کمیته سیاسی بدیل سوسیالیسم بین المللی
خاورمیانه: آغاز حمله بیسابقه اسرائیل به ایران
ترجمهی احمد سیف
Tue 17 06 2025

حملهی نظامی گسترده رژیم جنایتکار اسرائیل به ایران ممکن است آغازی برای یک جنگ منطقهای بزرگتر و طولانیتر باشد. طبقهی کارگر و تودههای فقیر، همراه با رژیمهای ارتجاعی منطقه، اکنون با ترس از پیامدهای ویرانگر و پرآشوب، منتظر واکنشهای بعدی تهران و اورشلیم هستند.
میلیونها کارگر، فقرا و مردم تحت ستم قربانیان اصلی جنگی تشدیدشده میان دولت جنایتکار اسرائیل و دیکتاتوری ایران خواهند بود. پیامدهای آن در سراسر جهان گسترش خواهد یافت و روندهای نظامیسازی و اقتدارگرایی را بیش از پیش تشدید خواهد کرد. این جنگ همچنین تأثیرات اقتصادی و سیاسی عظیمی بهدنبال خواهد داشت.
در مقابل این شرایط، همانگونه که جنبش بینالمللی نیرومند علیه جنگ نسلکشی در غزه نشان داد.ج نبشها و اعتراضات از پایین گسترش خواهند یافت. مبارزهی ضدجنگ از سوی طبقهی کارگر در منطقه و در سطح جهانی تعیینکننده خواهد بود و تنها راه برای مهار و توقف جنگی گستردهتر و سرنگونی دیکتاتوریها و دولتهای جنگطلب است؛ که تنها مسیر بهسوی یک راهحل قاطع بهشمار میرود. اتحادیههای کارگری باید بلافاصله علیه جنگ و نظامیگری اقدام کنند؛ همانگونه که کارگران بنادر در فرانسه، سوئد و ایتالیا اخیراً از جابهجایی تسلیحات به مقصد اسرائیل خودداری کردند. قطعنامههای سازمان ملل و اظهارنظرهای ریاکارانهی دولتها جنگ را متوقف نخواهند کرد و نباید هیچگونه توهمی نسبت به این نهادها برای اقدام قاطع داشت.
نتانیاهو در پی بهرهبرداری از این لحظه است
این حمله ادامهی تروری است که رژیم اسرائیل در ماههای اخیر در سراسر منطقه اعمال کرده و نتیجهی منطقی سیاستهای دولت راست افراطی نتانیاهو در اسرائیل است که سالها ایران را دشمن اصلی خود معرفی کرده است. اما چرا اکنون این حمله رخ داد؟ یکی از دلایل مهم، تضعیف نظامی ایران در ماههای گذشته است، بهویژه در محور مقاومت اطراف اسرائیل. حزبالله و حماس پس از حملات نظامی اسرائیل بخش عمدهای از ظرفیت نظامی خود را از دست دادهاند. رژیم اسد در سوریه که متحد ایران بود، در پایان سال گذشته عملاً فروپاشید. افزون بر این، تبادل موشکی ایران و اسرائیل در آوریل و اکتبر سال گذشته بخش بزرگی از دفاع هوایی ایران را نابود کرد.
برای نتانیاهو، سال اخیر نیز نشان داده که جنگ و حملات نظامی ابزارهایی برای تضعیف اپوزیسیون رسمی در اسرائیل و تقویت فضای ملیگرایانه ارتجاعی در جامعه هستند. دولت او اکثریت مردمی ندارد. نظرسنجیها نشان میدهند که ۶۰ تا ۷۰ درصد از مردم خواهان پایان جنگ نسلکشانه در غزه هستند و تردیدهایی در میان نیروهای ذخیره و همچنین انتقادهایی از سوی برخی از فرماندهان سابق نظامی و سیاسی مطرح شده است. این دولت خونآلود اکنون امیدوار است که یورش به ایران تأثیری مشابه با حمله به حزبالله در سال گذشته داشته باشد که اعتراضات علیه دولت را بهطور موقت کاهش داد.
دولت نتانیاهو سرشار از غرور و نخوت است و حمایت ترامپ آن را تقویت کرده است. در ماه مارس، این دولت آتشبس موقت غزه را شکست و جنگی تمامعیار برای اشغال کامل غزه آغاز کرد. همچنین شدیدترین حملات نظامی در کرانهی باختری در سالهای اخیر را ترتیب داد. در هر دو مورد، وزرای دولت اسرائیل بهصراحت از نسلکشی و پاکسازی قومی سخن گفتهاند. همزمان، ارتش اسرائیل پایگاههایی در مرزهای لبنان و سوریه ایجاد کرده و حملات منظم نظامی در این دو کشور انجام داده است. اسرائیل همچنین به یمن حمله کرده و پس از آنکه ترامپ اعلام کرد بمبارانهای آمریکا در یمن پایان یافته، بمبارانهای گستردهای را آغاز کرده است.
حملات اخیر به ایران بزرگترین حملهی تاریخ اسرائیل به شمار میروند که با مشارکت ۲۰۰ جت جنگنده از ناوگان ۳۰۰ فروندی این کشور انجام شدند. نتانیاهو اعلام کرده که این تنها آغاز کار است و با زبانی مشابه با آنچه در مورد غزه استفاده کرده بود، گفت که حملات تا رسیدن به هدف نهایی ادامه خواهند یافت. این امر نشاندهندهی بلندپروازی و تکبر دولت نتانیاهو است. چگونگی توسعهی رویدادها، آگاهی جمعی و اعتراضات مردمی اکنون به واکنش ایران و تأثیر آن در منطقه بستگی دارد.
رژیم ایران آشکارا متزلزل شده است. از سال گذشته، رژیم تلاش کرده بود دفاع نظامی خود را بازسازی و خود را برای حملهای آماده کند. با این حال، اسرائیل موفق شد هم مراکز نظامی و هم مناطق مسکونی در شهرهای بزرگ را هدف قرار دهد. رهبران بلندپایه نظامی، از جمله فرمانده سپاه پاسداران و رئیس ارتش، کشته شدند. شش دانشمند هستهای برجسته نیز جان باختند.
دلیل ادعایی و ساختگی برای این حمله، ادعای نتانیاهو بود مبنی بر اینکه ایران «در آستانهی ساخت بمب اتمی» است. یکی از اهداف اصلی، تأسیسات هستهای نطنز بود که مرکز صنعت هستهای و غنیسازی اورانیوم ایران است. این ادعا با نظر بسیاری از ناظران، از جمله اطلاعات اخیر آمریکا، در تضاد است: «...همین مارس گذشته، تولسی گابارد، رئیس اطلاعات ملی آمریکا، گفت که آژانسهای اطلاعاتی به این نتیجه رسیدهاند که "ایران در حال ساخت سلاح هستهای نیست و رهبر عالی، آیتالله علی خامنهای، برنامه تسلیحات هستهای را که در سال ۲۰۰۳ متوقف کرده بود، فعال نکرده است."» (نشریه اکونومیست)
منطقه در آستانهی انفجار است
کارشناسان نظامی مدتهاست هشدار دادهاند که نیروی هوایی اسرائیل توانایی لازم برای نفوذ به پایگاههای زیرزمینی هستهای ایران را ندارد. تنها آمریکا بمبها و هواپیماهای کافی برای چنین کاری را دارد، و آن هم تنها در جریان یک کمپین طولانیمدت. «کارشناسان پیشتر برآورد کردهاند که حتی بزرگترین بمبهای "بونکر-بستر" آمریکا، مانند GBU-57، که هواپیماهای اسرائیلی نمیتوانند حمل کنند، باید بارها بهطور متمرکز روی یک نقطه استفاده شوند. اسرائیل ممکن است به ورودیها، تونلها و کانالهای تهویه این تأسیسات حمله کرده باشد تا آنها را از کار بیندازد.» (اکونومیست). میزان دقیق خطر تشعشعات رادیواکتیو ناشی از چنین حملاتی نیز هنوز مشخص نیست.
ترامپ قویاً از دولت اسرائیل حمایت میکند، اما تلاش داشته از طریق مذاکراتی که در عمان برگزار شد (دور بعدی قرار بود همین یکشنبه در اردن باشد) از وقوع جنگ اجتناب کند. این امر با فشار از سوی رژیمهای خلیج فارس ـ عربستان، امارات، قطر، عمان ـ مرتبط است که از واکنش ایران بیم دارند و در سالهای اخیر روابط دیپلماتیک با تهران را از سر گرفتهاند. ترامپ رژیم سعودی را کلیدی برای برنامههای خود در مورد غزه و منطقه میداند و در پی توافقی میان اورشلیم و ریاض است. اکنون، رژیم عربستان ناگزیر حمله اسرائیل را بهشدت محکوم کرده و مذاکرات میان آمریکا و ایران احتمالاً بهطور کامل متوقف شدهاند. پس از شکست دیپلماسی ترامپ در اوکراین، این نیز فاجعهای دیگر در مسیر بهاصطلاح «صلحآفرینی» ریاکارانه اوست.
کاخ سفید از حمله اسرائیل مطلع بود، اما مشارکتی نداشت. صبح روز پس از بمبارانها، ترامپ بهنظر میرسید که حملهها را جشن میگیرد و از آن بهعنوان اهرم فشار برای کشاندن تهران به پای میز مذاکره استفاده میکند. او در پلتفرم «Truth Social» خود نوشت:
«به آنها گفتم چیزی که در انتظارشان است، بسیار بدتر از هر چیزیست که میدانند یا تصور کردهاند. آمریکا بهترین و مرگبارترین تجهیزات نظامی جهان را دارد و اسرائیل هم مقدار زیادی از آنها را دارد ـ و بیشتر نیز خواهد داشت ـ و میداند چگونه از آنها استفاده کند.
برخی تندروهای ایرانی با شجاعت حرف زدند، اما نمیدانستند چه در انتظارشان است. حالا همهشان مُردهاند، و اوضاع فقط بدتر خواهد شد!»
دیکتاتوری در تهران گزینهای جز پاسخگویی شدید ندارد. در سال ۲۰۱۹، موشکهای ایرانی بخش بزرگی از تأسیسات نفتی عربستان را نابود کردند. حملات موشکی سال گذشته به اسرائیل نسبتاً محدود بودند، اما تخریب بهویژه در یکی از پایگاههای هوایی بیشتر از آن چیزی بود که مقامات اسرائیل اعلام کردند. این بار، حملات میتواند نفتکشها در خلیج فارس را نیز هدف قرار دهد. در واقع، همین خطر باعث افزایش فوری قیمت نفت شد. حملات احتمالی به پایگاههای نظامی آمریکا در عراق، قطر و عمان نیز گرچه کمتر محتمل است، اما ناممکن نیست.
رژیم ایران در سالهای اخیر بارها با خیزشهای مردمی از پایین لرزیده است. در سال ۲۰۲۲، جنبش «زن، زندگی، آزادی» به یک جنبش تودهای زنان و جوانان تبدیل شد که با ملیتهای تحت ستم و مبارزات کارگری پیوند یافت. معلمان، رانندگان اتوبوس و دیگران نیز از آن زمان تاکنون دست به اعتصاب و مبارزه زدهاند. اخیراً، رانندگان کامیون در بیش از ۱۳۰ شهر اعتصاب کردهاند.
رژیم با جنگ یا حملات آمریکا و اسرائیل سرنگون نخواهد شد. برعکس، میتواند از جنگ برای تبلیغات و افزایش سرکوب داخلی استفاده کند. وظیفهی طبقه کارگر ایران مبارزه با این رژیم، برای آزادیهای دموکراتیک و علیه استثمار و بحران اقتصادی است. این مبارزه باید علیه رژیم ایران و علیه امپریالیسم بینالمللی و سوسیالیستی باشد. رژیم ایران متحد بلوک امپریالیستی چین-روسیه است و نباید آن را نیرویی واقعی در دفاع از ستمدیدگان علیه آمریکا یا اسرائیل پنداشت.
عوامل متعددی تعیین خواهند کرد که جنگ تا کجا پیش خواهد رفت. در روزها و هفتههای آینده، حملات بیشتر اسرائیل به ایران و پاسخهای تهران محتملترین سناریو است. تحولات بعدی هنوز نامشخصاند. باید در نظر داشت که جنگهای اخیر همگی طولانیتر از آنچه تصور میشد، دوام داشتهاند.
با ترس از جنگهای بزرگتر و در حال گسترش جهان خطرناکتر شده است. ترامپ و نتانیاهو مرزهای آغاز جنگ را کاهش دادهاند و همراه با پوتین و جنگ اوکراین، نظامیگری و رقابت تسلیحاتی جدیدی را شدت بخشیدهاند. برای سوسیالیستها، کارگران و فعالان ضدجنگ، این دلیلی دیگر بر ضرورت مبارزهی بینالمللی، پیوسته و سازمانیافته علیه جنگ، نظامیگری و نظام سرمایهداری و امپریالیسم و برای جایگزینی آن با صلح و سوسیالیسم بینالمللی است که مسبب آناند.
لینک این یادداشت به ا نگلیسی:
https://chinaworker.info/en/2025/06/15/47359/
|
|