عصر نو
www.asre-nou.net

گورسویا دوغتاش (Gürsoy Doğtaş)

یادبودی برای اکبر به‌کلام
راوی بی‌عدالتی


Mon 17 02 2025




هنرمند آذربایجانی-ایرانی، اکبر به‌کلام درگذشت. او آگاهی عمیقی نسبت به اشکال درهم‌تنیده تبعیض داشت.

در خیابان هاردنبرگ، در نزدیکی ساختمان پیشین دادگاه اداری برلین، تندیس یادبود جِمال کمال آلتون، پناهنده‌ی سیاسی اهل ترکیه، قرار دارد. این اثر هنری که در سال ۱۹۹۶ ساخته شده، از آثار اکبر به‌کلام است. یک بلوک گرانیتی به ارتفاع حدود چهار متر، گویی در حال شکافتن است. این شکستگی‌ها نشانگر سقوط وارونه‌ی انسانی هستند که بازوها و دستانش هنوز قابل تشخیص‌اند.

در سال ۱۹۸۳، آلتون حین رسیدگی به پرونده‌ی اخراجش از آلمان، با پریدن از پنجره‌ی طبقه‌ی ششم دادگاه عالی اداری، به زندگی خود پایان داد.

بر روی این مجسمه، جمله‌ای هشداردهنده حک شده است: «افراد تحت تعقیب سیاسی باید پناهندگی دریافت کنند.» این یادآوری دردناک از آن سقوط، حتی دهه‌ها بعد نیز اکبر به‌کلام را رها نکرد.

اکبر به‌کلام در تمام زندگی خود هنرمندی متعهد و آگاه به اشکال درهم‌تنیده‌ی تبعیض بود. خانواده‌ی او به اقلیت آذربایجانی در ایران تعلق داشتند. در دوران مدرسه، او دیگر اجازه نداشت به زبان آذربایجانی صحبت کند. همین لحظه، نقطه‌ی آغازی برای او شد تا به دنبال شیوه‌ای برای بیان خود بگردد—شیوه‌ای که برای بسیاری از مردم قابل درک باشد. او خیلی زود این بیان را در هنر پیدا کرد.

مهاجرت به آلمان به‌عنوان «کارگر مهمان»

در سال ۱۹۶۷، اکبر به‌کلام از تبریز به استانبول نقل مکان کرد تا در دانشکده‌ی هنرهای زیبای استانبول زیر نظر نقاش برجسته، بدری رحمی ایوب‌اوغلو، تحصیل کند. در تعطیلات دانشگاهی، برای کسب درآمد و آشنایی با آثار هنرمندان هم‌دوره‌اش، به آلمان سفر کرد و به‌عنوان «کارگر مهمان» مشغول به کار شد.

پس از فارغ‌التحصیلی، او تلاش کرد در تهران فعالیت حرفه‌ای خود را آغاز کند و به‌عنوان مدرس در آکادمی هنر مشغول شد. اما در همین دوران شاهد سرکوب روشنفکران و هنرمندان توسط رژیم شاه از طریق بازداشت‌های خودسرانه بود.

به امید آن‌که بتواند تا حدودی از کنترل رژیم بگریزد، به تبریز بازگشت تا در آنجا به تدریس هنر بپردازد. اما ساواک، سازمان اطلاعاتی ایران، مانع از ادامه‌ی فعالیت او شد. در نهایت، او ایران را ترک کرد و زندگی جدیدی را در برلین آغاز نمود.

در این شهر، مجموعه‌ای چشمگیر از نقاشی‌ها و همچنین نقاشی‌های دیواری در فضاهای عمومی خلق کرد، آثاری که او آن‌ها را "تصاویر متحرک" می‌نامید. این نقاشی‌ها، گروه‌هایی از مردم را در خیابان‌ها به تصویر می‌کشند—معترضان که خیابان‌ها را اشغال کرده‌اند، درحالی‌که همزمان در تلاش‌اند از خشونت دولتی بگریزند.



اکبر به‌کلام: برلین 1981

تصاویر اعتراض در کرویتسبرگ (Kreuzberg)

در ابتدا، آثار اکبر به‌کلام صحنه‌هایی از مقاومت در ایران را به تصویر می‌کشیدند، اما به‌تدریج موضوعات او به سمت جنبش‌های اعتراضی در کرویتسبرگ تغییر یافتند. او کارگاه هنری خود را در خانه‌ی هنرمندان بتانیِن داشت.

در سال ۱۹۸۱، در کاتالوگ نمایشگاه انفرادی‌اش در اداره‌ی هنر کرویتسبرگ نوشت:
«در مسیرهای روزانه‌ام در شهر، بی‌عدالتی و فقر را می‌بینم، که مرا به یاد جوانی‌ام می‌اندازند.»

او تصاویری از اشغال‌گران خانه‌ها نقاشی می‌کرد—افرادی که برای حفظ سرپناه خود در برابر پلیس مقاومت می‌کردند. همزمان، این پرسش ذهنش را مشغول کرده بود: چگونه ممکن است در برلین، با وجود بحران مسکن، این‌همه خانه‌ی خالی وجود داشته باشد؟
پیوند دو فرهنگ در هنر او

در آثار اکبر به‌کلام، تنها مضامین نیستند که دو فرهنگ را به هم پیوند می‌دهند، بلکه شیوه‌ی نقاشی او نیز چنین نقشی دارد. او از زیبایی‌شناسی مینیاتور ایرانی الهام می‌گرفت. آنچه بیش از همه او را مجذوب می‌کرد، توانایی این تصویرگری‌های کتابی در روایت یک داستان کامل بر روی تنها یک برگ بود.

او درباره‌ی این آثار خود نوشته است: «وقتی کسی به نقاشی من نگاه می‌کند، باید بلافاصله دریابد که موضوع آن چیست.»

امروزه آثار او در مجموعه‌های مهم هنری نگهداری می‌شوند، از جمله در گالرهای برلین و در باکو، پایتخت آذربایجان.

مبارزاتی در دو جبهه‌ی دموکراتیک

هنرمندانی چون اکبر به‌کلام، که ابتدا به‌عنوان «کارگر مهمان» به آلمان آمدند و بعدها آثاری خلق کردند که به دغدغه‌هایشان می‌پرداخت، در روایت‌های رایج تاریخ هنر جایی نداشتند—چه برسد به ائتلاف‌های هنری میان مهاجرانی با سرگذشت‌های مشابه.

من این خوش‌شانسی را داشتم که به‌عنوان کیوریتور(Kurator متصدی نمایشگاه) در یک نمایشگاه گروهی در فرانکفورت با او همکاری کنم. در این همکاری، او از «مبارزات دوگانه برای دموکراسی» سخن گفت—یکی در سرزمین مادری‌اش و دیگری در آلمان غربی.

اکبر به‌کلام برای نسل من، افقی تازه از تاریخ مهاجرت و همبستگی‌های گسترده‌ی آن گشود، تاریخی که فراتر از روایت‌های خانوادگی فردی است و به شبکه‌های پیچیده‌ی مبارزه و مقاومت در مهاجرت می‌پردازد.

*گورْسوی دوغْتاش تاریخ‌نگار هنر و کیوریتور است و در حال حاضر به‌عنوان پژوهشگر مهمان QuiS Visiting Research Fellow در مدرسه‌ی Städelschule و دانشگاه گوته‌ی فرانکفورت فعالیت می‌کند.

به نقل از نشریه Taz
برگردان: الف هوشمند