مُنادیانِ دلهُره وُ مرگ
Tue 10 06 2025
رضا بی شتاب
برای دخترِ نازنینِ ایران: الهه حسین نژاد... که به خانه برنگشت
بازآرزو را کُشته وُ کِتمان کنید
آن دشنۀ خونینِ خود پنهان کنید
در ازدحام وُ سنگسارِ عاشقان
در مَسلخِ خون زندگی قربان کنید
قتل وُ دروغ وُ سرقت وُ حاشایِ آن!
جلادی وُ جبر وُ جنون دَستان کنید
با دشنۀ دین فلسفیدن کارِتان
ظلم آورید وُ نامِ آن یزدان کنید
ای واعظانِ روضۀ «هَل مِن مَزید»!
کِی دردِ ناپاکیِ خود درمان کنید!
تقدیسِ مرگ وُ نیستی رسمِ ستم
بر جان خود با گفتۀ رحمان کنید
حُجت جهاد وُ دشنه در قلبِ وطن!
ای شیخکان اینک لَجن؛ جولان کنید
آمال وُ هم آیین تان وهم وُ هبا
ذهنِ مریض وُ زارِ خود زندان کنید
ای سالکانِ پست وُ سفاک وُ خبیث
آن حجره های جهلِ خود ویران کنید
این نعرۀ وا دین تان آیین تان
بیرون ازین خاکِ وطن؛ ایران کنید
در پشتِ پرده بازیِ بازارِ زر
هان رویِ منبر سجدۀ سبحان کنید
در پیشِ مردم مأمنِ دین مؤمنید
چون در خفا با خائنان پیمان کنید!
ای تاجرانِ جنّت وُ تالاب وُ حور
در درسِ دین وُ مکتب اش میدان کنید
تا کی به تحقیر اندر وُ توهین به خود
این آبرویِ مذهبی ارزان کنید
انبازِ آز وُ کذب وُ انبارِ بلا
کالایِ دین آورده در دکان کنید
ای فاجران فرجامتان دُشخوار وُ تلخ
دَلّالگی در دین وُ در ایمان کنید
«جُوعُ البَقَر» در خوردن وُ ویرانگری
دجالتان آمد جهان جنبان کنید
با این ولایت پیشگانِ بَدکُنش
با سایه ها در جنگ وُ جان حیران کنید
شد گشتِ ارشادِ شما تابوت وُ تیر
هم با تبر ارشادِ خود میزان کنید
شیطان شده شرمندۀ رفتارتان
از عصمت وُ ایمانِ خود برهان کنید
با این زنان زیباتر از دین وُ خدا
اینک نمازِ دشمنی عریان کنید
آزادگان را کُشته در زندانِ رنج
آزادگان! اینک بپا توفان کنید...
دیگر به خانه برنگشته عشقِ ما
در سوگِ گُل با ناله جان افشان کنید
مادر کجایی دخترت را کُشته اند
آه این شبِ آشفته را احسان کنید
بارِ دگر در سوگ شد ایرانِ ما
از اشکِ چشمِ مادران باران کنید
شد دختری در خونِ خود خورشیدِ شب
باز آسمانِ خسته را گریان کنید
خنیاگران! آوازِ غم آغاز شد
از غصه ها این قصه را تابان کنید
ایران گرفتارِ گذر از زَمهَریر
ای مردمان اینک سخن بُستان کنید
ای مردمان دیگر تحمل تا به کی!
این بندها را بگسلید عصیان کنید
از عشق وُ شادی وُ شکوهِ مهرتان
این آسمانِ خانه گُلباران کنید...
سه شنبه ۲۰ خردادماه ۱۴۰۴///۱۰ ژوئن ۲۰۲۵
|
|