دارکوب و کرم ابریشم
Fri 15 08 2025
مجید نفیسی

دارکوب به درخت میکوبد:
کرم ابریشم! کرم ابریشم! بیرون آی!
در شکم من جابگیر!"
کرم ابریشم مینالد:
"تازه دراز کشیدم
بگذار بخوابم."
دارکوب میگوید:
"در شکم من بخواب
آنجا گرمتر است."
کرم ابریشم خوابالود بیرون میآید
دارکوب او را میبلعد.
کرم ابریشم به خواب میرود.
همهی خوابهایش سبز است.
هژدهم دسامبر دوهزاروهفده
|
|