عصر نو
www.asre-nou.net

نروژ خرس طلایی برلیناله ۲۰۲۵ را برد


Sun 23 02 2025

فهیمه فرسایی



پس از ده روز رقابت تنگاتنگ ۱۹ فیلم بخش مسابقه‌ی هفتاد و پنجمین دوره‌ی جشنواره فیلم برلین، فیلم نروژی «رویاها ـ سکس، عشق»، خرس طلایی این فستیوال را از آن خود کرد. این فیلم که به معنا و مفهوم عشق از دیدگاه سه نسل در جوامع صنعتی می‌پردازد، یکی از معدود تولیدات این دوره است که با سرمایه‌ی مشترک چندین کشور ساخته نشده و تنها محصول یک کشور است.

دستمایه‌ی فیلم

«رویاها» داستان دختری در آستانه‌ی بلوغ به نام «یوهانا» را به تصویر می‌کشد که در ابتدای سال تحصیلی عاشق یکی از آموزگاران زن خود می‌شود، اما بدون آن که احساساتش را با او در میان بگذارد، به بهانه یادگیری بافتنی به او نزدیک می‌شود و لحظاتی سرشار از عشق و شور درونی را تجربه می‌کند. تنها محرم اسرار «یوهانا»، دفتر خاطرات او است که روزی به دست مادر و مادربزرگش می‌افتد. نخستین واکنش این دو، دختر نوجوان را آزرده و ناامید می‌کند، ولی پس از چندی، مادربزرگ که خود شاعر است زمینه‌ی آشتی و حمایت از او را فراهم می‌آورد و پیشنهاد می‌کند که دفتر خاطرات را به صورت کتاب به چاپ برساند...



«رویاها» به کارگردانی «داگ یوهان داگرود»، سومین اثر از سه‌گانه‌ی «رویاهاـ سکس، عشق» است که در عرض یک سال گذشته ساخته شده و از توانایی‌های بی‌بدیل کارگردان آن خبر می‌دهد.

در بخش بهترین فیلم اول (پرسپکتیوز) که هیات داوران خاص خود را داشت، فیلم «شیطان سیگار می‌کشد (و کبریت‌های سوخته را در همان جعبه نگه می‌دارد)» ساخته‌ی ارنستو مارتینز بوچیو از مکزیک، برنده‌ی خرس نقره‌ای شد. این فیلم ۹۷ دقیقه‌ای که ماجراهایش در سال‌های دهه‌ی ۱۹۹۰ در مکزیکوسیتی می‌گذرد، داستان پنج خواهر و برادر را به تصویر می‌کشد که با مادربزرگ روان‌پریش خود در دنیایی پر از راز و رمز و فانتزی زندگی می‌کنند.

بازیگران برجسته

رُز بیرن، بازیگر معروف استرالیایی، برای بازی در فیلم «اگر پا داشتم، به تو لگد می‌زدم» ساخته مری برونشتاین، جایزه‌ی بهترین بازیگر را دریافت کرد. این فیلم داستان زنی به نام «لیندا» را بازگو می‌کند که زندگیش در آستانه فروپاشی است: بیماری فرزند، غیبت همسر، ناپدید شدن کسی که گاهی از او پشتیبانی می‌کرد و خصومت‌های دایمی درمانگرش از جمله مشکلات روزمره‌ای است که «لیندا» با آن‌ها دست به گریبان است. این فیلم به عنوان محصول آمریکا در جشنواره به نمایش درآمد. ‌

در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل، اندرو اسکات برای بازی در نقش ریچارد راجرز، آهنگساز مشهور برادوی در فیلم «ماه آبی» ساخته‌ی ریچارد لینکلیتر موفق به دریافت خرس نقره‌ای شد. این فیلم که به تمامی در بار «ساردی» فیلم‌برداری شده به رابطه‌ی دوستی این دو هنرمند و بحران روحی لورنس هارتز، ترانه‌سرای معروف هالیود می‌پردازد که در ۳۱ مارس سال ۱۹۴۳ شاهد موفقیت بی‌نظیر ریچارد راجرز پس از اجرای نخست موزیکال او «اوکلاهما!» می‌شود.

جوایز خرس نقره‌ای

خرس نقره‌ای جایزه‌ی بزرگ هیات داوران به فیلم «مسیر آبی» ساخته‌ی گابریل ماسکارو از برزیل تعلق گرفت. این فیلم فانتزی، سیاست‌های تخیلی تبعیض‌آمیز این کشور را در مورد سال‌خوردگان روایت می‌کند که پس از رسیدن به سن ۷۵ سالگی باید به «کمون‌ پیرها»‌ نقل مکان کنند تا اقتصاد و نسل‌های جوان بتوانند بدون تحمل هزینه‌های تحمیلی، به رشد و شکوفایی خود ادامه دهند: «ترزا» زن ۷۷ ساله‌ای است که با این سیاست مخالفت می‌کند و در پی برآوردن آرزوهای جوانی خود، با قایقی به منطقه‌ی آمازون‌ سفر می‌کند. این فیلم به ویژه به دلیل دیالوگ‌های طنزآلود و مناظر طبیعی شگفت‌انگیزش تحسین منتقدان را برانگیخته است.

هو منگ، کارگردان چینی، برای فیلم «سرزمین را زیستن» جایزه‌ی خرس نقره‌ای بهترین کارگردانی را از آن خود کرد. این فیلم با نگاهی انتقادی به زندگی پر مشقت یک خانواده‌ی فقیر کشاورز در دوران پیشرفت‌های اقتصادی چین می‌پردازد. «سرزمین را زیستن» به زبان ماندارین که در قسمت‌های شمالی و جنوب غربی چین صحبت می‌شود، تهیه شده است.

فیلم «پیام»، ساخته‌ی ایوان فاند، محصول آرژانتین، اسپانیا و اروگوئه، خرس نقره‌ای جایزه‌ی ویژه‌ی هیات داوران را به خود اختصاص داد. این اثر جاده‌ای ۹۰ دقیقه‌ای که به صورت سیاه و سفید فیلم‌برداری شده، به زندگی یک زوج ناموفق می‌پردازد که سرپرستی دختر جوانی را به عهده گرفته‌اند و از راه توانایی او در برقراری رابطه با حیوانات بیمار و شفا دادن آن‌ها، امرار معاش می‌کنند.

رادو ژوده، کارگردان رومانیایی، که در سال ۲۰۲۱ برای فیلم «سکس بدفرجام یا پورن جنون‌آمیز» برنده‌ی خرس طلایی شد، امسال برای فیلم «قاره ۲۵» جایزه خرس نقره‌ای بهترین فیلمنامه را دریافت کرد. اورشلیا در «قاره ۲۵»، مأمور اجرای احکام دادگاه در مورد تخلیه‌ی املاک در کلوژ، پایتخت ترانسیلوانیا است. این زن روزی که مجبور می‌شود مردی بی‌خانمان را از زیرزمین خانه‌ای بیرون بیندازد، با خودکشی او دچار عذاب وجدان می‌شود و با گفت‌وگو با دوستان و آشنایانش تلاش می‌کند این مسئله را برای خود حل و فصل کند. ژوده در این دیالوگ‌ها، با نگاهی انتقادی به بحران‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی‌ ناشی از روند جهانی‌شدن می‌پردازد.

رنگ سیاسی جشنواره

تیلدا سوینتون، بازیگر اسکاتلندی ـ بریتانیایی، که خرس طلایی افتخاری جشنواره را برای دستاوردهای هنری خود دریافت کرد، در سخنرانی خود در مراسم گشایش این جشنواره نیز از جمله به مسائل سیاسی و اجتماعی جهانی اشاره کرد. این بازیگر برنده‌ی جایزه‌ی اسکار، ضمن محکوم کردن جنایات دولتی، از حکومت‌هایی که در جنگ‌ها و تخریب محیط زیست نقش داشته و دارند، انتقاد کرد. بنا به گفته‌ی او، سینما می‌تواند فراتر از مرزها به مقابله با بی‌عدالتی‌ها بپردازد و جلوه‌ای از مقاومت باشد.

هفتاد و پنجمین دوره‌ی جشنواره فیلم برلین که به فستیوالی سیاسی و مردمی معروف است، با تکیه بر دستمایه‌های اجتماعی ـ سیاسی که در قالب ژانرها و با نگاه‌های متفاوت روایت شده‌اند، یک بار دیگر نشان داد که به موازین اجتماعی و زیبایی‌شناسانه‌ی خود به عنوان جشنواره‌ای برتر پایبند است.

سینمای ایران

سینمای ایران در این دوره حضور کم‌رنگی داشت و در پایان نیز به دریافت جایزه‌ای نایل نیامد: تنها یک فیلم کوتاه به نام «دربند» به کارگردانی حسام اسلامی به فستیوال دعوت شده‌ بود. یک فیلم سینمایی بلند نیز با عنوان «هزار و یک قاب»، ساخته‌ی مهرنوش عالیا در بخش پانوراما به نمایش گذاشته شد. این فیلم محصول مشترک ایران و آمریکا است.

اسلامی در مستند پانزده‌ دقیقه‌ای‌ خود به مسئله‌ی کنترل مجرمان حرفه‌ای با استفاده از پای‌بند الکترونیک می‌پردازد. این دستگاه با بهره‌گیری از فناوری GPS و شبکه‌های مخابراتی، موقعیت محکومان و مسیر حرکت آن‌ها را ردیابی می‌کند و به نهادهای قضایی و امنیتی امکان می‌دهد، نظارت دقیقی بر محل حضورشان داشته باشند و در صورت تخلف فرد از محدوده‌ی مشخص، به سرعت واکنش نشان دهند. پای‌بند الکترونیک که در ایران بیشتر برای رصد و کنترل سارقان سابقه‌دار به‌کار می‌رود، در کشورهای غربی نیز رایج است.

دوربین حسام اسلامی در طول فیلم، اغلب بر روی مانیتورهای مرکز کنترل‌کننده‌ی این افراد متمرکز است و تماس‌های تلفنی کنترل‌‌کنندگان با مجرمان خلاف‌کار را ثبت می‌کند. کنترل‌کنندگان با مقایسه‌ی مکان توقف مجرم و نقشه‌ی محدوده‌ی‌ حرکت او که روی صفحه‌ی نمایشگر دیده می‌شود، به موارد خلاف‌کاری پی می‌برند. اگر مجرمی برای مدتی از جای خود حرکت نکرده باشد، تلفنی مورد بازخواست قرار می‌گیرد و باید دلیل موجهی برای عدم تحرک خود ارائه دهد. اسلامی با استفاده از تصاویر آرشیوی و گفت و گو با ماموران، می‌کوشد مستندی باورپذیر تهیه کند که علاوه بر بررسی امتیازهای استفاده از این فناوری، چالش‌های اخلاقی ناشی از آن را هم مطرح کند.

نیت پنهان و درگیری‌های عاطفی

«هزار و یک قاب» که به زبان فارسی تهیه شده، داستان چند هنرپیشه‌ی غیرحرفه‌ای را بازگو می‌کند که برای ایفای نقش «شهرزاد» به استودیویی دعوت شده‌اند و در جریان کار متوجه می‌شوند که کارگردان نیت دیگری جز انتخاب بازیگر دارد. این فیلم سینمایی ۸۷ دقیقه‌ای با الهام از جنبش «من هم» ایران تهیه شده است و مسايل و محدودیت‌های زنان را در جامعه‌ی بسته‌ی این کشور مطرح می‌کند.

«هزار و یک قاب» در یک سوله‌ی نیمه ویران ـ نیمه تاریک به شکل استودیوی فیلم و در فضایی ناامن و تهدیدآمیز فیلم‌برداری شده است. یک صندلی و یک کاناپه‌ی زهوار دررفته، تمام وسایل صحنه را تشکیل می‌دهد. استفاده از قاب‌بندی‌های بسته که گاه القاگر حس خفقان و نظارت است، به ایجاد تنش و درگیری عاطفی بیشتر فیلم می‌افزاید. داوطلبان بازیگری که برای ایفای نقش «شهرزاد» به مصاحبه دعوت شده‌اند، روبروی کارگردان (دوربین) قرار می‌گیرند و به خواست او نقش‌های متفاوتی را بازی می‌کنند یا به پرسش‌های با‌ربط و بی‌ربط او پاسخ می‌گویند. برخی از این سئوال‌ها، شک‌برانگیز است و دخترهای جوانِ جویای نقش و شهرت در قبال آن‌ها واکنش‌های متفاوتی از خود نشان می‌دهند. وقتی کارگردان صاحب نام و قدرت از چند داوطلب می‌خواهد که نقش گربه‌ی ماده‌ای را بازی کنند که در حال تحریک گربه‌ی نری است، اولین گام را در برملا‌کردن نیت پنهان خود برمی‌دارد. او حتی در نمایی می‌کوشد، یکی از داوطلبان را به بهانه‌ی این که در حال تمرین یک صحنه‌ی عشق‌بازی است، ببوسد....

مهرنوش علیا، فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان ایرانی-آمریکایی فارغ‌التحصیل دانشگاه کالیفرنیا، برکلی و مدرسه‌ی فیلم دانشگاه کلمبیا است. او دو فیلم کوتاه داستانی به نام‌های «فرانک» و «شهرزاد» ساخته است و یکی از بنیان‌گذاران شرکت تولید فیلم و تئاتر «ما آرت» است که در نیویورک و تهران دفتر دارد.