عصر نو
www.asre-nou.net

موزه ها و بنای یادبود


Wed 22 01 2025

Mohsen-hesam02.jpg
مخاطب من، بگذار برای تو از اوراق خاک آلودی بگویم که در قفسه های طبقات تحتانی موزه ها پنهان است. آری ، جستجو کن، دست‌نوشته ها و کتب قدیمی با طرح ها و علامت گذاری ها که متعلق به تاریخ تمدن بشریت است. جستجو کن. موزه هایی هم وجود دارد که در طبقات تحتانی آن تابلوهایی از دوران شکوفایی هنر وجود دارد.. همچنین چنانچه که می دانی و می دانیم در ده ها موزه بزرگ در سراسر جهان صد ها تابلو یافت می شوند که در جای امن نگهداری می شوند با مراقبت های ویژه. این آثار هنری هراز گاهی  جهت« restauration » -در اینجا  مراد مرمت آثار هنری (نقاشی) است، به سالنی منتقل می شوند. مرمت یک تابلوی نقاشی نه ساعت ها بلکه روز ها طول می کشد. این کار با ظرافت خاصی انجام می گیرد. همیشه یک کارشناس متخصص آثار هنری بر کار آنها نظارت می کند. اما می خواهم برای تو از موزه هایی بگویم که مانند یک اردوگاه است ؛ اردوگاه کار اجباری ،  نه، اردوگاه مرگ ، اردوگاه اسیران ، جایی که آدم ها را  به  بهانه رنگ و خون و جنس و نژاد به مسلخ می کشند؛ اردوگاه یهودیانی که از چهار گوشه جهان جمع آوری شده و وسیله قطارهای سریع السیر به آنجا انتقال یافته اند. اردوگاه معلولین ذهنی, کولی ها، همجنسگرایان ،سوسیالیست ها و کمونیست ها. اردوگاه انسان هایی رنگ در رنگ غیر از نژاد آریایی، اردوگاه عنصر مقاومت علیه نازی ها و بالاخره اردوگاه اعضای نهضت مقاومت از هر اقلیمی.

باری مخاطب من می خواهم برای تو از اردوگاه هایی بگویم (اردوگاه مرگ) که سالیانی است در حافظه تاریخی مردمان جهان حک شده است. اردوگاه ها همچون بنای یادبود به موزه تبدیل شده اند. این موزه‌ها هنوز وجود دارند، موزه های کوچک به کتابخانه عمومی تبدیل شده اند، هر چند گاه در آن مکان ها تمام اسناد جنایت مربوط به نازی ها  را که دستشان  به خون قربانی ها آغشته است، با استفاده از تصاویر مستند متحرک و گفتار همراه با موسیقی ای که شباهت زیادی به مارش عزا دارد، از بلندگو ها بگونه ای بخش می کنند که بازدید کنندگان می توانند به فاصله زیادی از اردوگاه  آن را به وضوح بشنوند. اما موزه‌هایی هستند که بعد از جنگ خانمان برانداز دوم علیرغم بمباران هوایی و ویرانی، بخش هایی از ساختمان های آن همچنان باقی مانده‌اند. مخاطب من، اردوگاه کار اجباری ، اردوگاه مرگ«آشویتس» را می گویم. اردوگاه مرگ تربلینکا (بیاد بیاور ،اردوگاه مرگ« داخایو را،  بوخن والد را ، برگن- بلزن- را، خلمنو را، سوبیبور» را ( اغلب آن‌ها در لهستان قرار داشت که آن زمان تحت اشغال آلمان نازی در آمده بود.) این اردوگاه های مرگ توسط «حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان» معروف به حزب نازی آلمان به‌عنوان «راه حل نهایی» طراحی و ساخته شد. راه حل نهایی یعنی چه ؛ یعنی این‌که به جز نژاد برتر-نژاد آریایی -مابقی- نژاد ها مادون هستند و می بایستی نیست و نابود گردند.

مخاطب من، تعدادی از اردوگاه هایی که نامشان را بر شمردم، شاخه شاخه اند. در این نوشتار نمی خواهم وارد جزییات بشوم.م جسم کن ،سر زمینی که ساکنانش در کرانه رود اردن می‌زیسته‌اند. فلسطینی ها را می گویم ؛مستعمره سابق دولت بریتانیا. همان بریتانیایی که همچون فرانسه نیمی از جهان را بیش از صد و پنجاه سال جزو قلمرو مستعمراتی خود کرده بودند. هفتم اکتبر را به‌یاد داری؛ همان روزی که سازمان حماس به آن سوی مرز شبیخون زد و نظامی و غیرنظامی را به خاک و خون کشید . تعدادی را هم به‌عنوان گروگان به این سوی مرز آورد. از آن فردای آن روز دولت اسرائیل قتل عام بی سابقه مردم فلسطین را شروع کرد. ظاهرا تهاجم سازمان حماس این بهانه را دستشان داده بود که کار را -با مردم فلسطین - یکسره کند؛ چیزی که دولت اسرائیل سال ها منتظرش بود. راقم این سطور در نوشتاری تحت عنوان «فلسطین فلسطین » به آن پرداخته است (پنجم ماه نوامبر سال۲۰۲۴) آری، پرسش بنیادین این است ؛ از فلسطین چیزی به جا مانده است؟ پاسخ روشن است: فلسطین با خاک یکسان شده است. در یک کلام تعداد بمب هایی که دولت اسرائیل بر سر مردم فلسطین ریخته است، بسی بیش از بمب هایی است که ایالات متحده آمریکا در جنگ جهانی دوم بر شهرهای «هروشیما و ناکازاکی » با هواپیماهای غول پیکر جنگنده های «ب۵۲» ریخته است. در واقع دولت اسرائیل در مقابل تهاجم سازمان حماس به جای آن که دست به دفاع از مردمان اسراییل بزند، به قتل عام مردم فلسطین پرداخت. از زمان حملات «اکتبر۲۰۲۳ اسراییل پیش از۴۹ هزار نفر از مردم «غزه» را قتل عام کرد که حدود ۱۱۰۰0 تن آنان کودک فلسطینی از جمله ۲۳۸نوزاد بر اثر بمباران ها و حملات هوایی جان خود را از دست دادند. یک نسل کشی کامل. حزب دموکرات آمریکا با دادن مهمات نظامی و میلیارد ها دلار برایگان دولت اسرائیل را تشویق به نسل کشی کرد. در واقع هم او در «جنایات دولت اسرائیل »سهم به قاعده ای داشت.

به خاطر دارم سال‌ها پیش، بعد از شکست دولت آمریکا در ویتنام به خاطر دفاع از مردم ویتنام در رابطه با سرزمین ویران در تاریخ  یازدهم ماه مه  ۱۹۶۷ دادگاهی جهانی به ریاست و درخواست «برتراند راسل» فیلسوف و نویسنده انسان دوست انگلیسی در شهر «استکهلم» بر پاشد. به درخواست او از «ژان پل سارتر » نویسنده و فیلسوف فرانسوی دعوت به عمل آمد که به عنوان «قاضی» در دادگاه راسل شرکت کند. در دادگاه بعد از ارایه اسناد و مدارک معتبر در رابطه با تهاجمات و بمباران «نسل کشی» مقامات وقت آمریکا در سرزمین ویتنام محاکمه و محکوم گردیدند مخاطب من، دادگاه برتراند راسل همچون وجدان آگاه جامعه بشری، ایالات متحده آمریکا را به نسل کشی مردم ویتنام محکوم کرد. این محکومیت مفهوم و کاربرد جهانی داشت. و وجدان های آگاه بشریت را تحت‌الشعاع قرار داد. همان‌طور که مخاطب آگاه است بعد ها سازمان ملل با الهام از دادگاه راسل به تشکیل دادگاه جهانی در شهر «لاهه» پرداخت؛ همان دادگاهی که با صدور حکم، رهبر شاخه نظامی حماس و نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل و وزیر دفاع اسرائیل را محکوم و حکم جلبشان را صادر کرد. گرچه، رهبر نظامی حماس و نخست وزیر اسرائیل نتانیاهو و وزیر دفاع او در دادگاه بین‌المللی از دیدگاه رؤسای شعبات دادگاهای بین الملل محکوم گردیدند و دولت آمریکا نظرات دادگاه بین‌المللی را رد کرده است و رهبران ریاکار «اتحادیه اروپایی » با بیشرمی حکم دادگاه را زیر پا گذاشته اند ،اما با این‌حال مردمان آزاده جهان به نوبه خود به نسل کشی مردم فلسطین توسط دولت اسرائیل به پشتیبانی همه جانبه آمریکا را محکوم کرده اند. اکنون زمان آن رسیده است که روشنفکران آگاه جامعه بشری در یک دادگاه مستقل جهانی دولت اسرائیل را به‌خاطر نسل کشی با توجه به آمار و ارقام و اسناد موثق و اطلاعات مربوط به آن محاکمه کرده و نتایج ریز دادگاه را با ادله ‌و اثبات آن در معرض دید وجدان های بیدار آگاه جامعه بشری بگذارند. 
 
  پاریس ،بیستم ماه ژانویه سال ۲۰۲۵
محسن حسام