بناز ای مرغک زیبا
Fri 4 12 2009
جواد پارسای
بناز ای مرغک زیبای من
که ماه رخساری
بناز به موج نرم و دلانگیز پیکرت بهگاه گامبرداری
به خندهى شرمگین که از لبان لعل بدخشان کنی جاری.
بناز مرغک زیبای من
به زیبایی بوسهای که شعله میزند میان دو لب
بناز به زمزمهى ساز عشق، زمانی که غرق رؤیایی
بناز به موج لطیف دو گوی لرزانت
و به چاه زنخدان، آن زمان که بیفتد در آن گرفتاری.
بناز به ژرفای بحر چشمانت، که بر گناه میخندند
بناز بدان نگاه که راه را بر اندیشه میبندد
بناز به آغوش شرمگین و مست بادهى آز
و بوس و کناری که دل سپرده است به راز.