عصر نو
www.asre-nou.net

گیدئون لِوی

از زیاده روی در سوگواری تا بی‌تفاوتی نسبت به فاجعه غزه: ستایش از مرگ، چهره اخلاقی اسرائیل را توضیح می‌دهد

برگردان بهروز عارفی
Sun 12 10 2025



هآرِتس، ۹ اکتبر ۲۰۲۵

هم چون هر چیز دیگری در اسرائیل، سوگواری نیز مقوله ای اولتراناسیونالیستی است. البته نه سوگواری خصوصی، بلکه عزاداری جمعی که همواره شکلی غارتگرانه و تهاجمی داشته و نظام اجتماعی که برای همگان الزام آور بوده است. نظمی که به طرز وحشتناکی یکنواخت و پایان نیافتنی است. مراسم یادمانی که هر فرستنده تلویزیونی موظف است آن را پخش کند- و وای بر کسانی که تفرقه ایجاد کنند.

گاهی سوگواری ها فریبکارانه است، که هدف از آن ها، نه فقط ابراز احساسات واقعی ، بلکه خدمت به یک آرزوی پنهانی است. عزاداری و سوگواری در اسرائیل، به دین بسیار نزدیک است حتی برای افراد سکولار. نوعی ستایش مرگ است که میزان دلبستگی اسرائیلی‌ها به آن، همتا ندارد.

آنها دلیل های ژرفی برای سوگواری دسته جمعی دارند، به ویژه در دو سال گذشته. و این حق آن هاست که سوگواری کنند. با این حال، نمی‌توان بُعد ناسیونالیستی افراطی و گاهی حتی فاشیستی سوگواری آنها را نادیده گرفت. پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، این مقوله نیز رکوردهای جدیدی زده است.

در درازنای تاریخ اسرائیل، دو سال گذشته ، اندوه بارترین دوران بود. این فاجعه همچنین بدترین در تاریخ این کشور بود، اما این احساس بی‌پایان به ناگهان ایجاد نشده است. کسان خاصی به طور خستگی‌ناپذیر تلاش کردند تا شعله ابدی را شعله‌ور نگه دارند، از بیم آنکه خاموش شود.
رسانه‌های اسرائیلی، خیانت شرم‌آور خود را با کارزاری حساب‌شده از ماتم و سوگواری پوشانده‌اند. در دو سال گذشته، هیچ شماره‌ای از روزنامه‌ها و هیچ بخش خبریِ تلویزیونی نبوده که یادیِ از هفتم اکتبر نکند. هیچ پخش زنده‌ای نبوده که از سوگ و اندوه تهی باشد. هیچ برنامه‌ای نبوده که در آن از قهرمانی‌ها سخن نرود. هر یک از این‌ها جای خود دارد، اما آنچه را که می بایست سنجیده انجام می دادند، به افراطی گری بیمارگونه بدل کردند؛ به حدی که اندوه، طعم انزجار گرفت.

نزد گروهی از اسرائیلی‌ها، این افراط در سوگواری، بیزاری و انزجار برمی‌انگیزد؛ اما بیشترشان، همراه با «عرضه کنندگان»شان — یعنی همان رسانه‌هایی که همچون مواد مخدر، احساسات به آنان تزریق می‌کنند — خشنودند. آنان هر شامگاه با خیال آسوده در میان ویرانه‌های کیبوتس بِئِری آرام می گیرند، هر شب با کیبوتس نیر عوز می گریند و در یاد جشنواره نُوا در اندوه فرومی روند. فقط به این شرط که چشمشان به اردوگاه آوارگان جبالیا در باریکه غزه نیفتد. تکرار بی‌پایان روایت‌های قهرمانی برای آنان دلپذیر است، و البته نگرانی درباره‌ی سرنوشت گروگان‌ها نیز— نگرانی‌ای که حقیقی و قابل توجیه است.

اما این زیاده روی در سوگواری، پوششی است بر شرم ما. اسرائیل نمی‌خواست غزه را ببیند. سوگواری ملتی به خاطر فاجعه‌ ای که تحمل کرده، قابل درک است، اما نمی‌توان پذیرفت که همان ملت، بی‌وقفه بر مصیبت خویش بگرید و در همان حال، چشم و وجدان خود را بر رنجی که بر دیگران می‌افکند، ببندد. از «آن» هفتم اکتبر تاکنون، هزاران هفتم اکتبر در غزه رخ داده است — فاجعه‌هایی هولناک - باهر معیار انسانی که بسنجید — و با این‌همه، هیچ پژواکی در گفتار اسرائیلی دیده نشده است. «ساکت باشید، ما در حال سوگواری هستیم. ما را با چیزهای بی‌اهمیت نیازارید.»

و هدفِ سوگواری‌ای که رسانه‌ها ترویج کردند، درست همین بود: دستاویزی برای نادیده‌گرفتن غزه. صاحبان رسانه ها گفتند: «اگر مدام در فاجعه‌ی خود فرورویم، نیازی نیست که آنچه را که اسرائیل انجام می دهد، نشان داد.». آنان که از احساسات مردم سود می‌برند، بر روحیه مشتریان خود، خوب آگاهند: دیدن غزه خشمشان را برمی‌انگیزد، پس بهتر است با غرق‌کردنشان در درد خودشان، آنان را مبهوت کنیم و فاجعه‌ی مهیب غزه را، که ساخته‌ی دستان خود ماست و نیز مایه‌ی شرمساری‌مان، به تمامی پنهان سازیم.

سوگواریِ تحمیل شده بر مردم، به سود همگان بود: رسانه‌ها، مخاطبان شان، ارتشی که مرتکب جنایات جنگی می‌شود و دولتی که مسئول آن هاست. گفت‌وگوی درونی اسرائیل، بیش از هر زمان دیگر رنگی ناسیونالیستی افراطی گرفته است. در این گفت‌وگو، ساکنان غزه تنها به بیست گروگان و چند سرباز کاهش یافته‌اند. جز آنان، انسانی در غزه وجود ندارد، رنج و دردی نیست.

سخت است شریکِ چنین ماتمی شدن، سوگی که تا این حد ملی‌گرایانه و خودبینانه است. البته ممکن نیست که بر کودکان مقتول خانواده بیباس اشک نریخت، اما چگونه می‌توان برای کودکان غزه نَگریست ؟ چگونه می‌توان نگران سرنوشت گروگان‌های خود بود، و هزاران اسیر فلسطینی را که در شرایطی دهشتناک به سر می‌برند، فراموش کرد؟

آری، امری طبیعی است که انسان نخست به رنج مردمان خویش بیندیشد —در هر سرزمینی. که بروید، چنین است، اما از میان این اندوه فراوان برای قربانیان خودی و بی‌اعتناییِ کامل به دیگران، سیمای اخلاقی اسرائیل، بهتر آشکار می‌شود:
آری، یک باردیگر، این است برتری‌طلبی یهودی.