آیتالله منتظری تنها وجدان بیدار معترض در قدرت
تابستان سیاه ۱۳۶۷
Mon 21 12 2009
عفت ماهباز
آیتالله منتظری تنها وجدان بیدار معترض در قدرت،در سال شصت.و هفت . این وجدان بیدار مردم مسلمان درسی سال عمرحاکمیت جمهوری اسلامی درگذشت. مرگ او بسیاری از مردم ایران را در غم فرو برد
سال ۶۷،.درد مند و شکسته پس از تحمل "شکنجه نماز"، بخاطر نماز نخواندن به بند عمومی زندان اوین بازگردانده شدیم.بند نه گورستانی از دردمندان جوان. خمیدگان آن فاجعه شوم.اتاق های خالی از یاران، فوج فوج اعدامیان،.شکستگان شکنجه .به غم نشستگان. هر گوشه و کنارزندان حکایت خون و درد بود و یک سوال بی پاسخ ، "چه شد ما زنده ماندیم"؟ چگونه شکنجه ها ناگهانی قطع شد ؟ چه شد ما را به بند بازگردانند ؟چه شد بقیه افراد بند سه اموزشگاه دختران را برای شکنجه "شکنجه نماز" نبردند؟ چه شد بیش از ان نشکستیم آنچنان فروریزیم چون برگ درختان در پائیز!.؟ انچنان که، در بند یک دختران اتفاق افتاد بود.دخترک جوان، برای اینکه ننویسد ««نماز می خوانند» انچه را انان می خواشتند، شاهرگ گردنش را زده بود .بعد از بیمارستان دوباره شکنجه اغاز کردند و دوباره و دوباره اورا در بین افراد دیگر بند خوار و خفیف کردندد،آنچنان که هنوز پس از گذشت سالیان در رنج و عذاب است. فرومایگان در قدرت، دستشان باز بود برای انچه که می خواستند !.چه شد مرگ به سراغ ما نیامد ؟! سوال پاسخی نداشت؟!. تا ان نامه معرف آیتالله منتظری خطاب به ایت الله خمنی و پاسخ احمد خمینی را در کیهان خواندیم و...
"آيتالله منتظري از قائم مقامي رهبري خلع شد و نامهي احمد خميني بهعنوان رنجنامه او در روزنامه کیهان چاپ شد. منتظري بعد از خلع قائم مقامي از درس دادن در حوزه بركنار شد"*
. آیتالله منتظری این تنها وجدان معترض در قدرت، بعد از گذشت چندین سال از فاجعه ملی ۱۳۶۷، در «حبس خانگی» بهسر برد. انسانی که وجدان درونی و فردیاش این سرکوب هولناک را تاب نیاورد و با وجودی که در مرکز قدرت بود آشکارا با اصلیترین بانیان آن درافتاد؛ او در کتاب خاطراتش می گوید: "بالاخره به من می گويند: " قائم مقام رهبری، من در اين انقلاب سهيم بوده ام، اگر يک نفر بی گناه در اين جمهوری اسلامی کشته شود من هم مسئولم"...
با تلاش ایت الله منتظری زندانیان ساسی زن را از سال ۱۳۶۳به بعد اعدام نکردند. زنان بسیاری از سال ۱۳۶۳از تیغ مرگ رهانیده شدند و زنده ماندند در سال ۶۷ برای اینکه زنان مجاهد را اعدام کنند از ایت الله خمینی حکم ویژه اعدامشان را گرفتند. این مرد شجاع مذهبی.-در بین خانواده های زندانیان سیاسی -تنها فرد در قدرت بود که مردم به او اعتماد داشتند دست یاری به سوی او دراز نمودند خانواده ها، دست جمعی در سال های درد و حتی در این روزهای سبز به او شکایت می بردند و طلب داد داشتند. . او در همه گاه صدای اعتراض مردم شد، ان سال ها ی دور ان سال ها درد و خون، چون امروز انترنتی نبود و سایه ملل مترقی و سازمان ملل بسیار کم رنگ ..او صدای حقوق بشر ایران شد .
او تنها فرد مومنی بود که با شهمامت در زنده بودن ایت الله خمینی از او انتقاد کرد. حتی چند هفته پیش بر سر غوغای پاره شدن تصویرش سخنش را تکرار کرد و گفت ایت الله خمینی هم خطا کرده و معصوم نیست.
.در ماه های اخیر، در اقدامی شجاعانه ایت الله منتظری به آزار بهاییان ایران اعتراض و از حق شهروندی آنان دفاع کردواین در تاریخ رهبری سیعه بی سابقه است. او همجنین به اعدام های اخیر در کردستان از جمله احسان جوان،اعتراض نمود نام این مرد مهربان نیک ،و در در ردیف مبارزان حقوق بشر در ایران قراردارد
آیت الله منتظری با واقع بینی درک درد و رنج مردم ایران زندگی پر ثمری داشتت. او با وجدانی اسوده سر در خاک نمود تاریخ نام ایت الله منتظری این مردشجاع و بلند نظر مذهبی را فراموش نخواهد کرد نقش انسانی و تاریخی او در.تابستان سیاه ۶۷ بیاد همه خواهد ماند..او نمرده است نام بلند او شجاعت و شرافت انسانی اش در بین مردم برای همیشه زنده است
عفت ماهباز لندن
http://efatmahbaz.blogfa.com
efatmahbas@hotmail.com
____________________
زیر نویس
1*--کتاب فراموشم مکن خاطرات عفت ماهباز
2-متن خاطرات حسينعلى منتظری
«محضر مبارك آيت الله العظمى امام خمينى مدظلهالعالى
پس از عرض سلام و تحيت، به عرض مىرساند راجع به دستور اخير حضرتعالى مبنى بر اعدام منافقين موجود در زندانها، اعدام بازداشت شدگان حادثه اخير را ملت و جامعه پذيرا است و ظاهراً اثر سوئى ندارد ولى اعدام موجودين از سابق در زندان. آنها اولاً در شرايط فعلى حمل بر كينه توزى و انتقامجويى مىشود و ثانياً خانوادههاى بسيارى را كه نوعاً متدين و انقلابى مىباشند ناراحت و داغدار میکند و آنان جداً زده میشوند. و ثالثاً بسيارى از آنان سر موضع نيستند ولى بعضى از مسئولين تند، با آنان معامله سرموضع میکنند. و رابعاً در شرايط فعلى كه با فشارها و حملات اخير صدام و منافقين، ما در دنيا چهرهى مظلوم به خود گرفتهايم و بسيارى از رسانهها و شخصيتها از ما دفاع میکنند، صلاح نظام و حضرتعالى نيست كه يك دفعه تبليغ عليه ما شروع شود. و خامثاً افرادى كه به وسيله دادگاهها با موازينى در سابق محكوم به كمتر از اعدام شدهاند، اعدام كردن آنان بدون مقدمه و بدون فعاليت تازهاى، بى اعتنايى به همهى موازين قضايى و احكام قضات است و عكسالعمل خوب ندارد.
بالاخره اعدام چند هزار نفر در ظرف چند روز، هم عكسالعمل خوب ندارد و هم خالى از خطا نخواهد بود و بعضى از قضات متدين بسيار ناراحت بودند و به جاست اين حديث شريف مورد توجه واقع شود: قال رسول الله ص «ادرئو الحدود عن المسلمين ما استطعتم فان كان له مخرج فخلوا سبيله فان الامام ان يخطى فى العفو خير من ان يخطى فى العقوبه». والسالم عليكم و ادام الله ظلكم”.
١٦ ذى الحجه ١٤٠٨ (٩/٥/٦٧)
حسينعلى منتظرى»(٢)
... بعد از مدتى يك نامه ديگرى از امام گرفتند براى افراد غير مذهبى كه در زندان بودند. در آن زمان حدود پانصد غير مذهبى و كمونيست در زندان بودند. هدف آنها اين بود كه با اين نامه كلك آنها را هم بكنند و به اصطلاح از شرشان راحت شوند...»(٦)
متن كامل خاطرات حسينعلى منتظرى به همراه پيوستها، اتحاد ناشران ايرانى در اروپا(جملات راوی خاطرات زندان است یا...؟)
... اول محرم شد. من آقايان نيرى كه قاضى شرع اوين و آقاى اشراقى كه دادستان بود و آقاى رئيسى معاون دادستان و آقاى پورمحمدى كه نمايندهی اطلاعات بود را خواستم و گفتم الان محرم است، حداقل در محرم از اعدامها دست نگهداريد... بعد گفتم اگر امام هم اصرار دارند شما يك عده از آنها را كه در زندان شيطنت میکنند و تبليغ و فعاليت دارند مجدداً با روش صحيح بازجويى كنيد و آنها را درست محاكمه كنيد و پس از محاكمه اگر محكوم به اعدام شدند، اعدامشان كنيد. در اين صورت لااقل كسى نمیگوید كسى را كه به پنج سال زندان محكوم شده است، جمهورى اسلامى اعدام كرده است. و طبيعى بود كه اين مسائل به آقاى رى شهرى و احمد آقا [خمينى] منتقل شود و آنها از اين برخوردها و بازخواستهاى من ناراحت بودند.
... بعد از مدتى يك نامه ديگرى از امام گرفتند براى افراد غير مذهبى كه در زندان بودند. در آن زمان حدود پانصد غير مذهبى و كمونيست در زندان بودند. هدف آن ها اين بود كه با اين نامه كلك آنها را هم بكنند و به اصطلاح از شرشان راحت شوند...”(٦). خاطرات حسينعلى منتظرى اتحاد ناشران ايرانى در اروپا
آیتالله منتظری
ماجرای حد زدن زندانیان سیاسی بهخاطر نخواندن نماز در تابستان سال 1367 با سری اول، دوم و سوم زندانیانی که بیشتر از گروههای اکثریت و حزب توده بودند تمام شد و خوشبختانه شرایط در این زمینه، به نفع بقیهی زندانیان بند عادی شد و آنها را برای زدن حد نماز صدا نکردند. یکی از مهمترین دلایش شاید درگیریهای درون حاکمیت در بیرون از زندان بود که مهمترین نمود آن اعتراض علنی آیتالله منتظری در مورد کشتار زندانیان سیاسی به آیتالله خمینی بود. آیتالله منتظری در آن مقطع نایب آیتالله خمینی بود اعتراضهای او سبب آن گردید ابتدا وی را در قم ممنوعالمنبر کردند، طوری که حتی از تدریس در حوزهی علمیه قم هم محروم شد. سپس او را در خانهاش حبس کردند
آیتالله منتظری این تنها وجدان معترض در قدرت، بعد از گذشت بیستسال از فاجعه ملی سال 1367، همچنان در «حبس خانگی» بهسر میبرد. آیتالله منتظری انسانی است که وجدان درونی و فردیاش این سرکوب هولناک را تاب نیاورد و با وجودی که در مرکز قدرت بود آشکارا با اصلیترین بانیان آن درافتاد؛ اگرچه بهقیمت از دست دادن قدرت مسلم رهبری ایران برایش تمام شد. ** کتاب فراموشم مکن خاطرات عفت ماهباز
|
|