عصر نو
www.asre-nou.net

گزارش خبرنگاران مجله اشپیگل از غزه

صلح شیرین است


Sat 15 03 2025



در نوار غزه، که از جنگ ویران شده است، یک جوان فلسطینی کافه‌ای افتتاح کرده که در آن شیرینی می‌فروشد. این کافه نه‌تنها پناهگاهی از رنج و ویرانی فراهم می‌کند، بلکه پیامی نمادین علیه «ترامپ غزه» نیز محسوب می‌شود.

صلح طعم شیرینی دارد – طعمی شبیه کنافه، دسری از پنیر، رشته‌های خمیر و شربت شیرین. شبیه بسبوسه، کیک سنتی سمولینا با بادام. و شبیه کیک شکلاتی با روکشی ضخیم.

جنگ غزه تقریباً یک سال و نیم پیش آغاز شد، و آنچه آن را چنین هولناک کرد، تنها بمب‌ها نبودند، بلکه گرسنگی نیز بود.

خوش‌بخت‌ترها ماکارونی، برنج و عدس داشتند، اما آن‌هایی که کم‌تر خوش‌شانس بودند، غذای حیوانات و گیاهان خودرو را می‌خوردند. آنچه عملاً وجود نداشت: شیرینی یا میوه بود. در برهه‌ای، قیمت شکر به حدود ۵۰ یورو برای هر کیلوگرم رسید.

صلح هنوز دور است، در بهترین حالت، یک آتش‌بس شکننده برقرار است که کسی نمی‌داند تا کی دوام خواهد آورد. اما پس از جنگی تلخ، شیرینی دوباره بازگشته است.

نه‌تنها غذا، بلکه حسی از وطن نیز

حداقل در این گوشه خیابانی در شهر غزه، جایی که محمد الغزالی، جوان ۲۴ ساله‌ای با شلوار جین تنگ، ریش استایل هیپستر و کاشت مو، در دسامبر گذشته احتمالاً نخستین کافه واقعی را افتتاح کرد. نام آن Al Qadi Sweets است، همان نامی که اجداد شیرینی‌فروش خانواده‌اش پیش از جنگ در اردوگاه پناهندگان جبالیا داشت.

به گفته غزالی، خانه‌شان هفت طبقه داشت، اما کاملاً ویران شد—مانند تقریباً همه‌چیز در شهر. بااین‌حال، تجهیزات قنادی، دستورهای پخت و اعتبار ۳۶ ساله‌ای که پدربزرگش بنا نهاده بود، همچنان باقی مانده بودند.

نوه‌اش یک کافه متروکه در شهر غزه را اجاره کرد، پنجره‌ها و درهای شکسته را تعویض کرد، سیم‌کشی‌های برق را تعمیر کرد و تابلویی سفید و طلایی در بیرون نصب کرد. در نوامبر کار را شروع کرد، در دسامبر افتتاح کرد و اواسط ژانویه آتش‌بس آغاز شد. از آن زمان، کسب‌وکارش رونق گرفته است.

مشتریان غزالی کارکنان سازمان‌های امدادی، روزنامه‌نگاران و هرکسی هستند که توانایی مالی داشته باشد و بخواهد هزینه کند. اکنون یک تکه کنافه ۱۰ شِکِل (حدود ۲.۶۰ یورو) قیمت دارد—دو برابر قبل از جنگ.

غزالی با لحنی عذرخواهانه می‌گوید که برق را با قیمت بالا از یک اپراتور نیروگاه خورشیدی می‌خرد. گاز نیز به‌سختی پیدا می‌شود؛ آن را از افرادی تهیه می‌کند که برای تأمین هزینه‌هایشان سیلندرهای گاز می‌آورند. آب را از چاهی در نزدیکی پمپ می‌کند. روی پیاده‌رو، در یک تنور چوبی، پیتزا و نان‌های سنتی می‌پزند.

در نگاه اول، آن‌ها فقط غذا می‌فروشند، اما در حقیقت، این کار معنایی فراتر دارد. تضاد میان شربت شیرین و پنیر نمکی کنافه، نان‌های تنوری با زَعتر—مخلوطی از آویشن وحشی و کنجد—همه این‌ها طعم‌هایی هستند که مردم غزه با آن‌ها بزرگ شده‌اند.
این‌ها طعم سرزمینشان است.

غزالی یک تاجر است—او پیش از پیوستن به کسب‌وکار خانوادگی، بازاریابی دیجیتال خوانده بود. اما به گفته خودش، این کار فقط فروش شیرینی نیست. او می‌خواهد دوباره کاری برای انجام دادن داشته باشد، شغل‌هایی برای کارمندانش ایجاد کند—افرادی که بیش از یک سال هیچ درآمدی نداشته‌اند. پیش از جنگ، ۳۰ نفر برایش کار می‌کردند، اما شش نفر از آن‌ها زنده نماندند.



شیرینی‌فروشی به‌عنوان یک مأموریت ملی

او می‌گوید: «مهم‌تر از همه، این پیامی به جهان است که ما غزه را می‌سازیم و آن را ترک نخواهیم کرد.» «باوجود این همه ویرانی و اشغالگری.»

این کافه سهم او در مقابله با «ترامپ غزه» است—باوری که می‌گوید نوار غزه آن‌قدر ویران شده که باید به‌کلی تخریب و از نو ساخته شود، اما نه برای فلسطینی‌ها، بلکه برای افرادی که دوست دارند تعطیلاتشان را در دبی بگذرانند.

در طول جنگ، مقامات اسرائیلی تصاویری از بازارهای پر از کالا منتشر کردند تا ثابت کنند که در نوار غزه قحطی وجود ندارد. اما اکنون شرایط برعکس شده است. اسرائیلی‌ها تأکید می‌کنند که منطقه جنگی آن‌قدر ویران شده که زندگی در آن غیرممکن است، درحالی‌که ساکنان غزه تلاش می‌کنند خلاف آن را ثابت کنند.

در Al Qadi Sweets، جنگ تقریباً نامرئی است. زنان درحالی‌که عینک آفتابی و کیف‌های تقلبی شانل را روی میز گذاشته‌اند، از فنجان‌های چینی قهوه می‌نوشند. بعضی روزها، جشن‌های تولد کودکان با کیک‌های خامه‌ای قلبی‌شکل برگزار می‌شود. بیشتر اوقات، تمام میزها پر هستند و در مقابل صندوق، صفی از مشتریانی تشکیل می‌شود که می‌خواهند کیک و شیرینی برای بردن بخرند. پس از ماه‌ها محرومیت، میل به شیرینی بیش از هر زمان دیگری است.

صحبت کردن با محمد الغزالی در آرامش تقریباً غیرممکن است. تلفنش مدام زنگ می‌زند، و او پیوسته از جا می‌پرد تا کاری را هماهنگ کند یا مشکلی را حل نماید. مخصوصاً حالا، در ماه رمضان، اوضاع شلوغ‌تر از همیشه است. کافه در طول روز بسته است، اما تمام شب باز می‌ماند—تا زمانی که با اذان صبح، روزه آغاز شود.

اشتیاق برای زندگی عادی

شب‌ها، ریسه‌های نورانی پیاده‌روی مقابل کافه را روشن می‌کنند. مردان سرودهای مذهبی (مدیحه) می‌خوانند، همان‌طور که در رمضان مرسوم است. در پایان، یک کیک بزرگ به شکل هلال ماه بریده می‌شود، تزئین‌شده با کیوی، پرتقال و خامه.

در حال حاضر در نوار غزه، دکه‌های غذا و کافه‌ها در هر گوشه‌ای دیده می‌شود—اغلب به‌صورت موقتی، در چادرها، میان ویرانی‌ها یا حتی فقط چند صندلی در بندر ویران‌شده غزه‌ست. مردم به این مکان‌ها سرازیر می‌شوند، درست مانند مراکز خرید کوچک و فروشگاه‌هایی که دوباره بازگشایی شده‌اند. دیدار با دوستان، بیرون بودن بدون ترس—تمام این‌ها تقریباً یک سال و نیم غیرممکن بود.

غزالی می‌گوید برخی از مردم زمانی که برای نخستین بار به کافه‌اش آمدند، تقریباً شوکه شده بودند—شوکه از عادی بودنِ شرایط.

اما البته این فقط یک ظاهر از عادی بودن است که غزالی و کارکنانش با تلاش فراوان حفظ می‌کنند. خانه همسایه در ویرانی است، بخش‌هایی از خیابان مجاور زیر آوار مدفون شده‌اند. بسیاری از افرادی که در اینجا مشغول نوشیدن قهوه هستند، آسیب‌دیده روانی هستند.

همچنین به‌دست آوردن مواد غذایی دوباره دشوارتر شده است، از زمانی که اسرائیل واردات کمک‌های بشردوستانه به نوار غزه را متوقف کرده است. فروشندگان آرد و شکر را احتکار کرده‌اند و قیمت‌ها افزایش یافته است. اما محمد الغزالی می‌گوید، مهم نیست چه اتفاقی بیفتد: او به ساخت کنافه ادامه خواهد داد.

گزارشگران: Ghada Alkurd و Juliane von Mittelstaedt
DER SPIEGEL 12/2025