عصر نو
www.asre-nou.net

برنامه‌های مفصل مفت‌خوری در مرقد امام راحل


Tue 27 05 2025

س. حمیدی



حکومت همه ساله "تجدید میثاق" مدیرانش را با "امام راحل" امری واجب و لازم می‌شمارد. چنان‌که مدیران دولتی در ایام مرگ این امام راحل بر سر مرقدش می‌شتابند تا طبق برنامه ای حکومتی به تجدید میثاق با او گردن بگذارند. تلویزیون دولتی نیز تمامی مراسم‌هایی از این دست را از شبکه‌های خود پخش می‌کند تا مردم از کم و کیف تبلیغات گسترده ی آن بی‌اطلاع باقی نمانند. انگار مدیران و دستگاه های دولتی همگی بدون استثنا میثاق خود را با چنین امامی شکسته‌اند و اینک نیاز دارند تا از نو نمونه‌ای از آن را تجدید نمایند. در مراسم هایی از این دست چفیه ای نیز بین این گروه از مدیران توزیع می‌گردد تا همگی بر گردن خویش بیاویزند. چون بالایی‌های نظام با همین چفیه‌های به گردن آویخته است که وفاداران به خمینی یا خامنه‌ای را محک می‌زنند.

گردانندگان مراسم سالگرد امام راحل از پیش در حیاط چندین هزار متر مربعی مرقد صدها غرفه‌ی صلواتی بر پا می‌کنند. در همین غرفه‌های صلواتی است که از مهمانان دور و نزدیک امام راحل پذیرایی به عمل می‌آید. شهرداری تهران به همراه مناطق بیست و دو گانه و سازمان‌های عریض و طویل خویش، در طول دو شبانه‌روز از برپایی مراسم ارتحال چیزی حدود پانصد هزار پرس غذای گرم را در همین ایستگاه‌های صلواتی به زائران امام راحل تحویل می‌دهند. پیمانکاران نهادهای دولتی یا خصوصی از سطح شهر غذاها را به کامیون‌ها بار می‌زنند و آن‌ها را برای تحویل به زائران به غرفه‌های صلواتی دور حرم می‌کشانند. اما در گردش کار توزیع این همه غذا چندان حساب و کتابی در کار نیست. مجریان چنین برنامه‌ای خیلی راحت حساب و کتاب بالا می‌آورند تا با دستکاری آمار غذاهای توزیع شده، خودشان نیز از این سفره‌ی گسترده سهم کافی ببرند.

طی دو روز چهاردهم و پانزدهم خرداد غذاهایی که در حرم امام راحل بین مردم توزیع می‌شود، فقط به پخت قیمه پلو و عدس پلو اختصاص می‌یابد. گفته می‌شود که امکان فاسد شدن چنین غذاهای گرمی از دیگر غذاها کمتر است. در عین حال قیمه پلو و عدس پلو، یاد غذاهای ظهر عاشورا و تاسوعا را برای عزاداران خمینی زنده می‌کند. جمهوری اسلامی هم آگاهانه برنامه‌های عزاداری دولتی خود را با توزیع غذاهایی از این دست پیوند میزند. همان چیزی که مداحان و روضه‌خوان‌های حکومت نیز با کارکرد آن در برنامه‌های مفت‌خوری آشنایی کامل دارند.

جهت پوشش از برنامه‌های مفت‌خوری حرم امام راحل، بانکها و بنگاه‌های مالی بزرگ کشور نیز سهم می‌برند. حتا گردانندگان مراسم جدای از مشارکت بانک‌ها، پای مراکز بزرگ صنعتی و تولیدی را هم به میدان می‌کشانند. چون طی دو روز برگزاری مراسم چهاردهم و پانزدهم خرداد ماه، همه‌ی بانک‌ها و واحدهای صنعتی به صرافت میافتند تا لیاقت خود را برای بالاییهایی نظام به نمایش بگذارند. آنها نیز در رقابت باهم غرفه‌هایی را راه می‌اندازند تا در همین غرفه‌های صلواتی از توزیع خوردنی و آشامیدنی در بین زائران چیزی فرو‌نگذارند. وزارتخانه‌ها نیز همه ساله بخشی از بودجه‌ی خود را در این راه هزینه می‌نمایند. به عبارت ساده‌تر هر مدیری می‌خواهد لیاقت خود را در این کارزار تبلیغاتی برای بالایی‌ها به نمایش بگذارد تا با همین حقه پست خود را حداقل برای چند سالی بیمه نماید. اما زائران مشتاق زیارت مرقد، گاهی اوقات چنانی به داربست غرفه‌های غذا حمله‌ور می‌شوند که چیزی از آن باقی نمی‌گذارند. انگار این طوری در توزیع غذا و نوشیدنی، تسهیل‌گری لازم به عمل خواهد آمد تا کسی از خوردن و آشامیدن آن‌ها بی‌نصیب نماند.

در حیاط حرم کم نیستند گالن‌های ده هزار لیتری شربت که بدنه‌ی آن نام و نشان بسیج ادارات و بانک‌ها را به همراه دارد. شربت را در لیوانهای یک‌بار مصرف به دست متقاضیان آن می‌سپارند. در نتیجه گالن‌ها به سرعت تخلیه می‌شوند و از نو گالن‌های دیگری جای خالی آنها را پر می‌کنند.

ادارات دولتی برای تأمین هزینه‌های چنین مراسمی سند‌سازی هم می‌کنند. حتا ردیف‌های بودجه‌ی سالانه به قدر کافی دستکاری می‌شوند تا هیچ رد پایی از آن باقی نگذارند. کاری که در ادارات جمهوری اسلامی به صورت عرف درآمده است. بالایی‌های نظام در واقع شیوه‌هایی از دزدیدن بودجه‌ی سالانه را هم به مدیران زپرتی خود آموزش می‌دهند.

کمیته‌ی امداد، بسیج ادارات، سپاه و نیروی انتظامی نیز همگی وظیفه دارند تا کاروان‌هایی را از شهرستان‌ها به مراسم سالانه‌ی عزاداری مرقد بکشانند. اما افراد چنین کاروان‌هایی همگی برای شکم خودشان عزا گرفته‌اند. در غیر این صورت لزومی نداشت که صدها کیلومتر را با اتوبوس طی نمایند تا خودشان را به فضایی از حرم خمینی برسانند. چنان‌که از این افراد کسی چندان نیازی نمی‌بیند که به داخل حرم برود. چون قصد دارند تنها به خوردنی‌های صلواتی حیاط حرم دست بیابند. در داخل حرم فقط گروه گروه از مدیران دولتی حضور می‌یابند تا به قول خودشان از برنامه‌های تجدید میثاق و سخنرانی‌های مقامات حکومتی بی‌نصیب نمانند.

سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌های ایران در کشورهای همسایه هم در انتقال زائران خارجی مراسم به داخل کشور نقش می‌آفرینند. اما زائران خارجی همان‌هایی هستند که برنامه‌ای جز پلوخوری و مفت‌خوری در پیش ندارند. بیشتر آن‌ها نیز شهروندان بی‌خانمان کشورهای پاکستان، عراق و افغانستان هستند که هدفی جز تفریح و مفت‌خوری را به پیش نمی‌برند. سفارتخانه‌ها همین افراد را در اتوبوس‌ها می‌نشانند تا سرآخر پس از ساعت‌ها و روزها خودشان را به جایی همانند مرقد امام برسانند. جایی که وفور نعمت و فراوانی است و تا آن‌جا که دلشان می‌خواهد می‌توانند بخورند و بیاشامند. ناگفته نماند که در اتوبوس به همه‌ی این زائران چفیها‌ی نیز می‌دهند که آن را مثل مارک و نشان جمهوری اسلامی روی کولشان می‌آویزند. کتاب‌های ترجمه شده‌ی خمینی را نیز بینشان توزیع می‌کنند. اما در توزیع کتاب باسواد و بی‌سواد با‌هم فرقی نم‌کند؛ همگی نمونه‌هایی از همین کتاب‌ها را در دست می‌گیرند تا لابد از قافله عقب نمانند. اما از چنین کتاب‌هایی چیزی گیرشان نمی‌آید. کتاب‌هایی از این دست، سرآخر هم توی آشغالدانی‌ها یا زیر پاهای زائران رها می‌شوند.

در ایام رحلت و سوگواری امام راحل، مسافرت با مترو را رایگان اعلام می‌کنند. چنین راهکاری شرایطی را پیش می‌آورد تا همه‌ی گدایان، ولگردان، جیب‌برها، فواحش و تکپران‌های شهر نیز راهی مرقد امام راحل بشوند. چون در آن‌جا، هم سفرهای از مفتخوری پهن است و هم زمینه‌های کافی برای فاحشگی یا جیب‌بری آماده می‌گردد. تا آن‌جا که پلیس و نیروهای امنیتی در طی این دو روز از جلوگیری رفتار خلافکاران در فضای مرقد جا می‌مانند. تازه پلیس و نیروهای امنیتی حکومت طی دو روز عزاداری چنان مشغله‌هایی برای خویش فراهم دیده‌اند که چندان لازم نمی‌بینند دنبال داستان‌هایی از این دست راه بیفتند.

جمهوری اسلامی دانسته و آگاهانه "ضد فرهنگ" را در سازهای از "فرهنگ" به مردم جامعه عرضه می‌کند. بدیهی است که با چنین دیدگاهی است که فقط مفتخوران و گدایان جامعه جایگاهی از شهروند را برایش پر می‌کنند تا ضد فرهنگِ انگلی و مفتخوری را ارج بدانند. چون دوام و بقای مدیران مافنگی او نیز همگی در سامانه‌هایی بی‌سامان از همین مفتخوری سامان می‌پذیرد. بی‌دلیل نیست که رهبر چنین نظامی هم فقط نیروهای غیر مولد و انگلی جامعه را قدر می‌شناسد تا او با همین حقه از عملکرد نامردمی روحانیان و مدیران مافیایی خود تقدیر به عمل آورد. در همین فضای ضد فرهنگی است که حتا تبلیغ می‌کنند که مرگ امامشان را مردود اعلام گردد. چون می‌گویند او به مسافرتی در "ملکوت اعلی" شتافته است. چنان‌که آشکارا او را امام راحل می‌نامند و آیین‌های عزاداری او را نیز "برنامه‌های ایام ارتحال" نام می‌گذارند. پیداست که مدیران ضد فرهنگی جمهوری اسلامی تنها مردمانی را از این‌جا و آن‌جای جهان باور دارند که به پذیرش چنین رویکردی از خرافه و وهم گردن بگذارند.