فعالان علیه مجازات اعدام
با همبستگی گسترده بر علیه مجازات اعدام برخیزیم!
Sat 18 01 2025
پخشان عزیزی به اتهام «بغی» یا قیام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران که مصداق آن «عضویت در جمعیتهای معارض» عنوان شده، به چهار سال زندان و اعدام محکوم شده است. این حکم در ۱۹ دی در دیوان عالی ایران تأیید شد و سپس به اجرای احکام رفت.
پس از گذشت بیش از ۱۴ سال از اجرای حکم اعدام آخرین زن زندانی سیاسی(شیرین علم هولی)، بار دیگر شاهد حکم قتل دولتی برای یکی دیگر از فرزندان ما، پخشان عزیزی فعال سیاسی کرد می باشیم. علیرغم تلاش های فراوان وکلای پخشان عزیزی حکم اعدام دادگاههای فرمایشی به اتهام 'بغی' در ۱۹ دی در دیوان عالی ایران مورد تائید قرار گرفت.
حکومت اسلامی ایران بیش از ٤ دهه است که بهترین و شریفترین فرزندان این کشور را با اتکاء به قوانین عقب ماندە شریعت اسلامی و اعترافاتی که در زیر شکنجههای طاقت فرسا از زندانی گرفته میشود، در دادگاههای فرمایشی خود به حبسهای طولانی مدت و اعدام محکوم کرده است.
اعدام انسانها به هر دلیلی که باشد، زخم عمیقی بر جان و روان جمعی جامعه میزند. اعلام تعداد این اعدامها در نوشته های مختلف فقط بیان اعدادی برای گزارش سالانه سازمان های حقوق بشری نیستند بلکه هر عدد یک انسان است که دیگر بر نمی گردد. این قتل های دولتی حاکی از گرفتن جان انسانهایی هست که در نبود آنها، درد و اندوهی هولناک زندگی خانواده و اطرافیان افراد اعدامی را در بر میگیرد.
اکنون با تایید حکم اعدام پخشان عزیزی و دو عضو سازمان مجاهدین خلق : بهروز احسانی و مهدی حسنی، جان آنها در چند قدمی مرگ قرار گرفته است.
در جمهوری اسلامی ایران حذف و اعدام مخالفان حکومت هموارە چون حربهای برای سرکوب مخالفان رژیم و معترضین به سیستم بکار برده می شود. از زمان پیدایش جمهوری اسلامی در ایران تاکنون ما شاهد اجرای قوانین خونبار فقهی در سطح جامعه بودەایم. ما در هیچ برههای از تاریخ چند دهه حکمرانی روحانیون و نمایندگان حکومت اسلامی در ایران، فصلی عاری از جنایت و قتل مخالفان رژیم ایران در داخل و خارج از کشور نداشتهایم.
این قتل ها در داخل ایران بصورت اعدام و در خارج بصورت ترور مخالفین رژیم صورت گرفته است. حاکمان به تخت نشسته، برای حفظ امنیت سرمایه داران و بهره کشی تمام عیار از نیروی کارکارگران، معلمان، پرستاران و سایر اقشار جامعه و تاراج منابع طبیعی ایران، نیازمند شکنجه، سرکوب و اعدام بدون وفقه بودهاند. در این سیستم غارتگر، دزدان، آدمکشان و قاچاقچیان در قدرت و مجری قانون بوده و هستند.
به گفته زندانی مبارز، سپیده قلیان 'میباید با زندگی به جنگ مرگ رفت'. این نبرد برای زندگی نیاز به فهم مشترک از پدیده اعدام در تاریخ معاصر ایران و بخصوص در جمهوری اسلامی دارد. هیچ یک از رژیمهای شاهی و ولایی اعتقادی به حق زندگی و کرامت انسانی مخالفین خود نداشتهاند و احکام طولانی مدت زندان و شکنجه و اعدام ابزاری بودە است برای ادامه حیات آنها.
رژیم جمهوری اسلامی مانند تمام رژیم های سرکوبگر، بر اساس قوانین ضد انسانی خود، با اتهامزنیهای خود ساخته مانند بغی، مفسد فی الارض، محارب، توهین به مقدسات مذهبی، قاچاق و دهها جرایم دیگر، انسانها را هر روزه به دار میآویزد. تنها در سال ۲۰۲۴ میلادی ۹۳۱ تن به اتهامهای سیاسی، کیفری و حقوقی اعدام شدە اند. بر کسی پوشیده نیست که یکی از دلایل مهم رشد بزهکاری در جامعه ناشی از افزایش فقر مزمن و بحران اقتصادی است که دامنگیر اکثریت مردم شده است.
بدون شک سکوت و عدم اعتراض تودەهای مردم در داخل و خارج از ایران مهر تائیدی بر اعمال جنایتکارانه رژیم میزند و بستر مناسبی را برای ادامه چنین جنایاتی در ایران و خارج از آن فراهم میکند. بیاعتنایی و سکوت برخی از سازمانهای سیاسی مخالف رژیم اسلامی ایران به حکم اعدام زندانیان دربند وابسته به سازمان مجاهدین مانند بهروز احسانی ومهدی حسنی یا فعالین سیاسی کرد مانند وریشه مرادی و پخشان عزیزی بخاطر تعلق ملیتی آنها، به دور از اصول انسانی و آزادیخواهی است.
زمانی که چوبههای دار سیستم قضایی رژیم بدون وقفه فرا سازمانی- جنسیتی- ملیتی- فکری-مذهبی عمل میکند، سکوت این افراد فعال و سازمان های سیاسی-مدنی در واقع باعث تایید ضمنی این احکام و خدشه دار کردن روند اتحاد و همبستگی برای محافظت از جان انسانها و آمادەسازی غیر مستقیم طنابهای دیگری برای گردن خود و دگراندیشان و فعالین سیاسی می باشند.
برای دفاع از جان هزاران انسان در بند و پایان دادن به ماشین اعدام جمهوری اسلامی نیاز به همبستگی گستردە و پیوسته احزاب و نیروهای مترقی و آزادیخواە برای لغو بدون قید و شرط مجازات اعدام داریم.
« اعدام هرگز، هیچگاه و برای هیچکس»
فعالان علیه مجازات اعدام
دی ۱۴۰۳