باور
(تقدیم به زنان ایران)
Fri 1 01 2010
یوسف صدیق (گیلراد)
تیغ سرما
استخوانها را میشکافد.
و درد،
کران تا کران
به سنگینی میگذرد.
چه صبورانه
این درد را تاب آوردهای.
دردی که همچنان
لایههای روحات را میکاود.
چه صبورانه
حجم تب را در سرما تپیدهای.
* *
ماه زمستانی
گرداگردت را سپید کرده بود
اکنون در گام هایت
سپیدی نرگسها را شکفتهای
و میدانی
شکفتن معجزه نیست.
خود را وهمگان را باور کردن است.
* *
روسریات را
به بال باد میآویزی.
سنجاقک سنجاقی زرین
در موهایت
نشانی از همهی تبسمهاست.
دی ماه ۱۳۸۸ (دسامبر ۲۰۰۹)