کنفرانس مونیخ و رضا پهلوی
Mon 17 02 2025
سرور علی محمدی

عملکرد بهغایت ارتجاعی رضا پهلوی
در فرهنگ عامیانه ی ما ضرب المثلی است که به جرات می توان گفت مصداق مواضع رضا پهلوی و سلطنت طلبان است. ضرب المثلی که در چندسال اخیر در پاسخ به کسانی که از رفتار و کردار پهلوی چی ها در حیرت اند ، تکرار می شود . اصل ضرب المثل چنین است: هردم از این باغ بری میرسد، تازه تر از تازه تری می رسد ! اما از آن جا که مقر فرماندهی سلطنت طلبان نه باغ بلکه دم و دستگاه متعفنی است که بوی آن مشام هر موجود زنده ای را هم می آزارد و تازه ترها شان بردگی و یا بهتر بگویم نوکر صفتی این جماعت را بیشتر آشکار می کند. از دخیل بستن شاهزاده بر دیوار ندبه تا دست بوسی نتانیاهو و اعضای دولت راستگرای اسرائیل ، و سرانجام پای بوسی منفورترین رئیس جمهور آمریکا و نگارش نامه ای که هر واژه اش نشان بارزی از عجز و زبونی و درماندگی دستگاه پوسیده ی سلطنت و بی مایگی شخصی است که خود را ناجی ایران می داند . اندکی تامل در سطور این نامه که سندی است برای نسل ها در ایران تا به سرسپردگی این خاندان پی ببرند . رضا پهلوی خطاب به ترامپ می نویسد:
شما در دوره اول ریاست جمهوری خود، با شجاعت و جسارت در کنار مردم ایران و در مقابل رژیم نامشروع و جنایتکاری که ایران را اشغال کرده، ایستادید.
امروز، تیمی که شما گرد هم آوردهاید، به ایرانیان امید تازهای میدهد که همان اصول و سیاستها ادامه خواهند یافت
شریک واقعی شما برای صلح نه این رژیم، که ما، ملت ایران هستیم.
من آماده هستم تا با شما و دوستانمان در منطقه برای تحقق این هدف همکاری کنم. با حمایت و رهبری شما در صحنه جهانی، میتوانیم مسیر تاریخ را تغییر دهیم و شما میتوانید به عنوان معمار واقعی صلح، میراثی ماندگار برای خود بسازید.
آقای پهلوی بی هیچ شرمی، منفورترین رئیس جمهور آمریکا را شجاع و جسور میخواند و اعضای هیات دولت او را منجیان ملت !!!؟؟؟ تو بخوان: دارو دسته ی سلطنت پهلوی می داند و علنا امادگی خود را برای سرسپردگی و بردگی در خدمت اهداف سیاستمدار تاجر پیشه بروی کاغذ می آورد و شریک واقعی ترامپ را ما ملت ایران می داند . رضا پهلوی فراموش کرده که ملت ایران با انقلاب بهمن ۱۳۵۷علنا دست رد بر سینه ی او و دستگاه فاسد سلطنت پهلوی زدند ، ترفندهای چندین ساله برای اهدای نقش رهبر اعتراضات مردم ایران به جایی نرسید. حتی آخرین خیز با عنوان من رای می دهم تنها دستاوردش تف سربالایی بود که بر چهره ی کارگزاران دم و دستگاه رضا پهلوی نقش بست. معلوم نیست به چه زبانی باید با این کارمندان دون پایه ی مراکز امنیتی آمریکا سخن گفت تا بفهمند که این دارو دسته نمی توانند سوار بر موج نارضایتی بر حق ملت ایران شوند .
هیاهوی اخیر رضا پهلوی دال بر عدم دعوتش به کنفرانس امنیتی در شهر مونیخ آلمان و پیوند آن با شهروندان زندانی آلمانی در ایران بهخوبی نشان می دهد که ایشان هنوز بقول معروف اندر خم یک کوچه تشریف دارند و نمی فهمند که برای سیاستمداران و کارگزاران چنین تجمعاتی، رضا پهلویها مهره هایی بیش نیستند؛ مهره هایی که به ضرورت در زمان ها و مکان هایی که خودشان تشخیص می دهند بر روی صفحه شطرنج جابجا و با حذف می کنند. شاید هم سیاستمداران آلمان همانند محمدرضا پهلوی در آخرین روزهای قدرت دریافتند که باید صدای واقعی مردم ایران را بشنوند، آنها دریافتند که خصوصا در اروپا از شر تعرضات کلامی و فیزیکی یاسمین پهلوی و هواداران سلطنت نیاز به برگزاری کنفرانس امنیتی جهت حراست از امنیت ایرانیان مخالف استبداد سلطنت بیشتر محسوس است .حضور مترسک اصلاح طلبان (معصومه علی نژاد) در کنفرانس ادامه ی سیاست چماق و هویج است و بس .
ویدئوئی که اخیرا در فضای مجازی منتشر شده ، حضور چند تن از به اصطلاح اپوزیسیون در این گفتگو (آقایان امیر طاهری، مهدی نصیری و علیرضا میبدی) که تلاش می کنند تا موانع اتحاد بین سلطنت و روحانیت را از میان بردارند!!!! اولین سئوالی که به ذهن شنونده ی عاقل باید برسد این است که: اختلاف روحانیت و سلطنت مگر نه این است که از صدر مشروطیت بر سر تصاحب قدرت بوده و هست. چرا صراحتا نمی گویید که برادران روحانی ، ۵۰ سال ما زدیم و کشتیم و خوردیم و بردیم ، و تا روزی که سیل ناراضیان در ایران ما را از ایران بیرون راند و همانگونه که شما در سال ۱۳۵۷ سوار بر موج نارضایتی مردم قدرت را با حیله و نیرنگ به چنگ آوردید، اکنون نوبت ما است تا همه ی ترفندها ی ظالمانه را به کار بسته و بار دیگر به یاری آمریکا و همدستی اسرائیل قدرت از دست رفته را به خاندان پهلوی بازگردانیم . سلطنت طلبان فراموش کرده اند که پادشاه محبوب شان در تلویزیون رسما اعلام کرد که نه تنها صدای انقلاب مردم ایران را شنیده، بلکه صراحتا به نابرابری و ظلم و فساد و استبداد و کشتار هم اعتراف نمود . و عاجزانه از ملت خواست تا به او امکان دهند با تکیه بر اصول قانون اساسی ، عدالت را رعایت کند. هواداران سلطنت بی شرمانه انقلاب ۵۷ ۱۳ را کودتا ، و کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ را قیام مردمی در اوراق تاریخ فرسوده شان ثبت کرده و برای این که حق این جماعت ناسپاس را کف دستشان بگذارند با همیاری ماموران شناخته شده ی جمهوری اسلامی شمشیراز نیام برکشیده و با تمام امکانات رسانه ای پرچم مبارزه و نابودی نیروهای چپ و ملی و جمهوری خواه را برافراشته و خواهان نابودی مخالفان سلطنت هستند. من نمی دانم کدام عقل سلیمی یاوه سرایی های مهدی نصیری ،روزینامه نگاری که در زمان مدیریت کیهان آغازگر خط و مش تندروانه در روزنامه بود را باور می کند ؟ در این مناظره امیر طاهری روزنامه نگار مقیم لندن ، و علیرضا میبدی شاعر و ترانه سرا مقیم لس آنجلس ، که هر دو سال هاست در رکاب رضا پهلوی قلم می زنند، با شادی شنونده ی مهملات مدیر مسئول کیهان هستند . آقای میبدی از آقای نصیری میپرسد مردم ایران چه کسی را می خواهند ؟ عجبا ایشان نه تنها از ادعاهای بی سروته مهدی نصیری دال بر این که در سفرهایش آمار همبستگی با رضا پهلوی را ۶۰ درصد برآورد می کند ، حیرت نمی کنند بلکه وقتی فاتحانه می گوید که در آخرین سفر فقط یک دست فروش از وضع موجود راضی بود !!! تو بخوان طرفدار سلطنت نبود که آن هم خانمم گفتند افغانستانی است است . آقای روزنامه نگار با فرد مذکور صحبت می کند متوجه نمی شود که او شهروند افغانستان است ، این فرد حتی اگر در ایران هم متولد شده باشد، حتما از لهجه اش میتوان فهمید که اهل افغانستان است. اما مدیر مسئول ذوب شده در استبداد ولایت و سلطنت متوجه نمی شود. ایشان می گویند وقتی آمدم ماجرا را به خانمم گفتم ، گفت: مگر نمی بینی که او (افغانی ) است ؟ گویا افغانستانی ها مشخصاتی دارند که فقط همسر باهوش ایشان توانایی آن را دارند که از پشت شیشه ی ماشین هویتشان را در یابند !!!!؟؟؟؟ آقای طاهری هم نه تنها از این استدلال مسخره متعجب نیستند، بلکه اذعان می فرمایند که علیه جمهوری اسلامی و نظام نظام پادشاهی سیاه نمایی شده ؟؟؟!!! از این رو بقول معروف قند تو دلشان آب شده و شادند که یکی دیگر از مجیز گویان خامنه ای جان برکف در خدمت سلطنت است !!!! سخن بر سر چرایی اعمال بغایت ارتجاعی دارو دسته ی سلطنت نیست ، کارنامه ی ۵۰ ساله ی سلطنت و رفتار بغایت وحشیانه و شرم آور طرفداران آن ها در اقصا نقاط جهان ، در برابر مخالفان استبداد و مبارزان راه آزادی ، بر همگان روشن است .این دارو دسته همواره از واشکافی اعمال جنایتکارانه و بدور از انسانیت خود ، با امکاناتی که از طریق رسانه ها در سرتاسر جهان دارد جلوگیری کرده ، و در عوض با طرح سناریوهای بی پایه و اساس افکار عمومی و خصوصا اذهان جوانان را از ریشه یابی فجایعی که در جهان رخ می دهد منحرف می کند. سلطنت که همواره حامی و مجری خشونت در ایران بوده ، از هر فرصتی استفاده می کند تا زهرش را به جان آزادی خواهان و زحمتکشان بریزد. این مدعیان دروغین "آزادی ایران از چنگال استبداد!!!!" همواره تکرار می کنند که با استبداد آخوندی در ایران مبارزه می کنند و براندازی حکومت جمهوری اسلامی و برقراری مجدد رژیم استبدادی سلطنتی از اهداف اصلی شان است . مبارزه ی آن ها با استبداد نیست ، چرا که بارها اعلام کرده اند که دموکراسی بی در و پیکر، ثبات و آرامش در کشوری مثل ایران بعد از فروپاشی حکومت جمهوری اسلامی امکان پذیر نیست و حکومت آینده ملزم به برقراری محدودیت هایی در همه ی زمینه ها است . الزام به برقراری محدودیت که همانا استبداد خشن است در ایدئولوژی سلطنت نهادینه است و نمی تواند بدون آن به حیات خود ادامه دهد. محمدرضا شاه پهلوی بارها در مصاحبه های خود با خبرنگاران امریکا و اروپا به صراحت گفته که این دموکراسی که شما مدام آن را تکرار می کنید، بدرد ما نمیخورد و سرانجام با تاسیس حزب رستاخیز صراحتا اعلام کرد باید همه عضویت در حزب رستاخیز را بپذیرند و آن تعداد انگشت شماری که ایرانی نیستند باید از این مملکت بروند !!!!!! کارنامه ی ننگین پادشاهی پهلوی ها در ایران با استبداد و کشتار دگراندیشان و آزادی خواهان و غارت و چپاول اموال عمومی درهم تنیده است. ۵۰ سال سلطه ی سلطنت پهلوی ، تاخت و تاز مستشاران و ماموران انگلیس و سپس آمریکا در ایران ، سلطه ی ساواک به شکنجه ی دولتی رسمیت بخشید . پرویز ثابتی منفورترین چهره ی رژیم سرنگون شده ی پهلوی ، مشاور و یکی از نزدیکان رضا پهلوی، رهبر خود خوانده ی اپوزیسیون جمهوری اسلامی است . رضا پهلوی بی هیچ شرمی سرکوب و کشتار های وحشیانه ی دوران پهلوی را لازمه ی دفاع از تمامیت ارضی و شکوفایی ایران می داند . موضعگیری های سلطنت طلبان چماق بدست به رهبری یاسمین پهلوی که با شعار بی شرمانه ی مرگ بر سه مفسد ملا ،چپی مجاهد، به جنگ مخالفان دستگاه سلطنت می رود و بی شرمانه زندانی مبارز کرد، پخشان عزیزی را تجزیه طلب می داند و با یک فرمان مبنی بر عدم حمایت به همراهان خود ، بوضوح مهر تائیدی بر حکم اعدام این زن آزادیخواه می زند . به زعم آنها اقوام درایران ذاتا تجزیه طلب هستند؛ مگر آن که به چاکری در دستگاه همایونی راضی شوند . سلطنت طلبان همواره می گویند : در طول زمامداری پهلوی ها از احداث راه آهن گرفته تا استادیوم ها و ......به همت و پشتکار همایونی جهت رفاه شهروندان و پیشرفت ایران بنا شده اند. عمال رژیم جمهوری اسلامی هم می گویند: با فرمان رهبر و در اثر پشتکار و همت ما ساخت و بهره برداری از مترو و انتقال برق و گاز و تلفن به دورافتاده ترین نقاط ایران رفاه و آسایش را برای آحاد ملت شریف مسلمان به ارمغان آورده است.
هردو رژیم بی آنکه حتی نیم نگاهی به کارنامه و عملکرد ننگین خود در زندان ها و خیابان های ایران بیندازند. به اصطلاح دستاوردهای اندک دوران زمامداری شان را قاب طلا می گیرند که بگویند ما مملکت را آباد کردیم . عکس ها و فیلم های بسیاری از فقر و بیماری در زمان سلطنت محمدرضا شاه بخوبی نشان می دهد که دره ی عمیقی مابین ایران و دروازه های تمدن بزرگ بود ، دره ای از جان باختگان هزاران زندانی زن و مرد و فقر و فلاکت زحمتکشان ، ناگفته پیداست که رژیم جمهوری اسلامی در این زمینه بر سلطنت پیشی گرفته است .
سخن آخر سکوت نیروهای مترقی سرانجامی جز میدان دادن به عربده کشی های سلطنت طلبان ، نخواهد داشت . مسئولیت ما در برابر میهن و فرزندانمان مبارزه و افشای حیله های رنگارنگ هر دو رژیم سفاک و جنایتکار است.
|
|