گزارشى از تظاهرات 13 آبان، عليه رژيم ديكتاتورى جمهورى اسلامى در سيدنى استراليا
کمیته همبستگی با جنبش کارگری ایران _ استرالیا
Mon 9 11 2009
يكشنبه، 17 آبان در مركز شهر سيدنى و به ياد روز 13 آبان ( روز دانش آموز) تظاهراتى عليه رژيم سرمايه دارى جمهورى اسلامى برگزار شد. در اين برنامه كه از پيش اعلام شده بود، نيروهايى با عقايد مختلف شركت كرده بودند و وانمود شده بود كه اين برنامه با معيارهاى دمكراسى همخوانى دارد و هر نيرويى مى تواند پيام يا اطلاعيه خود را بخواند. مجرى جوان برنامه با خوشحالى اعلام كرد، كه در سيدنى استراليا از زمان مبارزات اخير مردم ايران تا كنون، امروز براى اولين بار همه بطور مستقل در كنار هم، عليه رژيم و حمايت از مبارزات مردم ايران شركت كرده اند و هر كس مى تواند پيام خود را بخواند. پس از وى سخنگوى فراخوان دهندگان اين راهپيمايى و تظاهرات، شروع به شاهنامه خوانى و ستايش كشور آريايى و غيره پرداخت و بدون كوچكترين اشاره اى به وقايع اخير و همچنين تاريخچه 13 آبان، از آرزوى برگشت به "وطن" گفت و خواهان نابودى دشمنان " ميهن" شد و بدون اشاره مستقيم به جايگزين رژيم جمهورى اسلامى، شعرى درستايش شاهان ايران زمين خواند.
مجرى جوان و پرشور برنامه به زبان انگليسى اشاره كوتاهى به تاريخچه 13 آبان نمود و همه را به اتحاد عليه جمهورى اسلامى فراخواند. وى سپس از نماينده " كميته همبستگى با جنبش كارگرى ايران-استراليا، خواست كه بيانيه اش را بخواند. اين سخنگو در ابتدا، شعار "مرگ بر جمهورى اسلامى ايران" به زبان انگليسى و همچنين مرگ بر ديكتاتور سر داد كه موجب تهيج شركت كنندگان شد. اين بيانيه در ابتدا به تاريخچه روز 13 آبان و گرامى داشت روز دانش آموز و كشته شدگان اين واقعه در سال 1357 و به جنايات رژيم شاه و تداوم آن در جمهورى اسلامى مى پرداخت، كه در پاراگراف اول آن آمده بود:
" روز شنبه 13 آبان 1357 روزی است که رژیم شاه برای حفظ قدرت حتی به کودکانی دبستانی رحم نکرد و دانش آموزانی را که به طور مسالمت آمیز در همبستگی با دانشجویان دانشگاهها بطرف دانشگاه تهران دست به راهپیمائی زده بودند به گلوله بست و با کشتن بیش از پنجاه دانش آموز لکه ننگ تاریخی دیگری بر رژیم پادشاهی در ایران نشاند . دانش آموزان در ایران از آخرین گروه های اجتماعی بودند که برای روبیدن رژیم شاهنشاهی با دربارهایش و تاریخ منحوسش از جامعه به خیابان ها آمده بودند . پس از این کشتار وحشیانه طولی نکشید که رژیم شاه سرنگون شد و رژیمی جناتیکار ، فاشیست و به غایت قرون وسطائیتر جایگزین آن شد . اما روز 13 آبان ها در صحنه مبارزات مردم ما علیه دیکتاتوری جهل و خرافه و بی حقوقی انسان ماندگار شد و در رژیم جمهوری اسلامی نمود خود را در 18 تیر در سرکوب و کشتار دانشجویان دانشگاهها باز یافت ."
اين پاراگراف به انتها نرسيد كه جمع سلطنت طلب كه هنوز تفكرات روز واقعه را با خود داشتند به اغتشاش و بر هم زدن ادامه خواندن آن دست زدند. تمام پاراگراف هاى بعدى در افشا جنايات رژيم جمهورى اسلامى بود و تنها قسمت اول آن به تاريخچه آن مى پرداخت. درواقع بيان شعارهاى اوليه سخنگوى كميته، عليه جمهورى اسلامى و همچنين ادامه بيانه نشان دهنده، اعتقاد ما به تمركز همه نيرو، عليه رژيم پليد و ضد زحمتكشان جمهورى اسلامى است. پس از وقفه كوتاهى كه همين مدعيان دمكراسى كه هنوز به قدرت نرسيده به سركوب هر گونه سند و مدرك نيز مى پردازند و با پادرميانى عده اى از مردم، بخش هاى ديگر اين بيانيه و نه حتى بصورت كامل خوانده شد. كه در پايان خواهد آمد. چند نفر در ميان همين تظاهرات كنندگان، با صداى بلند اعلام كردند كه افسوس مى خورند كه چرا رژيم شاه افرادى مانند سخنگوى كميته را نكشت تا شاهد چنين روزى نباشيم!
نماينده كميته همبستگى با جنبش كارگرى ايران-استراليا، در زمانى كه برگذاركنندگان خواهان راهپيمايى بسوى هايد پارك شدند، با صداى بلند فرياد زد، كه دمكراسى به ضم اين افراد يعنى همه با هم زير پرچم من، كه همانا پرچم شاهنشاهى است، ما با چنين افرادى كه اشاره اى مختصر به جنايت هاى رژيم گذشته را بر نمى تابند و صداى حق طلبانه ما را خفه مى كنند در اين راهپيمايى ودر كنار نيروهاى ارتجاعى شركت نمى كنيم.
بلافاصله شركت كنندگان به دو دسته تقسيم شدند و بسيارى از ايرانيان زحمتكش در سيدنى كه در كنار ما ايستاده بودند، از ما خواستند كه به همراه آنها در تظاهرات در همراهى با جنبش مردم ايران شركت كنيم. در واقع كميته ما با خواست همبستگى با مردم ايران و اتحاد با همه مردمى كه به پاس دلاورى جوانان در آن كشور به اين مراسم آمده بودند، در اين تظاهرات شركت كرده بوديم، اما عقايد ارتجاعى و پوسيده اى كه فراخوان دهندگان اين مراسم به روز دانش آموز و مخالفين فكرى آنها تحميل كردند، ما را به تصميم درست درجلوگيرى از دزيده شدن اين روز و جنبش مردم وادار كرد. ما به پاس احترام به نظر مردم شركت كننده و با حفظ صف مستقل خود به همراهى با مردم پرداختيم. در طول مسير راهپيمايى ما با سر دادن شعارهاى دمكراتيك و راديكال خود، نوك حمله خود را عليه رژيم جمهورى اسلامى تداوم بخشيديم.
در انتهاى راهپيمايى، مجددا سخنران سلطنت طلب به صحراى كربلا زد و با يادهايى از نوشته هاى سخنرانى نويس شاه، آقاى شجاع الدين شفا، همه مردم و زحمتكشان جامعه را خرافه پرست، نادان، بى سواد و بيچاره خطاب كرد. وى بدون اشاره به مسببين آن همه جنايت و بدبختى مردم ايران كه رژيم شاه و تداوم آن در جمهورى اسلامى است، به سخنرانى خود، يادى از گذشته ايران زمين و افتخارات آريايى خود و غيره پرداخت و حتى كوچكترين اشاره اى به جناياتى كه به مناسبت روز 13 آبان، رژيم جمهورى اسلامى در روزهاى اخير مرتكب شد، نپرداخت. اين سخنران كه به مانند آخوندها به مطالب پراكنده خود ادامه داد، موجب اعتراض افراد بسيارى شد. ما در اين زمان به اعتراض مراسم را ترك كرديم و بدنبال ما نيز بسيارى از شركت كنندگان دمكرات و آزاديخواه نيز، تبليغات پوسيده شاهنشاهى و افتخارات آريايى منشى را به لغايش بخشيدند.
در زندان سياسى رژيم پهلوى، سران فعلى جمهورى اسلامى براى كمونيست ها، آزاديخواهان و مجاهدين، خط و نشان مى كشيدند كه اگر به قدرت برسند، همه را سركوب خواهند كرد، كه چنين نيز شد. متاسفانه در ميان نيروهاى به اصطلاح اپوزيسيون در خارج از كشور، از اصلاح طلبان سبز پوش گرفته تا بازمانگان رژيم گذشته هنوز هم انقلابيون و آزاديخواهان را به چنين عاقبتى تهديد مى كنند. اگر نيروهاى انقلابى اين بار نيز فريب شعار " همه با هم" را بخورند، مطمئنا قتل گاه ديگرى را براى خود و نيروهاى مترقى جامعه تدارك مى بينند.
در اين تظاهرات برخى ما را به آشوب طلبى متهم كردند، اما اين نيروهاى ارتجاعى سلطنت بودند كه تحمل توضيح تاريخى روز 13 آبان را نداشتند و در همسويى با جمهورى اسلامى آن را سالگرد تسخير سفارت آمريكا عنوان مى كردند. در واقع اين افراد به اصطلاح مخالف جمهورى اسلامى، هرگاه كه واقعيت و تاريخ را عليه خود مى بينند، همراه با جمهورى اسلامى به تحريف آن مى پردازند. متاسفانه اين افراد هنوز خواب ساواك و دستگاه هاى سركوب و شكنجه رژيم گذشته را براى همه انقلابيون و آزاديخواهان مى بينند.
در تظاهرات هاى گذشته نيز كه افرادى فرصت طلب به بهانه همراهى با جنبش مردم ايران، خود را سراسر سبز پوش مى كردند از شعار، "مرگ بر جمهورى اسلامى"، به وحشت مى افتادند و سعى در خفه كردن صداى ما داشتند. متاسفانه اپوزيسيون راست اسلامى و سلطنت طلب، نه براى جنبش آزاديخوانه مردم ايران، كه براى منافع و مقاصد غير دمكراتيك خود به اين گونه مخالفت ها مى پردازند. آنها نشان داده اند كه وقتى دمكراسى به عرصه عملى مى رسد و دمكرات هاى واقعى حضور مى يابند، جايگاهى در اين عرصه پيدا نمى كنند و حاضر به شنيدن هيچ صداى مخالفى، همچنان كه رژيم پادشاهى و جمهورى اسلامى نمى پذيرد، نيستند. در پايان خوانندگان را به متن بيانه " كميته همبستگى با جنبش كارگرى ايران- استراليا كه با دخالت مرتجعين، نا تمام خوانده شد جلب مى كنيم، و قضاوت را به شما وا مى گذاريم.
اطلاعیه
روز شنبه 13 آبان 1357 روزی است که رژیم شاه برای حفظ قدرت حتی به کودکان دبستانی رحم نکرد و دانش آموزانی را که به طور مسالمت آمیز در همبستگی با دانشجویان دانشگاهها بطرف دانشگاه تهران دست به راهپیمائی زده بودند به گلوله بست و با کشتن بیش از پنجاه دانش آموز لکه ننگ تاریخی دیگری بر رژیم پادشاهی در ایران نشاند . دانش آموزان در ایران از آخرین گروه های اجتماعی بودند که برای روبیدن رژیم شاهنشاهی با دربارهایش و تاریخ منحوسش از جامعه به خیابان ها آمده بودند . پس از این کشتار وحشیانه طولی نکشید که رژیم شاه سرنگون شد و رژیمی جناتیکار ، فاشیست و به غایت قرون وسطائیتر جایگزین آن شد . اما روز 13 آبان ها در صحنه مبارزات مردم ما علیه دیکتاتوری جهل و خرافه و بی حقوقی انسان ماندگار شد و در رژیم جمهوری اسلامی نمود خود را در 18 تیر در سرکوب و کشتار دانشجویان دانشگاهها باز یافت .
رژیم اسلامی با کشتار دانشآموزان خردسال و اعدام جوانان 13 سال به بالا در سال های 60 و 67 ، فرستادن جوانان روی میدان های مین جنگ ایران و عراق ، تمام قدرت خود را برای خفه کردن و کنترل مدارس به کار گرفت ، اما مبارزات دانش آموزانی که همراه با پدران و مادران ،برادران و خواهران خود علیه رژیم شاهنشاهی ایستادند و به دیکتاتوری شاه نه گفتند در رژیم تازه به قدرت رسیده اسلامی ادامه یافت.
از آن تاریخ تا به امروز رژیم مرتجع اسلامی در ایران برای به کجراه کشاندن و پاک کردن خاطره این مبارزه با ترفندهای مختلفی سعی به سمت دهی آن کرده است در عین اینکه در همان روزهای 13 آبان 57 نیز به آن برخورد فریبکارانه ای توسط خمینی میشد . خمینی می گفت " اگر دانشگاه ما یک دانشگاه صحیحی بود جوان های ما که در دانشگاه می خواهند حرف حقی بزنند ، خفه نمی کردند . دانشگاهی که برآن حکومت کنند دانشگاه نمی شود " و یا می گفت " دانشگاه که مرکز علم و سازنده آینده ملت است ، تعطیل است و نمی گذارند کارش را بکند . میریزند توی آن ، زن و مردش را کتک می زندد و می کشند "
اما همین خمینی وقتی به قدرت دست یافت در رابطه با مراکز علمی و دانشگاهها چنین گفت : ریشه تمام مصیبتهائی که تاکنون برای بشر پیش آمده از دانشگاهها بوده است از این تخصصهای دانشگاهی بوده است "و بعد هم وقیحانه در جواب به اعتراضات دانشجویان بخاطر بستن دانشگاهها می گوید " خطر دانشگاه از خطر بمب خوشه ای بالاتر است "
مسئله مبارزه با جنبش های دانشآموزی - دانشجویی در ایران به اینجا خاتمه نیافت و رژیم جمهوری اسلامی برای زدودن خاطره این روز از ذ هنیت تاریخی مردم مبارز ما با بزرگنمائی روز اشغال سفارت آمریکا در ایران که با هدف زدن جناحهای درونی رژیم و به انحراف کشیدن مبارزات ضد امپریالیستی و تحکیم خودشان سازماندهی شده بود هر ساله آنرا با مراسم دولتی برگزار می کردند .
رژیم اسلامی با درک خطر محیط های علمی که اساسا دارای خواست های مترقی و روبه جلو هستند از یک طرف و سرکوب روشنفکران و نویسندگان از طرف دیگر با براه انداختن انقلاب فرهنگی و بستن دانشگاهها، ایران را برای مدتی طولانی از داشتن دانشگاه محروم کرد
تصفیه دانشجویان معترض و دادن سهمیه ویژه به دارودسته های خودی از جمله ،خانواده های کشته شدگان جنگ ایران وعراق و آقازاده ها و حقنه کردن محیط خرافی حوزه علمیه به دانشگاهها تحت عنوان " وحدت حوزه و دانشگاه " نیز نتوانست دانش آموزانی را که در آن روز به دانشجویان مبارزی علیه رژیم اسلامی تبدیل شده بودند را به عقب نشینی وادار کند .
سی سال سرکوب ، پایمال کردن حقوق انسانی ، شکنجه ، اعدام و شلاق زدن های خیابانی ، سرکوب جنبش زنان برای حقوق برابر با مردان ، سرکوب جنبش جوانان و ایجاد یک محیط خفقان زای فرهنگی ، سازماندهی سیستم عظیم سانسور علیه قلم بدستان و روشنفکران و نویسندگان ، گسترش فقر فحشاء اعتیاد به مواد مخدر و سرکوب دائم دموکراسی برای مردم بویژه کارگران و زحمتکشان و جلوگیری از ایجاد هر گونه تشکل غیر دولتی و مستقل و هزاران بلیه اجتماعی دیگر باعث نفرت هر چه بیشتر طبقات زحمتکش و تحتانی جامعه از این رژیم شده است .
اما امسال 13 آبان به علت مبارزات مردم علیه رژیم جمهوری اسلامی و شکستن جو خفقان و اختناق توسط مردم مبارز، حال وهوای یک مراسم دولتی را ندارد و جهوری اسلامی نتوانست این روز را با یک مراسم دولتی رسمی برگزار کند . تهدیدات رژیم نتوانست از حضور مردم در این روز در خیابان ها که با شعار مرگ بردیکتاتور مرگ بر جمهوری ا سلامی به خیابان ها آمده بودند جلوگیری کند .
امسال در شرایطی 13 آبان ،روز مبارزه خونین دانش اموزان فرا می رسد که جنبشی فراگیر و توده ای بر علیه رژیم ستمگر و استثمارگر اسلامی سرمایه در جریان است. این جنبش در برگیرنده خواست های سرکوب شده ای می باشند که 31 سال قبل در چنین روزی بوسیله دانش آموزان انقلابی در پیوستگی با توده مردم و دانشجویان در دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف فریاد زده شدند .
آنچه که در سی سال گذشته نقطه قوتی برای رژیم بود و این روز را "روز مبارزه با استکبار جهانی" میخواند به چنان نقطه ضعفی تبدیل شده است که فرماندهان نظامی را به شاخ و شانه کشیدن برای مردم وا داشته است این روز دارد به روز مبارزه با استکبار داخلی و استثمارگران مردم ما تبدیل می شود .
مردم مبارز و آزادیخواه سیدنى، کمیته همبستگی با جنبش کارگری ایران- استراليا با درود به جانباختگان دانش آموز سال 1357 و در شرایطی که مردم ما در ایران در مبارزه مرگ و زندگی و درگیری روزمره با رژیم اسلامی در ایران هستند . در شرایطی که کارگران ما هفته ها حقوق نگرفته اند و خانواده های آنان از شدت فقر و گرسنگی هیچ چارهای جز ادامه بازهم کاربیشتر ندارند . در شرایطی که زندانیان سیاسی ما همچنان دربند هستند . نشستن برای هیچکدام از ما جایز نیست . به پا خیزیم و با متشکل شدن بدور مطالبات و خواسته های کارگران و زحمتکشان که همانا آزادی ، دموکراسی و عدالت اجتماعی است امر سرنگونی جمهوری اسلامی را تحقق بخشیم .
کمیته همبستگی با جنبش کارگری ایران _ استرالیا