سایه سارِ سم
Sun 15 06 2025
شهریار حاتمی
مار را،
نه در آستین خود،
که در آستین تو پروراندم.
در زیرِ سایهسارِ کلبهات،
بیهراس از پونههای سبزِ مزاحم،
کیسههای زهرش را پر کرد.
و حالا، تو را گزیده است.
از درد، به خود مپیچ؛
پادزهرش را آماده دارم،
بسیار ارزان است
میدانی که اهلِ معاملهام.
حالا دوراه، پیش رو داری
یا جانت را بده،
تا آزاد شوی،
یا آزادیات را،
تا جان بهدر ببری.
در گزینش آزادی.
انتخاب کن،
پیش از آنکه
از رنجِ آزادگی
جان بدهی.
شهریار حاتمی
استکهلم ۲۵ خرداد ۱۴۰۴
|
|