عصر نو
www.asre-nou.net

آی مار قهقهه


Thu 12 12 2024

مهدی استعدادی شاد

new/mehdi-estedadi-shad05.jpg
اخوان ثالث شعری سروده است با عنوان خطابی" آی مار قهقهه"؛ که اهریمن را هم‌چون دشمن رجزخوان انگشت نشان می‌کند. شاعر ایران دوست، درحالی که از نماد پلیدی شکایت دارد و آن را هم‌چون عامل ویرانی رسوا می‌سازد، در واقع بنیانگذار گُفتمانی جدید می‌گردد .گُفتمانی که درحین نکوهش دشمن و دشمنان ایران زمین، برای زادگاه خود دلسوزی کند و دنبال چاره بگردد. آغاز شعر به قرار زیر است:

"میهنم آیینه‌ای سرخ است/ با شکافی چند، بشکسته/ که نخواهند التیامی داشت/ زآن‌که قابی گردشان را با بسی قلاب‌ها بسته...".

منتها این شعر را اخوان با ترفندی به چاپ می‌رساند تا عقل سرکوب سانسور در جیم الف را پیچانده باشد. جیم الفی که دال بر جاری بودن پروژۀ اهریمنی ایران ویرانساز است.

بنابراین در توجیه سرودن شعر و چاپ آن میآورد که اثر به سالهای گذشته تعلق دارد. در این رابطه شاعر می‌نویسد

"از شعرهای منتشر نشدۀ قدیم‌ها. گویا مال سال‌های اول بعد از ۳۲، که باید در "آخر شاهنامه" سال‌های اول ۴۰ باشد. خوشحالم در میان کاغذپاره‌هایم پیدا کردم و درست یادم نیست گویا خطابم با "توامان" غرب و شرق باشد، مثل همیشه. من نمی‌دانم سرزمین و مردم ما چه کم خدمتی به دنیا و تاریخ کرده¬اند که جوانان زورمند پیران کهن میوۀ خود بخشیده را به خاک و خون کشند".

منتها در کنار گفتن از این ترفند اخوان ثالثی و شعر را مال سال‌های پیش دانستن، باید گفت که شعر نکاتی نهان آشکار ساز دارد. نکاتی که زمانه سرودنش به دورۀ منحوس ولایت فقیه را یادآور می‌شود. از جملۀ این نکات آشکار ساز پرداختن به بغرنج زیست‌بومی است که در ایران پس از انقلاب، خود را هم‌چون مشکل کم آبی، کاهش زمین‌های حاصلخیز و گسترش کویر معلوم داشته است. ضایعه اجتماعی که در ایران چهار دهه اخیر، به‌خاطر گسترش بی لیاقتی مسئولان و بی اعتنایی هرچه بیشترشان به آن آب و خاک، به روندی فاجعه بار منجر گشته است:

".../آی مار قهقهه، هم زشت، هم پستی/ هم‌چنان بیرحم و سیری ناپذیری دون/ تا چه دیدی تو در ین آیینۀ سرخم/ که چنینش خرد بشکستی؟"

بی شک اگر اهریمن قرار باشد در شکل انسانی مورد شکایت و خطاب قرار گیرد، این خطابیه در رابطه با خلیفه وقت صادر شده است. خلیفه‌ای که هم سرش شیره مالیده شده وقتی با ترفند بارکش سانسورش زمین می‌خورد، و هم در این سروده موضوع یک اتهام و شکایت در دادگاه تاریخ قرار می‌گیرد:

" از درون بینان/ نیست در گیتی که اوصاف تو نشناسد،/ هیچ کس./ من چرا ز ین بیش تر گویم/ پس بس./ میهنم آیینه‌ای سرخ است/ با شکافی چند...".

بنابراین وقتی خامنه‌ای صحبت و ارزیابی از شکست بشار اسد و پیامدش برای سیاست خود را در مطبوعات جرم می‌خواند و مستوجب مجازات می‌داند، در واقع آن مار قهقهه‌‌ای را نشان می‌دهد که از رجزخوانی بی پشتوانه دست نمی‌کشد. رجزی که می‌تواند ایران را دست‌خوش بلاهای بیشتری در آینده سازد و اوضاع بد ما را از این هم بدتر نماید.