عصر نو
www.asre-nou.net

کارنامه صد روز حکومت ترامپ

به نقل از اشپیگل آنلاین
Wed 30 04 2025



دستاوردها و ناکامی‌های ترامپ

اختلافات بر سر تعرفه‌ها، حملات به قضات، اخراج‌ها در دولت: دونالد ترامپ ۱۰۰ روز است که در سمت خود مشغول به کار است. اما بسیاری از پروژه‌های او به بن‌بست خورده‌اند. مروری از سوی کارشناسان ایالات متحده در هفته‌نامه اشپیگل.

نویسندگان:
Simon Book, Claus Hecking, Julia Amalia Heyer, Britta Kollenbroich, Roland Nelles, Alexander Sarovic, Bernhard Zand


ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ پس از صد روز، در وضعیت خوبی قرار ندارد: واکنش مردم آمریکا نیز متناسب با آن است. در تقریباً تمامی نظرسنجی‌های مهم، میزان محبوبیت دونالد ترامپ طی هفته‌های اخیر فقط یک مسیر را دنبال کرده است – سقوط. حتی در نظرسنجی شبکه محبوبش، فاکس نیوز، رأی‌دهندگان نمرات خوبی به او نمی‌دهند: طبق این نظرسنجی، تنها ۴۴ درصد از پاسخ‌دهندگان از عملکرد او راضی هستند، در حالی که ۵۵ درصد ناراضی‌اند.

پروژه‌های مهم ترامپ اکنون در چه وضعیتی قرار دارند؟ او در صد روز نخست چه کارهایی انجام داده و چه کارهایی را نه؟ گزارشی میاندوره‌ای از کارشناسان آمریکایی نشریه اشپیگل.

ترس از رکود در اقتصاد

بزرگ‌ترین تأثیر – یا بهتر است بگوییم: آسیب – را ترامپ تاکنون در سیاست اقتصادی وارد کرده است. در مرکز این سیاست‌ها، تعرفه‌های گمرکی قرار دارند: بر اساس باور ترامپ، ایالات متحده طی دهه‌ها «چاپیده» شده است. به‌ویژه دشمن اصلی‌اش، چین، به گفته او با سوءاستفاده از آمریکا ثروت‌اندوزی کرده است.

از ابتدای آوریل، تعرفه پایه‌ای ده‌درصدی برای تمامی کالاهای وارداتی از همه کشورها به آمریکا اعمال می‌شود. افزون بر آن، تعرفه‌هایی موسوم به «متقابل» (reciprocal) نیز اضافه شده‌اند که ترامپ از آن‌ها برای جبران بی‌عدالتی‌های به‌زعم او فاحش استفاده می‌کند. چین، که به‌مراتب بزرگ‌ترین و مهم‌ترین صادرکننده به آمریکا است، باید حتی ۱۴۵ درصد تعرفه پرداخت کند.

در کوتاه‌مدت، این سیاست تقریباً ناگزیر منجر به افزایش قیمت‌ها و بالا رفتن نرخ تورم در آمریکا خواهد شد – که طبیعتاً طبقه متوسط و کارگر را بسیار بیش از ثروتمندان تحت فشار قرار می‌دهد. اما پیامدهای بلندمدت دامن‌گیر همگان خواهد شد: رئیس‌جمهور آمریکا چیزی کمتر از بازآرایی کامل نظام اقتصادی جهان را در سر ندارد؛ او می‌خواهد جهانی‌سازی، که برای آلمان بسیار سودمند بوده، با نظامی جایگزین شود که در آن کشورها نه با یکدیگر، بلکه صرفاً در برابر یکدیگر فعالیت و تجارت می‌کنند.

از نخستین تهدیدهای تعرفه‌ای ترامپ، بازارهای مالی به تلاطم افتاده‌اند و بورس‌ها دچار لرزه شده‌اند. هزاران میلیارد دلار ارزش از بین رفته و در عرض چند هفته، شاخص‌های عمده بورس آمریکا تمامی سودهایی را که طی دوازده ماه گذشته به دست آورده بودند، از دست داده‌اند. به‌وضوح، دیگر کمتر سرمایه‌گذاری باور دارد که قمار ترامپ به ثمر خواهد نشست. به گفته آدام پوزن، رئیس مؤسسه پترسون در واشنگتن، «استراتژی رئیس‌جمهور کاملاً دیوانه‌وار است.»

جای شگفتی نیست که ترامپ، زیر فشار شدید بازارها، اکنون در حال عقب‌نشینی است: او وعده می‌دهد که به‌زودی یک «توافق» با چین حاصل خواهد شد. واقعاً؟ تاکنون پکن هیچ نشانه‌ای از تمایل برای نزدیک شدن به ترامپ نشان نداده است. به‌نظر می‌رسد او خود را در تله‌ای گرفتار کرده است. در نهایت ممکن است این ترامپ باشد که مجبور به بیشترین امتیازدهی خواهد شد.
نویسنده: سایمون بوک

انتقام‌جویی از منتقدان

دونالد ترامپ در جریان پرونده‌های قضایی‌ای که علیه او تشکیل شده، همواره خود را قربانی بی‌گناه دستگاه قضایی‌ای معرفی کرده است که به گفته او تحت کنترل سیاسی قرار دارد. او بارها ادعا کرده که «دولت پنهان» – گروهی از فعالان چپ‌گرا در بدنه دولت – به دستور دموکرات‌ها در تلاش‌اند تا او و هوادارانش را نابود کنند.

تمام این اظهارات صرفاً ادعاهایی دفاعی بودند که ترامپ هرگز نتوانست برایشان مدرکی ارائه دهد. اما حالا، به‌عنوان رئیس‌جمهور، از قدرت خود برای انتقام‌گیری از بی‌عدالتی‌ای که گویا در حقش شده، استفاده می‌کند. او پاکسازی‌هایی را دستور داده که یادآور شیوه‌های رایج در دیکتاتوری‌هاست: در اف‌بی‌آی و دادستانی‌های کشور، بسیاری از کارکنان اخراج شده‌اند؛ وکلای ناخوشایند و مؤسساتی که زمانی علیه ترامپ فعالیت کرده‌اند، تحت فشار قرار گرفته‌اند. نهادهای امنیتی که اکنون توسط وفاداران به ترامپ اداره می‌شوند، مأموریت یافته‌اند «تخلفات احتمالی» دستگاه قضایی در رسیدگی به پرونده‌های ترامپ و حامیانش را افشا کرده و به دادگاه بکشانند. هر کس مخالفتی کند، به‌شدت سرکوب می‌شود. حتی مشاور امنیت ملی پیشین او، جان بولتون، که از سوی افراطیون ایرانی تهدید شده بود، از محافظت سرویس مخفی آمریکا محروم شد. جرمش؟ او چندین بار ترامپ را به‌طور علنی مورد انتقاد قرار داده بود.

هم‌زمان، مجرمان واقعی توسط ترامپ آزاد گذاشته می‌شوند: رئیس‌جمهور عملاً تمامی افراد – زن و مرد – را که در یورش به کنگره در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ شرکت داشتند، عفو کرده است. مجرمان محکوم‌شده اکنون در نزدیک‌ترین حلقه اطراف او مشغول به کار هستند؛ از جمله مشاور اقتصادی‌اش، پیتر ناوارو. این برای ترامپ مفید است: دقیقاً همین افراد بیشترین بدهی را به او دارند و احتمالاً بیش از دیگران در دفاع و پیشبرد برنامه‌هایش وفادار خواهند بود.

نویسنده: رولاند نلس

صرفه‌جویی با ارّه‌برقی

ترامپ وعده داده بود که دولت را به‌شدت کوچک‌تر، کارآمدتر و با صرفه‌جویی‌های عظیم اداره خواهد کرد. اجرای این وعده را به ایلان ماسک سپرده است، که با راه‌اندازی یک نهاد ویژه به نام «دپارتمان کارایی دولت» یا به اختصار Doge مأمور این کار شده است. طی صد روز گذشته، تیم ماسک در نهادهای مختلف دولتی دست به کار شده، بودجه‌ها را بریده، قراردادها را لغو کرده و تلاش کرده تا شمار کارکنان دولت را کاهش دهد. برخی از نهادها موظف شده‌اند تا ۴۰ درصد از نیروی انسانی خود را اخراج کنند.

این اقدامات به‌ویژه آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا (USAID) را به‌شدت تحت تأثیر قرار داده؛ بخش بزرگی از برنامه‌های این نهاد حذف شده و خود آژانس در آستانه انحلال کامل قرار دارد. حتی شهروندان فقیرتر آمریکایی نیز به‌زودی تأثیرات این کاهش‌ها را حس خواهند کرد. Doge میلیاردها دلار از بودجه وزارت مسکن و توسعه شهری و همچنین اداره تأمین اجتماعی (SSA) کاسته است. ماسک این برنامه‌ها را یا بیش از حد سخاوتمندانه یا پرهزینه می‌داند. این نهادها مسئول ارائه خدمات اجتماعی از جمله کمک‌هزینه مسکن و بیمه درمانی هستند.

Doge مدعی است که حدود ۱۶۰ میلیارد دلار صرفه‌جویی کرده است. با این حال، این ادعاها نادرست و به‌سختی قابل راستی‌آزمایی هستند. از ۱۴۵۰۰۰ مورد اخراج برنامه‌ریزی‌شده، بنا بر گزارش نیویورک تایمز تنها حدود ۵۸۰۰۰ مورد عملی شده‌اند. بسیاری از این اخراج‌ها و اقدامات با حکم دادگاه‌ها متوقف یا لغو شده‌اند و همچنان تعداد زیادی پرونده قضایی در جریان است.
اگرچه اکثریت آمریکایی‌ها خواهان کوچک‌سازی دولت هستند، اما روش خشن و بی‌رحمانه ماسک چندان محبوبیتی ندارد: طبق یک نظرسنجی اخیر شبکه فاکس، تنها ۳۹ درصد از پاسخ‌دهندگان از رویکرد او حمایت می‌کنند. به گفته کارشناسان، تاکنون هیچ نشانه‌ای دال بر این نیست که این کاهش‌ها واقعاً باعث افزایش کارآمدی دولت شده باشند. جسیکا ریدل، کارشناس بودجه از مؤسسه منهتن، می‌گوید: «اینجا حداکثر هرج‌ومرج و درد تولید می‌شود، بدون آن‌که بیش از یک رقم گرد شده صرفه‌جویی شود.»

به باور ریدل، Doge چیزی جز یک تاکتیک انحرافی نیست؛ در پشت صحنه، جمهوری‌خواهان دقیقاً خلاف آن عمل می‌کنند: آن‌ها می‌خواهند هزینه‌ها را افزایش دهند و مالیات‌ها را کاهش دهند، که در نهایت به رشد بیشتر کسری بودجه منجر خواهد شد. ابعاد واقعی برنامه‌های ترامپ احتمالاً زمانی آشکار خواهد شد که او پیش‌نویس بودجه سال مالی ۲۰۲۶ را ارائه دهد – سالی که از اول اکتبر آغاز می‌شود.

نویسنده: بریتا کولن‌برویش

جنگ با روزنامه‌نگاران

کارولین لویت، سخنگوی رسمی دونالد ترامپ است. او ۲۷ سال دارد، موهای بلوند روشن و زبان تندی دارد – دست‌کم از نظر لحن: مانند دیگر حوزه‌ها، فعالیت او به‌عنوان «دبیر مطبوعاتی کاخ سفید» نیز با شعار اختلال و بی‌نظمی همراه است. در دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ حتی تلاشی برای حفظ ظاهر دوستانه صورت نمی‌گیرد. لویت هنگام آغاز به کارش گفت: «هیچ‌کس حق ندارد وارد کاخ سفید شود و از رئیس‌جمهور سؤال بپرسد. این یک امتیاز است که می‌تواند اعطا شود – یا نشود.»
بدین ترتیب، آزادی مطبوعات به لطف و بخشش رئیس‌جمهور تقلیل یافته است. و بدشانس‌اند همه کسانی که مطابق میل او نیستند: رسانه‌های جریان اصلی، که ترامپ آن‌ها را «رسانه‌های سنتی» یا «ارث‌بر» می‌نامد، از دید او «فاسد و غیرقانونی» هستند. خبرنگاران منتقد تنبیه می‌شوند و نهادهای رسانه‌ای با شکایت‌های قضایی تحت فشار قرار می‌گیرند. برای رهبری شبکه بین‌المللی Voice of America، ترامپ کاری لیک، از چهره‌های بانفوذ جنبش «مگا» را منصوب کرده است؛ زنی که با صدای بلند از هر تریبونی فریاد می‌زند که می‌خواهد «مارهای مرداب واشنگتن» را نابود کند.
خبرگزاری آسوشیتدپرس (AP) به این دلیل از حضور در رویدادهای مهم ترامپ محروم شده که خلیج مکزیک را «خلیج آمریکا» ننامیده است. به خبرنگاران شبکه CNN نیز ترامپ صریح گفت: «شما اجازه پرسیدن سؤال ندارید، چون اخبار جعلی منتشر می‌کنید.» هدف او روشن است: کنترل کامل بر پوشش رسانه‌ای، هر جا که ممکن باشد. بنابراین، نزدیک‌ترین گزارشگران به ترامپ اکنون اینفلوئنسرهای حامی «مگا» هستند که خود را «صد درصد طرفدار ترامپ» معرفی می‌کنند.

ترامپ برای ریاست کمیسیون فدرال ارتباطات (FCC)، برندان کار را منصوب کرده است؛ چهره‌ای افراطی که در تدوین نقشه راه دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ با نام Project 2025 نقش داشته است. کار، که در اصل باید ناظر بر رسانه‌ها باشد، اکنون به نظر می‌رسد که وظیفه اصلی‌اش، مبارزه با آن‌هاست.

نویسنده: جولیا آمالیا هایر

نمایش اخراج در السالوادور

بلافاصله پس از آغاز به کار، ترامپ موجی از عملیات‌های پر سر و صدای دستگیری مهاجران فاقد اقامت قانونی را در سراسر آمریکا به راه انداخت. پیام او روشن بود: این بار، یعنی در دوره دوم ریاست‌جمهوری، بدون هیچ گذشتی برخورد خواهیم کرد. این بازداشت‌ها و اخراج‌ها با مجموعه‌ای از فرمان‌های اجرایی همراه شد که حقوق مهاجران و پناه‌جویان را به‌شدت محدود می‌کرد.

دولت نه‌تنها مهاجران غیرقانونی، بلکه حتی آن‌هایی را که از طریق برنامه‌های قانونی در دوره جو بایدن وارد کشور شده بودند، هدف قرار داده است. اقامت قانونی صدها هزار نفر از آنان لغو شده است. هزاران نفر نیز در فهرستی موسوم به «فهرست مرگ» اداره تأمین اجتماعی قرار گرفته‌اند. قرار گرفتن در این فهرست به معنای از دست دادن شماره تأمین اجتماعی است، که بدون آن امکان اشتغال قانونی و دریافت خدمات دولتی وجود ندارد. دولت با سیاستی موسوم به «اخراج خودخواسته» (self deportation) تلاش می‌کند فشار را چنان افزایش دهد که افراد خود تصمیم به ترک کشور بگیرند.
نمایش سخت‌گیری با اخراج ۲۳۸ مرد به یک زندان فوق‌امنیتی در السالوادور به اوج رسید – بر پایه قانونی از قرن هجدهم، و با نادیده گرفتن حکم صریح یک دادگاه. اگرچه اخراج‌ها به‌طور کلی با انتقادهایی روبه‌رو هستند، اما یک پرونده به‌طور خاص خشم عمومی را برانگیخته است: ماجرای کیل‌مار آبریگو گارسیا، شهروند السالوادوری ساکن آمریکا، که به‌طور ناعادلانه از کشور اخراج شد. نمایندگان دولت و دادگاه‌ها اذعان کردند که این اخراج اشتباه بوده است. دیوان عالی آمریکا دستور داده است که دولت باید امکان بازگشت او را فراهم کند – اما دولت ترامپ از اجرای این دستور سر باز می‌زند.

شماری از پرونده‌های قضایی هنوز در جریان‌اند. اما دست‌کم در مرز مکزیک، سیاست بازدارندگی ظاهراً مؤثر بوده است: در ماه فوریه، پس از آغاز به کار ترامپ، مأموران مرزبانی ۱۱۷۰۹ مورد مواجهه با مهاجران را گزارش کرده‌اند، در حالی که همین عدد در سال گذشته ۱۸۹۹۱۳ مورد بوده است. و آماری دیگر نیز به‌نظر می‌رسد ترامپ را دلگرم کرده باشد: طبق یک نظرسنجی از فاکس‌نیوز، ۵۵ درصد آمریکایی‌ها سیاست مرزی او را مثبت ارزیابی می‌کنند، و ۴۷ درصد نیز از رویکرد کلی او در زمینه مهاجرت حمایت می‌کنند.

نویسنده: بریتا کولن‌برویش

رکود در قیمت انرژی

«آزادسازی انرژی آمریکا» (Unleashing American Energy) — این عنوان فرمان اجرایی بود که دونالد ترامپ در نخستین روز دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش امضا کرد. او وعده‌هایی قابل توجه درباره انرژی به شهروندان داده بود. مهم‌ترین آن‌ها: «در دولت من، قیمت انرژی و برق ظرف ۱۲ تا حداکثر ۱۸ ماه به نصف کاهش خواهد یافت.»

اما اگر ترامپ بخواهد به این وعده عمل کند، باید عجله کند. پس از سه ماه، هنوز هیچ دستاوردی در این زمینه نداشته است. برعکس، قیمت انرژی تحت حکومت او اندکی افزایش یافته یا در حالت رکود باقی مانده است. در ژانویه ۲۰۲۵، قیمت متوسط هر گالن (۳٫۷۸ لیتر) بنزین معمولی در آمریکا حدود ۳٫۱۳ دلار بود، اما اکنون به ۳٫۱۵ دلار رسیده است. قیمت گاز طبیعی نیز کمی افزایش یافته، و بهای برق برای مصرف‌کنندگان نهایی در سطح کشور طی سه ماه اول سال نزدیک به دو درصد رشد کرده است. این‌که دولت آمریکا اصلاً چقدر توانایی دارد تا این قیمت‌ها را کنترل کند، خود جای پرسش دارد، چراکه قیمت نفت خام مثلاً در بازارهای جهانی بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می‌شود.

شعار تبلیغاتی ترامپ این بود: «حفاری، عزیزم، حفاری!» (Drill, Baby, Drill) اما هنوز نشانه‌ای از تحقق آن دیده نمی‌شود. هرچند دولت جدید اعلام کرده که قصد دارد استخراج سوخت‌های فسیلی در سواحل آمریکا و مناطق محافظت‌شده را آزاد کند، شرکت‌های بزرگ نفت و گاز هنوز برای آغاز پروژه‌های جدید مردد هستند. هزینه‌های بالای اکتشاف و استخراج، و ترس از کاهش قیمت نفت یا گاز در صورت وقوع رکود اقتصادی در آمریکا، آن‌ها را محتاط کرده است.

رفتارهای متغیر و پیش‌بینی‌ناپذیر ترامپ در زمینه تعرفه‌ها، شرکت‌ها و سرمایه‌گذارانشان را بی‌اعتماد کرده است. این گروه‌ها برای تصمیم‌گیری، ثبات قانونی و سیاسی را مهم‌ترین معیار می‌دانند. قیمت سهام شرکت‌هایی چون اکسون‌موبیل، شورون یا کونوکو‌فیلیپس در پی هرج‌ومرج ناشی از سیاست‌های تجاری ترامپ، نوسانات شدید و عمدتاً نزولی داشته‌اند. این هم مزید بر علت شده تا اعتماد سرمایه‌گذاران بیش از پیش تضعیف شود.

نویسنده: کلاوس هکینگ

حمله به حفاظت از اقلیم

وضعیت حفاظت از اقلیم و انرژی‌های تجدیدپذیر تحت دولت دوم دونالد ترامپ بسیار تیره و تار است. در نخستین روز این دوره، رئیس‌جمهور خروج مجدد ایالات متحده از توافق اقلیمی پاریس را اعلام کرد؛ این اقدام قرار است در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۶ به‌طور رسمی انجام شود. ترامپ و اطرافیانش بارها و به‌صراحت اعلام کرده‌اند که علاقه‌ای به انرژی‌های تجدیدپذیر ندارند. این رویکرد بیش از همه، شرکت‌های فعال در حوزه نیروگاه‌های بادی فراساحلی را تحت فشار قرار داده است. حتی پروژه‌هایی که در حال ساخت هستند — مانند "Empire Wind 1" در سواحل نیویورک — قرار است متوقف شوند؛ این در حالی است که در نخستین دوره ریاست‌جمهوری ترامپ، همین پروژه‌ها از سوی دولت او مجوز دریافت کرده بودند.

اینکه برق مورد نیاز برای رشد پیش‌بینی‌شده هوش مصنوعی در سال‌های آینده از کجا تأمین خواهد شد، هنوز مشخص نیست. ترامپ از انرژی هسته‌ای حمایت می‌کند، اما در حال حاضر هیچ نیروگاه هسته‌ای متعارفی در سراسر ایالات متحده در حال ساخت نیست. تنها یک پروژه مربوط به راکتورهای کوچک ماژولار (Small Modular Reactor) در ایالت وایومینگ وجود دارد که تکمیل آن نیز اخیراً به تعویق افتاده و پیش از سال ۲۰۳۰ بعید است برق تولید کند. پروژه دیگری در آیداهو به‌طور کامل لغو شد، زیرا سرمایه‌گذاران نگران هزینه‌های بسیار بالای آن بودند.

دونالد ترامپ با تمام قوا از سوخت‌های فسیلی حمایت می‌کند. او قصد دارد استخراج زغال‌سنگ را افزایش دهد — و برای این کار حتی به دنبال حذف مقررات مربوط به حفاظت سلامت کارگران معادن است. شرکت‌های فناوری مانند مایکروسافت و متا نیز قصد دارند برق مورد نیاز برای مراکز داده‌ی هوش مصنوعی خود را از طریق نیروگاه‌های گازسوز تأمین کنند. با این حال، این روند تأثیر چندانی بر کاهش قیمت گاز طبیعی برای مصرف‌کنندگان نخواهد داشت — حتی اگر ترامپ هر چقدر هم وعده بدهد.

نویسنده: کلاوس هکینگ

امپریالیسم جدید آمریکا

دولت آمریکا، همان‌طور که رئیس‌جمهور در سخنرانی آغازین خود اعلام کرد، خود را به‌عنوان یک «ملت در حال رشد» خواهد دید؛ ملتی که «ثروت خود را افزایش می‌دهد، سرزمین خود را گسترش می‌دهد، شهرهای خود را می‌سازد، انتظارات خود را بالا می‌برد و پرچم خود را به افق‌های جدید و زیبا می‌برد».
آنچه که او در مورد دومین بخش این اعلامیه به‌طور خاص بیان کرد، اکنون روشن شده است. به گفته ترامپ در برابر کنگره، جزیره گرینلند که تحت حاکمیت دانمارک قرار دارد، «برای امنیت ملی ما ضروری است». او همچنین خواسته است که نوار غزه تحت کنترل آمریکایی‌ها قرار گیرد و سپس به یک «ریویرا در دریای مدیترانه» تبدیل شود. ترامپ اعلام کرده است که کانادا، بزرگ‌تر از ایالات متحده و قدیمی‌تر از ۱۳ ایالت آمریکا، باید به ایالات متحده بپیوندد. علاوه بر این، رئیس‌جمهور گفته است که دولتش قصد دارد «کانال پاناما را بازپس گیرد»، این نیز برای «تقویت بیشتر امنیت ملی ما».
در ابتدا، این خواسته‌ها برای بسیاری آن‌چنان عجیب به نظر می‌رسید که وسوسه می‌شدند آن‌ها را جدی نگیرند. اما اکنون برای بیشتر مردم روشن شده است که ترامپ آنچه می‌گوید را واقعاً می‌خواهد، به‌ویژه در کانادا که شاهد موجی از میهن‌پرستی بوده است و در آن‌جا مردم اغلب هنگام پخش سرود ملی آمریکا در رویدادهای ورزشی شروع به هو کردن می‌کنند.

ترامپ در ۱۰۰ روز اول ریاست‌جمهوری خود سرزمین ایالات متحده را گسترش نداده است. بلکه در عوض، متحدان خود را آزرده‌خاطر کرده و تمایلات امپریالیستی دیگر رهبران جهان را به‌طور جهانی قابل قبول ساخته است. اگر رئیس‌جمهور آمریکا بگوید که آمریکا برای امنیت ملی خود به گرینلند نیاز دارد، چگونه چین می‌خواهد به تایوان نگاه کند؟

شاید کسانی که تهدیدات ترامپ علیه دانمارک، کانادا و پاناما را هنوز نوعی تئاتر می‌دانند و برنامه‌اش برای غزه را صرفاً یک تحریک قلمداد می‌کنند، درست بگویند. در این صورت، سیاست خارجی او بیشتر شبیه یک شو تلویزیونی خواهد بود و کمک چندانی به حمل پرچم آمریکا به افق‌های جدید و زیبا نخواهد کرد.

نویسنده: برنهارد زاند

دیپلماسی بحران‌های دشوار

دولت دونالد ترامپ و دیپلماسی بحران‌ها – در دوره نخست ریاست‌جمهوری‌اش، این دو مفهومی کاملاً متناقض به نظر می‌رسیدند. با این حال، اگر آن را با وضعیت پیشین مقایسه کنیم، دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش با وعده‌های امیدوارکننده‌ای آغاز شد. پیش از مراسم تحلیف ترامپ، فرستاده ویژه او به خاورمیانه، استیو ویتکوف، به این منطقه سفر کرد و مرحله اول آتش‌بس در جنگ غزه را به اجرا گذاشت. اگرچه شرایط آن آتش‌بس توسط دولت جو بایدن مذاکره شده بود، اما این دولت از نظر سیاسی آنقدر قوی نبود که بتواند توافق را نهایی کند.

حتی در دولت ترامپ، آتش‌بس پایدار نماند. مرحله دوم از سه مرحله توافق هیچ‌گاه به اجرا در نیامد. در عوض، ترامپ شرکای مهم خود در تلاش برای صلح خاورمیانه را با این ایده شوکه کرد که غزه باید از سکنه خالی شود و تحت کنترل آمریکایی‌ها قرار گیرد. ۱۰۰ روز پس از شروع ریاست‌جمهوری‌اش، در غزه هنوز مردم کشته می‌شوند و هیچ گروگان اسرائیلی دیگری آزاد نشده است.

جنگ حمله‌ای روسیه به اوکراین نیز که ترامپ ادعا می‌کرد «در عرض ۲۴ ساعت» می‌تواند آن را متوقف کند، همچنان ادامه دارد. نه تنها پیشنهادات او به ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه تأثیری نداشته، بلکه تحقیر علنی ولودیمیر زلنسکی رئیس‌جمهور اوکراین در کاخ سفید نیز هیچ تغییری در این وضعیت ایجاد نکرده است. ترامپ، همان‌طور که بسیاری پیش‌بینی کرده بودند، در نهایت به‌عنوان یک «بلبل» بی‌عمل ظاهر شد. اکنون او تلاش می‌کند تا اوکراینی‌ها را تحت فشار قرار دهد تا به یک توافق صلح موافقت کنند که به احتمال زیاد شرایط روسیه را رعایت خواهد کرد – از جمله به رسمیت شناختن الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴. این منازعه تنها یخ خواهد زد. این می‌تواند یک فاجعه برای اوکراین و شکست بی‌سابقه‌ای برای دیپلماسی ایالات متحده باشد. اما به‌طور قطع ترامپ از طرف طرفداران خود به‌عنوان یک «بزرگ‌ترین صلح‌ساز» مورد ستایش قرار خواهد گرفت.

و بحران سوم باقی می‌ماند: برنامه هسته‌ای ایران. ترامپ قصد دارد که این بحران جهانی را هم با کمک دوست و فرستاده خود، ویتکوف، حل کند. از سه هفته پیش، او و وزیر امور خارجه ایران، عباس عراقچی، حداقل با یکدیگر صحبت کرده‌اند؛ چیزی که جو بایدن در طول چهار سال به آن دست نیافت. اما برای پایان دادن به بحران‌ها از طریق دیپلماسی، به صبر، دانش دقیق و توانایی مصالحه نیاز است. هیچ‌کدام از این‌ها در ترامپ وجود ندارد و اگر او بخواهد طبق وعده‌های خود در دوران تبلیغات به‌عنوان «صلح‌ساز» در تاریخ شناخته شود، باید در سال‌های باقی‌مانده از دوره دوم ریاست‌جمهوری خود دستاوردهای بیشتری نسبت به ۱۰۰ روز اول خود داشته باشد.

نویسنده: برنهارد زاند

حمله به دانشگاه‌ها

«ما باید به‌طور جدی و تهاجمی به دانشگاه‌های این کشور حمله کنیم»، این درخواست جانشین رئیس‌جمهور، جی دی ونس، در سخنرانی سال 2021 بود. «دانشگاه‌ها دشمن هستند.» چهار سال بعد، او و ترامپ این شعار را به مرحله اجرا درآوردند. با موفقیت‌های متفاوت.

دولت جدید بلافاصله پس از به دست گرفتن قدرت، تهدید به «اقدامات قهری» علیه هیئت‌های مدیریتی 60 دانشگاه برجسته کرد و اعلام کرد در صورتی که آن‌ها «وظایف خود در حفاظت از دانشجویان یهودی در دانشگاه‌ها را انجام ندهند»، مجبور به اقدام خواهند شد. این تهدیدها شامل دانشگاه‌هایی مانند هاروارد، پرینستون، ییل و دانشگاه هاوایی می‌شد.

آنچه که دقیقاً در پشت این تهدیدها نهفته بود، ابتدا توسط دانشگاه کلمبیا در نیویورک فاش شد. دولت ترامپ 400 میلیون دلار از کمک‌های دولتی را مسدود کرد و نامه‌ای تهدیدآمیز به دانشگاه فرستاد که در آن خواسته شده بود تغییرات عمده‌ای در استقلال دانشگاه اعمال شود. مدیریت دانشگاه تسلیم شد و اعلام کرد که دستورالعمل‌هایی مانند نحوه برگزاری اعتراضات را طبق خواسته‌های دولت تغییر خواهد داد.

اما در هاروارد، وضعیت متفاوت بود. پس از آنکه صدها استاد علیه دخالت‌های ترامپ متحد شدند و دانشجویان، کارکنان و اعضای هیئت علمی به خیابان‌ها آمدند، رئیس دانشگاه هاروارد، آلن گاربر، خواسته‌ها را رد کرد. در نتیجه، دولت ترامپ تهدید کرد که کمک‌های دولتی به ارزش 2.2 میلیارد دلار را مسدود کرده، مزایای مالیاتی را لغو کرده و حق ثبت‌نام دانشجویان خارجی را از این دانشگاه سلب خواهد کرد.

اگرچه این تهدیدها برای هاروارد سخت خواهند بود، اما این دانشگاه با ثروتی معادل 53.2 میلیارد دلار نمی‌تواند ورشکست شود. هاروارد اکنون به طور قانونی علیه تهدیدها اعتراض کرده و دولت را دادخواست کرده است.

همچنین رئیس دانشگاه پرینستون، کریستوفر آیزگروبر، نیز علناً در مقابل ترامپ ایستاد. او اقدامات دولت علیه دانشگاه کلمبیا را «بزرگ‌ترین تهدید برای دانشگاه‌های آمریکا از دوران ترس سرخ دهه پنجاه» دانست و در مصاحبه‌ای با نیویورک تایمز گفت: «در اینجا الگوی دخالت در آزادی‌های آکادمیک دانشگاه‌های معتبر وجود دارد که هر آمریکایی باید از آن نگران باشد.» آیزگروبر همچنین رئیس انجمن دانشگاه‌های آمریکایی است. حالا مسئولیت این موضوع بر دوش او و رئیس هاروارد خواهد بود. در ایالات متحده نزدیک به 6,000 دانشگاه وجود دارد و هرچه این دانشگاه‌ها بیشتر پشت هم قرار گیرند، شانس آن‌ها برای مقابله با این حملات بیشتر خواهد بود.

حتی برخی از محققان نیز تحت فشار قرار دارند. دولت برخی از کمک‌های مالی را مسدود کرده یا به‌طور کامل قطع کرده است. علاوه بر این، نهادهایی مانند مؤسسات ملی سلامت (NIH) که وظیفه تخصیص کمک‌های مالی را بر عهده دارند، از چند هفته پیش تضعیف شده و کارکنان اخراج شده‌اند. به نظر می‌رسد که درخواست‌ها به‌طور خاص از لحاظ کلمات و عباراتی مانند «تنوع» یا «تغییرات اقلیمی» مورد بررسی قرار می‌گیرند. بسیاری از محققان در حال بررسی امکان ترک کشور هستند. اگر ترامپ، ونس و دیگر مقامات دولتی قصد داشتند پیشرفت علمی را فلج کنند، در چند هفته گذشته در این امر موفق بوده‌اند.

نویسنده: کلاوس هکینگ

اما زمان زیادی برای گلف و درخشش

دولت دونالد ترامپ در اوایل دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش شلوغ و حتی بسیار فعال بود. با این حال، رئیس‌جمهور برای یکی از سرگرمی‌های محبوبش، یعنی گلف، همیشه زمان کافی پیدا می‌کرد: ترامپ زیاد گلف بازی می‌کرد، بسیار زیاد. طبق وب‌سایت «Trump Golf Track»، او در 24 روز از 100 روز اول دوران ریاست‌جمهوری‌اش به میدان گلف رفته بود، یعنی تقریباً هر چهار روز یک‌بار.

چون ترامپ بیشتر دوست دارد در زمین‌های گلف خود بازی کند، اغلب برای بازی به فلوریدا سفر می‌کند. در این سفرها، همراهان او که شامل محافظان و نیروهای امنیتی هستند، نیز همراه می‌روند، بنابراین این سفرها برای مالیات‌دهندگان آمریکایی هزینه زیادی به همراه دارند. طبق گزارشی از دفتر حسابرسی ایالات متحده در سال 2019، هر سفر گلف رئیس‌جمهور به طور متوسط حدود 3.4 میلیون دلار هزینه دارد.

در کنار این‌ها، ترامپ برخی از ویژگی‌های محل اقامت خود را نیز از فلوریدا به واشنگتن منتقل کرده است. او کاخ سفید را بازسازی کرده و در آن به طلا توجه ویژه‌ای داشته است: یک جام طلایی فوتبال فیفا حالا کنار میز کار او قرار دارد و عقاب‌های طلایی در میزهای جانبی تزئین شده‌اند. حتی سرامیک‌های سنتی بالای شومینه را با رنگ‌های طلایی جایگزین کرده است. ترامپ برای این کار «متخصص طلا»، جان ای‌کارت، را از فلوریدا به واشنگتن آورده است. ای‌کارت قبلاً خانه او در مارا لاگو، واقع در وست پالم بیچ، را نیز تزئین کرده بود.

این تنها تغییرات تزئینی در کاخ سفید نخواهند بود: ترامپ اعلام کرده است که به زودی دو دکل پرچم «بسیار زیبا» را به ارتفاع تقریباً 30 متر در حیاط کاخ سفید نصب خواهد کرد. همچنین، علاقه ترامپ به درخشش و تجمل بر سیاست‌های مهاجرتی او تأثیر گذاشته است. دولت او قصد دارد به زودی با فروش «گلد کارت‌ها» شروع کند. این برنامه به خارجی‌ها این امکان را می‌دهد که با پرداخت پنج میلیون دلار، مجوز اقامت در ایالات متحده را خریداری کنند.

در عین حال، مسائل زیست‌محیطی برای ترامپ اولویت چندانی ندارد: او دستوری امضا کرده است که بر اساس آن، نهادهای فدرال دیگر نباید از نی‌های کاغذی استفاده کنند. «بازگشت به پلاستیک»، این را ترامپ در توییتر خود نوشت.

نویسنده: الکساندر سارویچ

به نقل از اشپیگل آنلاین