کارگران به سد استبداد حاکم بر کشور بر میخورد. بدون مبارزه عليه استبداد و طرد آن و استقرار آزادهای سياسی، کارگران از حقوق مدنی و صنفی برخوردار نخواهند شد و زندگی آنان به فلاکت بيشتری سوق پيدا خواهد کرد. کارگران و مزدبگيران! در سال گذشته جنبشی در کشور ما پا به حيات گذاشت که وجه مشخصه آن مبارزه برای تامين آزادی و دمکراسی در کشور است. اين جنبش ارکان استبداد حاکم بر کشور را به لرزه در آورده، چهره کريه ان را در بين مردم کشور ما و در نزد جهان برملا کرده و عليرغم سرکوب و پرداخت هزينه سنگين به حيات خود ادامه داده است. جنبش سبز همچنان سرزنده و پويا است و از هر فرصتی برای يورش به صفوف کودتاگران بهره میگيرد. جنبش سبز بازتاب دهنده مطالباب عمومی مردم کشور ما است. اين جنبش بر تامين حقوق مدنی شهروندان و تامين آزادیهای سياسی پای میفشارد. بين مطالبات کارگران و مزدبگيران با مطالبات جنبش اعتراضی وجوه مشترک قابل توجهی وجود دارد. از جمله اين اشتراکات و در راس آنها، طرد استبداد از کشور، آزادی فعاليت احزاب سياسی و تشکلهای صنفی، آزادی اطلاعرسانی و برگزاری تجمعات و تظاهرات است. اين اشتراکات زمينهساز پيوند بين دو جنبش است. کارگران و مزدبگيران! مطالبات اصلی کارگران و مزدبگيران: به رسمیت شناخته شدن حق فعاليت تشکلهای مستقل کارگری، حق اعتصاب و تجمع کارگران، پرداخت به موقع دستمزدهای، افزایش دستمزدها، تامين امنيت شغلی، رفع هر نوع تبعیض جنسيتی بين کارگران زن و مرد، لغو کار کودکان، تأمین امنیت شغلی کارگران و مزد بگیران، لغو قراردادهای موقت و سفید امضا، متوقف شدن اخراج و بیکار سازی کارگران و برخورداری بیکاران از بیمه بیکاری است. کارگران و مزدبگيران سنديکای مستقل خود را تشکيل دهيد، مطالبات خود را به گوش مردم ايران و جهان برسانيد، بر همبستگی بينالمللی کارگران پای بفشاريد، برای تامين آزادیهای سياسی در کشور مبارزه کنيد، در اعلاميهها و شعارها، در تظاهرات و گردهمائیها، همبستگی خودتان را با جنبش اعتراضی اعلام کنيد و روز اول ماه را به روز برآمد جنبش کارگری و همبستگی با جنبش سبز تبديل کنيد. فرهنگيان کشور در شرايط سختی به سر میبرند. معلمان کشور چندين سال است که برای تامين خواستههايشان، به اعتراض برخاستهاند. عدهای از معلمان در گوشههای زندان به سر میبرند و به حبسهای سنگين محکوم شدهاند. امسال شوراى هماهنگى تشكلهاى صنفى معلمان اعلام كرده است كه در اعتراض به صدور احكام سنگين حبس و اعدام براى معلمان زندانى از ۱۲ تا ۱۸ ارديبهشت به اعتصاب غذا دست مىزند. از مطالبات معلمان حمايت کنيد و در اعتراضات آنها مشارکت ورزيد. کارگران و مزدبگيران! هیئت سیاسی ـ اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) بار دیگر اول ماه مه، روز جهانی کارگر را به شما تبریک میگوید و چون گذشته از مبارزات شما برای دستیابی به حقوق اجتماعی و سندیکائی و برخورداری از یک زندگی انسانی حمایت کرده و خود را در این مبارزه همراه و همرزم شما می داند. هيئت سياسی ـ اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) ۲ ارديبهشت ۱۳۸۹ (۲۲ آوريل ۲۰۱۰) |