عصر نو
www.asre-nou.net

سابینه اُلمان

کتاب‌های ممنوعه
آمریکا از شر آثار کلاسیک خود خلاص می‌شود


Mon 16 06 2025



ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۲۵: در برخی ایالات، کتاب‌ها از برنامه درسی حذف می‌شوند و گاهی حتی از کتابخانه‌های عمومی نیز برداشته می‌شوند. اما کدام کتاب‌ها این‌قدر خطرناک‌اند که کودکان نباید آن‌ها را بخوانند؟

هر زمان که فردی از خواندن یک کتاب «آزار دیده» یا آن را برای کودکان نامناسب بداند، آن کتاب باید از دسترس کودکان خارج شود. در صورت نقض این قوانین، جریمه‌های چند ده هزار دلاری برای هر کتاب در نظر گرفته می‌شود. این واقعیتی است که در آمریکا زیر ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ در سال ۲۰۲۵ اتفاق می‌افتد.

این کتاب‌ها آگاهی‌بخش‌اند، رویاها و چشم‌اندازها را به تصویر می‌کشند، چیزهای نامرئی را قابل مشاهده می‌کنند، کتاب‌هایی هستند که ناخوشایندند و پرسش‌برانگیز. انجمن نویسندگان PEN America از ۱۰،۰۴۶ مورد ممنوعیت کتاب در ۲۹ ایالت و ۲۲۰ حوزه مدرسه‌ای عمومی گزارش داده است؛ ایالات فلوریدا و آیووا بیشترین تعداد ممنوعیت‌ها را صادر کرده‌اند.

کتاب‌هایی که بیش از همه ممنوع شده‌اند، آن‌هایی هستند که به ترتیب ۴۴ درصد درباره افراد و شخصیت‌های سیاه‌پوست، ۳۹ درصد درباره افراد و شخصیت‌های LGBTQ+، زنان، نژادپرستی، جنسیت، نقش‌های جنسیتی و تاریخ کشور صحبت می‌کنند.

این‌ها همه را قبلاً هم دیده‌ایم، درست است؟ نویسنده دانیل کله‌مان معتقد است که استفاده از واژه «فاشیسم» برای توصیف وضعیت ایالات متحده تحت حکومت ترامپ «دیگر اغراق‌آمیز نیست». در مصاحبه‌ای با روزنامه «فرانکفورتر آلگماینه» توضیح می‌دهد: «همیشه زندگی در آمریکا نامتقارن بوده است: اگر سیاه‌پوست بودید، در یک دولت پلیسی زندگی می‌کردید که دائماً از این می‌ترسیدید هنگام توقف توسط پلیس در خودرو، تیر بخورید. اگر سفیدپوست بودید، چنین مشکلی نداشتید.»

کله‌مان که در برلین و نیویورک زندگی می‌کند، می‌گوید اکنون مردم آمریکای جنوبی «با انرژی نفرتی عمیقاً نژادپرستانه» تحت تعقیب هستند.

این نویسنده پرفروش («نقشه‌برداری جهان») قیاسی هشداردهنده مطرح می‌کند: «آن‌ها اکنون در یک رژیم خودسر واقعی زندگی می‌کنند که به‌راستی قابل مقایسه با شرایط یهودیان اوایل سال ۱۹۳۳ است، و البته این وضعیت شامل سفیدپوستان دارای پاسپورت آمریکایی نمی‌شود. همین عدم تقارن است که درک واقعی آنچه در جامعه می‌گذرد را بسیار دشوار می‌کند.»

سازمان‌هایی مانند PEN America و انجمن کتابخانه‌های آمریکا (ALA) به‌صورت فعال ممنوعیت کتاب‌ها را رصد می‌کنند و علیه آن‌ها مبارزه می‌کنند. گاهی نیز موفق می‌شوند کتاب‌هایی را از فهرست ممنوعه خارج کنند.

در حال حاضر، کتاب‌هایی مانند:

The Handmaid’s Tale – «سرگذشت ندیمه» در فهرست کتاب‌های ممنوعه قرار دارند.
رمان مارگارت اتوود از سال ۱۹۸۵ یکی از برجسته‌ترین آثار داستان‌های دیستوپی است و در «آینده نزدیک» ایالات متحده آمریکا جریان دارد. داستان از این قرار است:

آلودگی‌های رادیواکتیو، شیمیایی و باکتریولوژیکی باعث شده بسیاری از مردم عقیم شوند. در پی یک کودتای گروهی مسیحی-فوندامنتالیست، رئیس‌جمهور و تمام اعضای کنگره به قتل می‌رسند و قانون اساسی ملغی می‌شود. ارتش وضعیت اضطراری اعلام کرده، روزنامه‌ها سانسور می‌شوند و موانع جاده‌ای برپا می‌شود. یک دیکتاتوری تئوکراتیک با قوانین سختگیرانه، محدودیت‌های شدید برای حضور در اماکن عمومی و کنترل‌های پلیس و مأموران مخفی برقرار می‌شود.

در این رژیم به‌ویژه جایگاه زنان به‌کلی تغییر می‌کند: زنان حق مالکیت ندارند و باید در امور دولتی کاملاً تابع مردان باشند. نقش آن‌ها محدود به زنان خانه‌دار است که موظف به بارداری و فرزندآوری‌اند.
داستان از دید یک «ندیمه» روایت می‌شود؛ یکی از معدود زنان بارور که وظیفه دارد در خانه یک فرمانده، برای او و همسر ظاهراً نازایش، فرزند بیاورد. او در گذشته در جریان تلاش ناموفق برای فرار، از فرزند و مردی که داشت به‌شدت جدا شده است.

این کتاب در سال ۱۹۹۰ توسط وولکر شلوندورف به فیلم تبدیل شد و نسخه سریالی آن با نام «The Handmaid’s Tale – سرگذشت ندیمه» پخش می‌شود.

Animal Farm - مزرعه حیوانات

این حکایت جورج اورول که اولین بار در سال ۱۹۴۵ منتشر شد، درباره شورش حیوانات یک مزرعه انگلیسی علیه حکومت مالک انسانی‌شان است که آن‌ها را غفلت کرده و استثمار می‌کند. پس از موفقیت‌های اولیه و آغاز رفاه نسبی، خوک‌ها رهبری را به دست می‌گیرند و در نهایت حکومتی استبدادی برقرار می‌کنند که حتی از آنچه حیوانات سعی داشتند از آن خلاص شوند، بدتر است.

این رمان به‌عنوان تمثیلی از تاریخ اتحاد جماهیر شوروی شناخته می‌شود، اما می‌توان آن را به هر موقعیت مشابهی تعمیم داد، همان‌طور که تاریخ پس از ۱۹۴۵ – متأسفانه – به وضوح نشان داده است. و حالا سؤال این است: چه چیز مشترکی بین جمهوری دموکراتیک آلمان (آلمان شرقی) و ایالات متحده آمریکا وجود دارد؟ در آلمان شرقی، این کتاب و دیگر آثار اورول اجازه انتشار نداشتند و مالکیت آن می‌توانست عواقب کیفری داشته باشد. پس حالا انگار کمی فضای آلمان شرقی هم به آمریکا آمده — و نیازی به توضیح درباره عقب‌ماندگی چنین وضعیتی در اروپا نیست.

۱۹۸۴

رمان دیگری از جورج اورول که فقط چهار سال پس از «مزرعه حیوانات» منتشر شد، «۱۹۸۴» است که آن هم یک داستان دیستوپیایی است. این بار داستان از مزرعه به یک دولت تمامیت‌خواه و تحت نظارت شدید در سال ۱۹۸۴ منتقل می‌شود.

وینستون اسمیت، عضو ساده یک حزب حکومتی دیکتاتوری خیالی در انگلستان، با وجود نظارت دائمی و همه‌جانبه، می‌خواهد حریم خصوصی خود را حفظ کند و حقیقت گذشته واقعی را که حزب با جعل گسترده تاریخ پنهان کرده است، کشف کند. این تلاش باعث می‌شود که او با سیستم درگیر شود و نهایتاً توسط آن دستگیر، شکنجه و تحت شستشوی مغزی قرار گیرد.

عنوان کتاب «۱۹۸۴» برگرفته از وارونۀ سال ۱۹۴۸ است که به عنوان اشاره‌ای به آینده‌ای که در آن زمان هنوز دور به نظر می‌رسید اما با حال حاضر بسیار مرتبط بود، انتخاب شده است. «۱۹۸۴» اغلب زمانی نقل قول می‌شود — یا نام اورول ذکر می‌شود — که بخواهند اقدامات نظارتی دولت را نقد کنند یا به گرایش‌های تبدیل شدن به یک دولت نظارتی هشدار دهند.

کسانی که سال ۱۹۸۴ را به یاد دارند، همچنین به یاد خواهند آورد که هنگام خواندن این کتاب در دنیای آزاد غرب دچار ترس و نگرانی می‌شدند و با اخمی در پیشانی و نگاهی تفکرآمیز به سمت آلمان شرقی نگاه می‌کردند. همچنین هرگز باور نمی‌کردند که کشوری مثل آمریکا، مظهر دنیای آزاد، روزی بر این اثر مهم ادبی سانسور اعمال کند.

دفترچه خاطرات آنه فرانک

این کتاب مدت‌ها در مدارس آلمان به عنوان کتاب درسی اجباری بوده و بدون شک جزو ادبیات جهان است: آنه فرانک ۱۳ ساله دفترچه خاطراتش را از ۱۲ ژوئن ۱۹۴۲ تا ۱ اوت ۱۹۴۴ نوشته است، آخرین یادداشت‌هایش در خانه پشت ساختمان شماره ۲۶۳ خیابان پرینسن‌گراخت (امروز به عنوان خانه آنه فرانک شناخته می‌شود و قابل بازدید است) ثبت شده‌اند. آنه به همراه اعضای خانواده و دوستانش به مدت دو سال در آنجا مخفی شده بود تا از دست نازی‌ها فرار کند و به تبعید یا قتل نرسد.

پس از دستگیری خانواده فرانک، کمک‌کنندهٔ آن‌ها، میپ گی‌س، دفترچه خاطرات را به‌دست گرفت و آن را از دست گشتاپو محفوظ داشت. پس از جنگ، او این دفترچه را به پدر آنه، اتو فرانک، که تنها عضو خانواده بود که جنگ و هولوکاست را زنده به در برده بود، تحویل داد. اتو فرانک این یادداشت‌ها را منتشر کرد که در دهه ۱۹۵۰ به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های جیبی و پرطرفدارترین نمایشنامه‌ها در جمهوری فدرال آلمان تبدیل شد.

اثر آنه فرانک به بیش از ۷۰ زبان ترجمه شده و در سال ۲۰۰۹ دفترچه خاطراتش توسط یونسکو به عنوان میراث جهانی مستندات ثبت گردید. این اثر چندین بار نیز به فیلم تبدیل شده است. و حالا این کتاب توسط مردی ممنوع شده که قطعاً آن را نخوانده است.

بازی‌های عطش – سرگذشت‌های پانم (The Hunger Games)

چه کسی داستان را دوست داشته باشد یا نه — در نظر بسیاری، فیلم‌برداری این داستان بسیار خشن بود و برای نوجوانان زیر ۱۶ سال مناسب نبود — اما این موضوع مانع بیشتر افراد نشد که آن را (در بهترین حالت همراه با بچه‌ها) در سینما یا بعدها در تلویزیون ببینند.

باز هم اینجا با یک دیستوپیا مواجهیم. و این چیزی است که ترامپ اصلاً نمی‌پسندد! «سرگذشت‌های پانم» (The Hunger Games)، مجموعه رمانی از نویسنده آمریکایی سوزان کالینز است که بین سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۲۵ منتشر شد و بیش از ۱۰۰ میلیون نسخه در سراسر جهان فروش داشت. سه جلد اول این مجموعه از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ به فیلم درآمدند.

این سه‌گانه به صورت کامل در زمان حال و از دیدگاه اول شخص قهرمان نوجوان داستان، کاتنیس اوردین، نوشته شده است. داستان به طور پیوسته روایت می‌کند و تحلیل می‌نماید که در لحظه چه اتفاقی می‌افتد، کاتنیس چه می‌کند، چه تجربه می‌کند، چه می‌اندیشد و چه احساسی دارد. در عین حال، او همیشه نسبت به جایگاه و رفتار خود نیز تأمل می‌کند. مونولوگ درونی کاتنیس با روایت دراماتیک، سریع و غالباً خشن داستان تضاد شدید دارد. این تضاد احتمالاً همان چیزی است که سال‌هاست خوانندگان را به این داستان جذب کرده و نمی‌گذارد رهایش کنند.

در ماه مه ۲۰۲۰، جلد چهارم به صورت پیش‌درآمد (پریکوئل) منتشر شد که از نظر زمانی قبل از سه جلد اول اتفاق می‌افتد و عنوان انگلیسی آن «The Ballad of Songbirds and Snakes» (سرود پرندگان و مارها) است. همچنین در سال ۲۰۲۵، دومین پیش‌درآمد با عنوان «Sunrise On The Reaping» (سرگذشت‌های پانم: طلوع برداشت) منتشر شد.

به نظر می‌رسد فقط مسئله زمان باشد که دونالد ترامپ «هری پاتر» را هم در فهرست کتاب‌های ممنوعه قرار دهد. دست‌کم آن موقع باید میلیون‌ها جادوگر کوچک به پا خیزند — چون به نظر می‌رسد بزرگ‌ترها از پسش برنمی‌آیند.

«The Fault in Our Stars» — «سرنوشت خیانتکار است» (یا «سرنوشت نابکار») عنوان رمانی است که داستانش حول دو نوجوان سرطانی می‌چرخد که درگیر عشق و امید به زندگی‌اند.

این رمان نوجوانانه در ژانویه ۲۰۱۲ منتشر شد و در هفته اول فروش، به رتبه نخست فهرست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز در بخش ادبیات کودک و نوجوان رسید. نسخه ترجمه‌شده آن در ژوئیه ۲۰۱۲ به زبان آلمانی منتشر شد. وقتی جان گرین در سال ۲۰۱۱ اعلام کرد که رمان چهارم خود را منتشر می‌کند و هم‌زمان عنوان کتاب را اعلام کرد، که برگرفته از جمله‌ای در نمایشنامه «جولیوس سزار» شکسپیر است:

«The fault, dear Brutus, is not in our stars,
But in ourselves, that we are underlings»

فروش کتاب فقط به‌خاطر همین موضوع پیش‌سفارش‌ها را به صدر جدول‌های فروش رساند.
داستانی به همان اندازه تراژیک و غمناک است که در عین حال در میان نوجوانان بسیار محبوب است: داستان هیزل گریس شانزده ساله است که از سه سال پیش به سرطان تیروئید مبتلاست و با کمک دارویی جدید زنده مانده است. در گروه حمایتی بیماران سرطانی، با گاس هفده ساله آشنا می‌شود که به خاطر تومور استخوان، یکی از پاهایش قطع شده است. هیزل از رفتار راحت و برخورد او با بیماری سرطانش تحسین می‌کند. آن دو زمان زیادی را با هم می‌گذرانند و رابطه‌شان عمیق‌تر می‌شود. اما هیزل می‌خواهد گاس را از درد مرگ حتمی‌اش محافظت کند — او خود را بمب ساعتی می‌داند که هر کسی به او نزدیک باشد را زخمی خواهد کرد — و تصمیم می‌گیرد دیگر با او دیدار نکند.

داستانی در ژانر «رشد و بلوغ» است که پس‌زمینه‌ای بسیار جدی دارد — چقدر باید دیوانه بود که چنین رمانی را در فهرست کتاب‌های ممنوعه قرار داد؟ احتمالاً بعدی کتاب «داستان عاشقانه» هم به این فهرست اضافه خواهد شد.

«کشتن مرغ مقلد» — کسی که مزاحم بلبل می‌شود

آمریکا در دهه ۳۰ میلادی: در کودکی آرام دختر هشت ساله‌ای به نام اسکات و برادر بزرگ‌ترش جِم در ایالت‌های جنوبی، واقعیت خشونت‌بار پیش‌داوری‌ها و نژادپرستی نفوذ می‌کند: پدر اسکات، یک وکیل انسان‌دوست، باید از تام رابینسون، کارگر سیاه‌پوستی که متهم به تجاوز به یک دختر سفیدپوست است، دفاع کند. اسکات و برادرش شجاعانه تلاش می‌کنند از حس عدالت دمکراتیک پدرشان حمایت کنند، اما در این راه خودشان به خطر بزرگی می‌افتند.

هارپر لی، زاده ۱۹۲۶ در مونروویل، در دانشگاه آلاباما حقوق خواند، سپس به نیویورک رفت و نوشتن را آغاز کرد. او از کودکی با ترومن کاپوتی دوست بود و در تحقیقات او برای کتاب «بی‌رحم» (In Cold Blood) کمک کرد. پس از موفقیت جهانی رمانش «کشتن مرغ مقلد» (Wer die Nachtigall stört)، که به ۴۰ زبان ترجمه شده و در سال ۱۹۶۱ جایزه پولیتزر را برای آن دریافت کرد، از زندگی ادبی و تا حد زیادی از انظار عمومی کناره‌گیری کرد. این کتاب نیز داستانی درباره بلوغ، نژادپرستی، خرد و تحمل است — یعنی واقعاً هیچ سنخیتی با دونالد ترامپ و هم‌پالکی‌هایش ندارد. اقتباس سینمایی این اثر با بازی گرگوری پک ساخته شد که در سال ۱۹۶۳ برای نقش اصلی جایزه اسکار را دریافت کرد. در سال ۲۰۰۷ مؤسسه فیلم آمریکا این فیلم را در فهرست ۲۵ فیلم برتر آمریکایی تمام دوران قرار داد.

این اثر «یکی از زیباترین داستان‌های بلوغ در ادبیات مدرن» از نگاه روزنامه «زوددویچه» است و همکاران «فرانکفورتر آلگماینه» می‌نویسند: «شاید برای درک بهتر این جهان و مرزهایش، باید مثل دختر کوچک اسکات پابرهنه در خیابان‌های می‌کامب، آلاباما، ایستاد.» در آلاباما هنوز سازمان PEN هیچ منع قابل توجهی برای کتاب‌ها ثبت نکرده — بر خلاف ایالت‌های همسایه جورجیا و فلوریدا.

نوزده دقیقه

او گفت «تمام شده،». اما هنوز تمام نشده بود، تازه داشت شروع می‌شد. پس از جنایت وحشتناک ۱۷ ساله‌ای به نام پیتر هاوتون در دبیرستان استرلینگ، هیچ‌کس به گناهکار بودن او شک ندارد. اما در حالی که شهر کوچک با عواقب این ۱۹ دقیقه دست و پنجه نرم می‌کند، راز نحوه وقوع این تراژدی هر روز پیچیده‌تر می‌شود. نویسنده پرفروش جودی پیکولت، پشت‌صحنه‌های گناه بزرگ و جستجوی ناامیدانه عدالت را کاوش می‌کند. گوگل ای‌بوکز نوشته است: «در ۱۹ دقیقه می‌توان چمن جلوی خانه‌ات را کوتاه کرد، مو رنگ کرد یا کیک پخت. می‌توان لباس‌های خانواده‌ای پنج نفره را تا کرد. ۱۹ دقیقه طول می‌کشد تا از مرز ورمانت به استرلینگ، نیوهمپشایر، رسید. در ۱۹ دقیقه می‌توان جهان را متوقف کرد یا به سادگی از آن بیرون افتاد. ۱۹ دقیقه برای گرفتن انتقام کافی است. کاری که پیتر هاوتون ۱۷ ساله انجام داد.»
یک رمان غم‌انگیز، این را یک خواننده در نقدهایش نوشته، و نه، غم‌انگیزی چیزی نیست که آمریکا به آن نیاز داشته باشد. آمریکا به آدم‌های سفیدپوست خوش‌خلق، خوشحال، مرفه و متولد آمریکا نیاز دارد که بخواهند جهان را دقیقاً به همان رنگ‌های آبی-سفید-قرمز و به سمت راست که رهبرشان می‌خواهد، تغییر دهند. به نظر طبق منطق ترامپ، آثار نویسنده پرفروش پیکولت هم باید یکی پس از دیگری وارد فهرست کتاب‌های ممنوعه شوند؛ و در صدر این لیست شاید «قدم‌های کوچک» قرار دارد.

به نقل از NTV
۱۲ ژوئن ۲۰۲۵

https://www.n-tv.de/panorama/Die-USA-entledigen-sich-ihrer-Klassiker-article25826891.html