ترفند اقتدارگرایان برای حذف تدریجی اصلاح طلبان از صحنه سیاسی ایران

Thu 22 04 2010

پس از کشمکش ها و اتفاقات بسیار زیادی که بعد از انتخابات جنجالی دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران اتفاق افتاد که منجر به زد و خورد های خیابانی , کشتار مردم معترض به نتایج انتخابات و دستگیری , زندان و شکنجه مخالفان دولت محمود احمدی نژاد شد , بعد از مراسم سنتی چهارشنبه سوری و عید نوروز که به گفته ناظران بسیار پر شورتر از سال های گذشته برگزار گردید , در روزهای اخیر فضای سیاسی – اجتماعی ایران آرام تر شده و نیروهای اقتدارگرای طرفدار دولت احمدی نژاد که به گفته مخالفان به علت تقلب گسترده در انتخابات مشروعیت مردمی برای اداره امور را ندارد از یک سو و نیروهای مخالف نتایج انتخابات از سوی دیگر خود را برای مرحله بعد رودررویی با یکدیگر آماده می سازند . اما چند روزاخیر اقداماتی که توسط اقتدارگرایان انجام شد دوباره فضای جامعه را ملتهب نمود و کارزاری جدید را برای رویارویی دو گروه فوق الذکرآماده کرد .

با دستور مسئولین قضایی کشور فعالیت دو حزب فعال سیاسی مخالف دولت کنونی , جبهه مشارکت اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی , به حالت تعلیق درآمد که از آن می توان به حرکتی جهت حذف نمودن تدریجی صدای مخالفان تعبیر نمود . در واقع به نظر می رسد این اقدام در ابتدا تعلیق فعالیت های این دو سازمان سیاسی اصلاح طللب باشد و در ادامه بعید نخواهد بود که دامنه فشارتا حدی پیش رود که به انحلال کامل جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بیانجامد . سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پس از وقوع انقلاب سال 1357 تاسیس گردید و از فعالین سیاسی چپ اسلامی متشکل میشد که در طول سالهای بعد از انقلاب بنا به شرایط زمانی و مکانی سعی داشت تا خط اعتدال را درپیش گیرد و در مسیر اصلاحات قدم بردارد . این سازمان در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری از کاندیداتوری میرحسین موسوی – کاندیدای مخالف نتایج انتخابات - حمایت نمود و به همین دلیل یکی از نقاط هدف نیروهای اقتدارگرای حکومتی قرار گرفت . جبهه مشارکت اسلامی در سال 1376 و پس از پیروزی سید محمد خاتمی در انتخابات همان سال پایه ریزی گردید و به دلیل ساختار اصلاح گرایانه و حضور تکنوکرات های نسل اول و دوم انقلاب , در مدتی کوتاه به عنوان موثرترین ارگان سیاسی کشور شناخته شد . بنابراین طبیعی است که نیروهای اقتدارگرا , جبهه مشارکت را یکی دیگر از ارگان های فعال و موثر در اعتراضات پس از انتخابات ارزیابی کردند و تصمیم به تعلیق فعالیت های این حزب گرفتند . البته باید خاطرنشان نمود که این تعلیق ها و افزایش فشار بر اصلاح طلبان امری غیر قابل پیش بینی نبود چراکه در ماه های گذشته دستگیری های متعدد و زندانی نمودن چهره های شناخته شده اصلاح طلبان در داخل ایران زمینه را برای اقدامات بعدی آماده می ساخت . ضمنا می توان دلیل دیگر متوقف نمودن فعالیت این ارگان های اصلاح طلب را در پیش بودن روز جهانی کار و کارگر و همچنین احتمال ادامه اعتراض های مردمی در آستانه روز 22 خرداد که روز انتخابات و آغاز مخالفت های مردمی در سال گذشته است , دانست .

همچنین دستور توقف انتشار روزنامه بهار نیز همانند بسیاری از دیگر روزنامه ها و مجلات صادر گردید . این روزنامه پس از بسته شدن روزنامه اعتماد با همکاری تیم این روزنامه شروع به فعالیت کرده بود و خطی مشی خود را بر حمایت از حرکات اصلاح طلبان تنظیم نموده بود و سعی داشت در فضای بسیار تاریک اطلاع رسانی در ایران نسیمی تازه باشد . اما متاسفانه این صدای جدید نیز به جرم اشاعه شک و تردید در جامعه نسبت به نتایج انتخابات و همچنین زیرسوال بردن سیستم حکومتی جمهوری اسلامی در اوایل کار و تنها پس از حدود دو ماه که از انتشار آن می گذشت , خاموش شد . بستن فضای اطلاع رسانی و توقیف گسترده روزنامه های منتقد دولت نقطه بسیار تاریک و منفی در کارنامه اقتدارگرایان به حساب می آید و کشور را به سمت رادیکالیزه شدن تمام عیار سوق خواهد داد .

از سوی دیگر مصطفی تاج زاده , داود سلیمانی و محسن میردامادی که هر سه از فعالان اصلاح طلب و نیروهای موثر در جناح دوم خردادی حکومت به شمار می آمدند به شش سال حبس و ده سال ممنوعیت از فعالیت در احزاب سیاسی محکوم شدند . این سه نفر همانند بسیاری از فعالان اصلاح طلب دیگر در دولت سید محمد خاتمی در مناصب بالای دولتی حضور داشتند و در حوادث پس از انتخابات به جرم فعالیت تبلیغی علیه حکومت جمهوری اسلامی و مخالفت با نتیجه انتخابات و همچنین حضور در اعتراض های مردمی در ماه های گذشته دستگیر و راهی زندان شدند . فشار بر اصلاح طلبان هرروز بیشتر و بیشتر می شود . دامنه این اقدامات اقتدارگرایان رئیس جمهور دولت اصلاحات – سید محمد خاتمی – را نیز در بر گرفت و در حالی که ایشان برای اجلاس خلع سلاح اتمی در ژاپن دعوت گردیده بود , در خبرگزاری ها اعلام شد که او ممنوع الخروج گردیده است و وی نتوانست در این اجلاس شرکت کند البته روز بعد وزیر اطلاعات جمهوریا اسلامی حیدر مصلحی نیز مسئله را تکذیب نمود اما به هر حال سفر سید محمد خاتمی انجام نشد و اجلاس خلع سلاح اتمی بدون حضور وی برگزار شد . به نظر می رسد سید محمد خاتمی نیز به علت حمایت از میرحسین موسوی و نیز اعتراضات مردمی به تقلب در نتایج انتخابات , یکی از مراکز مهم توجه نیروهای اقتدارگرا است . همانطور که محافظه کاران و طرفداران دولت بارها خواستار این شدند که او نیز می بایست به همراه میرحسین موسوی و مهدی کروبی به عنوان اصلی ترین مخالفان دولت , دستگیر و محاکمه شود .

با تمام این تفاسیر به نظر می رسد که جدال اقتدارگرایان و مخالفان دولت در روزهای آینده وارد مراحل جدیدی گردد و فضای داخلی ایران آرامش کوتاه مدتی را تجربه نماید . هیچ از دو گروه حاضر به پذیرفتن شکست نیستند و در پی فرصتی دوباره برای قدرت نمایی هستند . نگارنده بر این اعتقاد است که اعتراضات مردمی و جنبش اصلاح طلبی فقط و فقط در سایه آرامش و دوری از خشونت می تواند پایه های خود را محکم تر سازد و اقتدارگرایان نیز می بایست در مواضع خود تجدیدنظر کرده و فضا را برای یک اعتراض مدنی آماده سازند .