عصر نو
www.asre-nou.net

مادر انصاری
یکی دیگر از مادران خاوران درگذشت


Mon 25 01 2010



با تاسف فراوان با خبر شدیم که مادر انصاری(خانم عصمت یوسفی)، در جریان یک عمل جراحی ناموفق، بعد ازظهر روز شنبه سوم بهمن ماه ۱۳۸۸، در تهران درگذشت. مادر انصاری یکی از مادران خاوران بود که چندین سال از زندگی خود را در پشت در زندان ها و حصارهای تهران و خرم آباد گذراند. او در شمار مادرانی بود که داغ چند تن از دلبندانش را در سینه داشت. نخست در مهرماه 1364 دامادش جمشید سپهوند (همسر ایران انصاری) را اعدام کردند. دو سال بعد، در اردیبهشت ۱۳۶۶، فرزندش مسعود انصاری را، در حالی که در اثر شکنجه های قرون وسطائی به شدت آسیب دیده بود، به جوخه مرگ سپردند. مسعود انصاری به هنگام دستگیری عضو مشاور کمیته مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران بود. او یکی از قربانیان رژیم جمهوری اسلامی بود، که حتی پزشکان زندان حالش را وخیم و ماندنش را در زندان، خطرناک تشخیص داده بودند. اما جمهوری اسلامی به جای آزاد کردنش، او را به جوخه مرگ سپرد تا سند زنده جنایتش را به خیال خود، از دیده ها پنهان نگهدارد.
مادر انصاری که انسانی بردبار و قویدل بود، در جستجوی مزار مسعود به خاوران شتافت. او که از محل دفن حدودا مطلع شده بود، خاک های تازه را برای یافتن مسعود کنار می زند و هنگامی که تن بی جان فرزندش را که با لباس دفن شده بود، لمس می کند، پس از دیدن چهره اش و اطمینان از شناسائی و محل دفن او، دوباره به خاکش می سپرد.
او جزو نخستین مادرانی بود که در شرایط سکوت سال های دهه شصت، نگذاشت یاد جانباختگان راه آزادی به فراموشی سپرده شود. به جز سال گذشته، که به دلیل بیماری و ناتوانی، نتوانست خود را به مراسم خاوران برساند، در تمامی سالهای پیش از آن، یکی از مادرانی بود که همیشه با مرارت و سختی، خود را به خاوران می رساند و گل بر خاک جانباختگان می گذاشت و نهال های شکسته از تهاجم استبداد را، دوباره بر مزارها می نشاند. در عموم سالگردها و مراسمی که برای جانباختگان در خانه ها برگزار می شد، حضوری فعال داشت.
مادر انصاری از زنان فداکار و با غروری بود که سادگی و انساندوستی اش در اولین برخوردها قابل رویت بود. کمتر کسی است که در همان نخستین برخورد، مهر مادرانه اش را در اعماق دل و جان خود حس نکرده باشد. او با آرزوی روشن شدن حقایق و سپردن جنایتکاران به دست عدالت، سر برخاک نهاد و به عنوان یک مادر دادخواه، انتظار خود را برای فراموش نشدن جنایات جمهوری اسلامی با همه افراد و جریانات آزادیخواه در میان می نهاد و آنان را به مبارزه برای دستیابی به آزادی تشویق می نمود.
ما درگذشت این زن فداکار را، به یاران عزیزمان ایران و پوران و سایر اعضای خانواده و دوستان و خویشان او، به ویژه به مادران خاوران، که در همین دو ماهه، پس از مادر محسنی، یکی دیگر از یاران خود را از دست داده اند، صمیمانه تسلیت می گوئیم و خود را در این اندوه شریک می دانیم.

اکرم کوهساری، جمشید مهر، بهروز خلیق، مهران اعظمی، مسعود فراز، نسیم خاکسار، هایده قهرمانی، بهمن امینی، ثریا علیمحمدی، علی مختاری، پرویز قلیچ خانی، سودابه کسرائیان، سیروس کسرائیان، میترا فخرائی، یدی فخرائی، احمد فرانسه، شیدا نبوی، حماد شیبانی، بهزاد کریمی، ژینوس پزشکی، پرویز نویدی، هبت غفاری، رسول آذرنوش، ذبیح موسوی، مریم اسکندانی، قادر اسکندانی، اکبر سیف، ناهید جعفرپور، شهرزاد چگنی، منصور انصاری، بهروز خسروی، فرهمند رکنی، محمود بهنام، مهدی اخوان، خاطره معینی، رحمان ساکی، احمد آزاد، ناصر رحیم خانی، حجت کسرائیان، حسن نادری، ایرج نیری، عفت قلی زاده، مانی ارشدی، عزیزه ارشدی، ملیحه فرهنگ، مقصود کاسبی، اسفندیار جاوید، نادر عصاره، رضا اکرمی، فرزانه عظیمی، مسعود فتحی، محمد ساکی، مصطفی مدنی، فخری زرشگه، محمد اعظمی، میر شجاع ملکوتیان، رضا ساکی، شهلا هوشیار، اکبر سوری، داریوش فریدونی، جلیل مبشری، سیمین اصفهانی،...