نگاهی گذرا به یک گفتار درباره‌ی جنگ دوازده روزه ی اسرائیل*
Wed 16 07 2025
سرور علی محمدی
پس از تهاجم وحشیانه ی دوازده روزه‌ی اسرائیل علیه ایران ، نوشته‌ها و گفتارهای بسیاری را در شبکه های اجتماعی خواندم و شنیدم. باید بگویم سوای گفتار آموزنده‌ی سعید رهنما که مکمل مقاله‌ی ارزشمند او "تانگوی مرگبار خامنه ای، نتانیاهو" بود. بی تردید گفتار ناصر مهاجر واشکافی کرد. با تاکید بر این که برای بررسی این جنگ باید سیاست هایی را بررسی کرد که منجر به جنگ شد. او با اشاره و استناد گفته‌ی هگل ۱/ زمینه‌ی مطلق تضادها ۲/ زمینه ی نسبی تضادها و با تاکید بر این اصل: مادامی که زمینه‌ی مطلق تضادها از بین نرود، دستیابی به صلح امکان پذیر نیست. او در این زمینه به دو نکته‌ی مهم اشاره کرد:
۱- تهاجم اسرائیل به غزه در طول سال‌ها ادامهی سیاستی‌است که از زمان تاسیس دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸ به مورد اجرا گذاشته شده‌است. سیاستی که با اتکا به جنگ، سبب الحاق هر چه بیشتر اراضی فلسطینی به اسرائیل شده. ناصر مهاجر به طور ویژه به جنگ های ۱۹۵۶، ۱۹۶۷، ۱۹۷۳ اسرائیل و اعراب توجه دارد و با تاکید بر مرزهای جغرافیایی اسرائیل و چرایی گسترش و سیاست الحاق سرزمین‌های اشغالی به اسرائیل، و خصوصا نوار غزه، افزونی جمعیت و مساحت اسرائیل را نه ناشی از زاد و ولد اسرائیلی‌ها که به سبب اشغال و الحاق سرزمین‌های فلسطینی که موجب رشد شگفت‌انگیز جمعیت اسرائیل در چند دهه‌ی گذشته دانست. در ادامهی همین بحث بود که به ویژگی های دولت دست راستی نتانیاهو پرداخت و ضرورت مبارزه ی قاطع با این دولت تبهکار را زمینه‌ی بررسی دقیق زمینه‌ی جنگی دانست که از اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شده و می‌بایست هر چه زودتر به پایان رسد. در همین زمینه او افکار عمومی جهان را فرا می‌خواند تا ضمن محکوم کردن حمله وحشیانه‌ی حماس به غیر نظامیان اسرائیلی، به بررسی و برخوردی واقع‌بینانه به چرایی حمله‌ی ۷ اکتبر ۲۰۲۳ پرداخته و از قضاوت های ساده انگارانه در این زمینه دست بردارند.
۲- چگونه جنگ اسرائیل علیه ایران به پایان کنونی خود رسیده است. ناصر مهاجر را اعتقاد بر این است که برای پاسخ به این پرسش اساسی، داده‌های ما بسیار اندک است و ما باید منتظر گذشت زمان باشیم.
و اما در باره‌ی جنگ دوازده روزه بی تردید اسرائیل علاوه بر نفوذ در ساختار قدرت، تدارک همه جانبه‌ای برای حمله به زیر ساخت‌های نظامی و اقتصادی جمهوری اسلامی و ویرانی ایران داشت، در مقابل جمهوری اسلامی با این که از سال‌ها پیش از هدف اسرائیل آگاه بود و حتی همین اواخر با توجه به سخنان مسئولین و نشریات داخل ایران که احتمال حمله‌ی اسرائیل را در آتیه‌ای نه چندان دور پیش‌بینی می‌کردند، جمهوری اسلامی کوچکترین تدارکی برای رویارویی و حتی دفاع از خود ندید.
ناصر مهاجر معتقد است که بازیگران اصلی جنگ‌های خاورمیانه و خصوصا جنگ ۱۲ روزه علاوه بر اسرائیل و آمریکا، کشور های اروپایی هم در این جنگ نقشی بسزا داشتند، (به استثنای اسپانیا و ایرلند و... که همواره در برابر سیاست های جنگ طلبانه‌ی اتحادیه‌ی اروپا و ناتو موضعی مترقی داشته اند). از آن‌جا که جنایاتی که توسط اسرائیل در این منطقه روی داده، علاوه بر امریکا کشورهای اروپای خصوصا آلمان، انگلیس و فرانسه را هم شامل می شود این کشورها تحت عنوان بی‌مسمای حق دفاع از خود اسرائیل را دارد، دستشان تا مفرق به خون غیرنظامیان آلوده است. در نتیجه نیروهای مترقی در جهان باید در برابر این توطئه‌ی بی شرمانه مخالفت کنند با سیاست های بغایت ارتجاعی و راست دولت اسرائیل و کشورهای غربی که هر انتقادی را با یهودی ستیزی دوران آلمان نازی مقایسه می‌کنند، بایستند و با آن مبارزه کنند.
در پایان هر دو سخنران به‌درستی تاکید می کنند که سیاست ما باید ضد جنگ باشد و برای براندازی رژیم جمهوری اسلامی تنها آلترناتیوی از نیروهای مترقی حول شعارهای محوری جنبش آزادیخواهانه‌ی مردم ایران موثر است.
ویدئوی این گفتار را در آرشیو اخبار سایت عصرنو می توانید ببینید
|
|