تهمت و افترا در بعضی از رسانههای اپوزیسیون،
و ضرورت واکنشِجمعیِ نویسندگان
Wed 28 10 2009
م. پوریا
در بعضی سایتهای فارسی زبان خارج از کشور، در بخش «نظر خوانندگان»، بارها دیده شده است که به افراد، به ويژه نویسندگان و هنرمندان، به بهانهی «نظردهی»، تهمت و افترا زده و شایعههای عجیبوغریبی پراکنده میشود و متأسفانه جامعهی نویسندگان نیز در برابر این رفتارهای غیرمتمدنانه و ناشایست سکوت میکند و واکنشی جمعی از خود نشان نمیدهد.
دلیل آنکه این واکنش اعتراضی را بیشتر و در درجهی نخست، وظیفهی جامعهی نویسندگان میدانم و نه دیگران، این است که نویسندگان با ارسال نوشتههای خود به چنین سایتهایی، ناخواسته، این سایتها و درنتیجه، رفتار غیرمدنی گردانندگان آنها را بهگونهای تأیید و تقویت میکنند.
مبارزهی اجتماعی چند وجهی است و مهمترین آن، شناسایی و آموزش حقوق مدنی و فرهنگ دموکراتیک و نقد پیوسته آنها است و کوشش برای نهادینه کردنشان. ناگفته روشن است که به جز فراهم آوردن عاملهای عینی و رشد زمینههای مادی، عاملهای ذهنی و آموزش نیز نقشی تعیین کننده دارند و در دوران روشنگری، نقد فلسفهی اخلاق و فرهنگ، بیشترین سهم را در کنار خردورزی و تلاش در راستای پایهریزی جامعهی مدنی داشته است. برای اصلاح و بهسازی فرهنگ، بایستی رفتارها و کردارها را پیوسته بررسی و ریشهیابی کرده و در برابر آن، واکنشی درست و سازنده داشت. این واکنشها از چنان نقش و اهمیتی برخوردارند که با توجه به آنها، تشخیص و تعیین الویتِ عاملهای عینی و ذهنی در رشدِ اجتماعی و فرهنگی را دشوار میکند.
اگر به بخش «نظر خوانندگان» بعضی از سایتها که در پایین مقالهها درج میشود نگاهی بیاندازیم، میبینیم که برای نمونه، در پیوند با یک مقالهی سیاسی ـ اجتماعی، و یا حتا ادبی و علمی! «نظر»هایی درج شده که نه تنها ربطی با موضوع آن مقاله ندارند، بلکه بیشتر، و با انشائی پر از نفرت و کینه، به نویسندهی آن فحاشی شده و یا تهمت و افترایی بسته شده و مسائل شخصی و خانوادگی وی مورد تعرض واقع شده است.
این «نظر»ها به شکل خودکار و درجا و بیواسطه درج نمیشوند، بلکه بنا بر توضیحی کلیشهای که در بعضی سایتها گنجانده شده است، نخست از سوی گردانندگان سایتها مطالعه شده و سپس با توجه به «موازین درج مطلب»، که به نظر میرسد به ندرت نیز مورد توجه قرار میگیرند، تأیید و منتشر میشوند. معنای دیگر این حرف و ادعا این است که ایشان هر نظری را آگاهانه درج میکنند؛ یعنی آگاهانه به نشر و پخش یک تهمت و شایعه دربارهی شخص و یا نویسندهای، یاری میرسانند. البته ایشان، به گمان خود، گویا «زیرکی» به خرج داده و مسؤلیت درج چنین نظرهایی را نمیپذیرند. اما از آنجایی که نام نویسندگان نظرهای درج شده معمولاً واقعی نبوده و هویت حقیقی یا حقوقیشان مشخص نیست، مسئولیت درج نظرهایی که در آنها به شخصی تهمت و دروغی بسته شده است، بر عهدهی مدیران و مسئولان سایتها است و ایشان در برابر قانون پاسخگویند.
وقتی که مقالهای در سایتها میخوانم، به نظرهای درج شده نیز نگاهی میکنم و معمولاً اگر ببینم به شخصی تهمت و توهینی شده، برای گردانندگان آن سایت موضوع را گوشزد کرده و گاهی نیز نظرم را در همان بخش مینویسم و به اینگونه رفتارهای ناشایست اعتراض میکنم.
چندی پیش، یکی از دوستان لینک مقالهای را برایام ارسال کرد که در قسمت «نظر خوانندگان»، به نویسندهای آشنا تهمتی زده شده و حتا همسر ایشان را نیز بینصیب نگذاشته بودند. از اینهمه بیمسئولیتی، چنان ناراحت و برآشفته شدم که برای یک لحظه، نامنصفانه با خودم گفتم: حقمان است اگر امثال احمدینژادها بر ما حکومت میکنند! اما پس از آرامش، مطلبی نوشتم و در آن، با احترام و دوستانه، مسئولیت گردانندگان یک رسانهی عمومی را یادآوری کرده و با اشاره به حقوق مدنی و شهروندی افراد، به مسئولان این سایت اعتراض کردم و از جمله نوشتم: در یک جامعهی سالم و دموکراتیک، تهمتزنی به اشخاص حقیقی و حقوقی در رسانهها، به هر شکل و بهانهای، نه فقط یک کار ضداخلاقی و رفتاری نامتمدنانه و ناشایست است، بلکه جرم محسوب میشود و میتوان آن را مورد پیگرد قانونی قرار داد. جالب توجه، پاسخ «غیرمستقیم» مسئول سایت است با این مضمون که: ما نظر خوانندگان را نمیتوانیم سانسور کنیم، بلکه به شخص موردِ تهمت واقع شده این حق و امکان را میدهیم که از خودش دفاع کند!
واقعاً به این همه «آزادمنشی» و «رفتار متمدنانه» ایشان بایستی آفرین و دستمریزاد گفت! این است سطح شعور و فرهنگ گردانندگان یک سایت اپوزیسیون ایرانی در خارج از کشور و مدعی «روشنگری» و مبارزه برای دموکراسی و سوسیالیسم! پاسخی که ایشان دادهاند، مصداق همان ضربالمثل «عذر بدتر از گناه» است و زشتی کارشان بسیار بدتر از رفتار گردانندگان کیهان جمهوری اسلامی مینماید.
با جدی گرفتن این موضوع که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی برای نفوذ در اپوزیسیون در خارج کشور و شایعهپراکنی و تهمت زدن به فعالان سیاسی و اجتماعی بیکار ننشسته است و به ویژه در راستای دامن زدن به روحیهی یأس و غیرفعال کردن افراد و نیز پانگرفتن یک جبههی متحد و گسترده در میان اشخاص و گروههای سیاسی و اجتماعی، هرازگاهی پروژههای جدیدی را طراحی کرده و به اجرا میگذارد، نویسندگان و فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بایستی با سازمان دادن یک کار جمعی، با پدیدهی تهمتزنی و شایعهپراکنی در رسانههای خارج کشور به مقابله برخیزند. این حرکت، نه یک حرکت سیاسی، بلکه بیشتر، پذیرفتن و انجامِ وظیفهی مهم شهروندی در پیشگیری از آلوده شدن فرهنگ و اخلاق اجتماعی است و کمترین سود آن میتواند یاری رساندن به عمیقتر شدن و گسترش یافتن مناسبات درست و انسانی میان افراد و گروهها باشد و از سوی دیگر روشهای مدنی و دموکراتیک در کارهای جمعی را نیز ارتقاء دهد.
به نظر من، شاید سادهترین و مؤثرترین راهکار در برابر چنین پدیدهای این است که نویسندگان متعهد شوند برای سایتهایی که در آن، چه در مطلبی مستقل و چه در بخش «نظرخوانندگان»، به افراد حقیقی یا حقوقی تهمت زده و بدون ارائه مدرک و سند حرفی و یا کاری به ایشان نسبت داده و حقوق فردی و اجتماعیشان به گونهای زیرپا گذاشته میشود، نوشتههای خود را ارسال نکرده و حتا به بازچاپ نوشتههاشان در چنین سایتهایی اعتراض نموده و علت آن را نیز بنویسند و منتشر کنند؛ به ویژه سایتهایی که گردانندگانشان، در برابر درج تهمتها و شایعهپراکنیها در بخش «نظرخوانندگان»، خود را پاسخگو نمیدانند و از زیر بار مسئولیت حرفهای و حقوقی و اخلاقی خود شانه خالی میکنند.
همچنین میتوان، در رسانهای مشخص، با آوردن نمونههایی از تهمتها، از گردانندگان سایتها درخواست پاسخ کرد. افرادی که در رسانهها حقوقشان مورد تعرض واقع شده و به ایشان تهمت زده شده است نیز میتوانند با ارسال سند و متنی که در آن به ایشان تهمت زده شده، موضوع را به شکل خصوصی و یا عمومی، با نویسندگان درمیان بگذارند.
اعتراضهای فردی متأسفانه هیچگونه تأثیری نداشته و ندارد؛ با این پدیدهی غیرمتمدنانه و رفتارهای ضدفرهنگی، بایستی به شکل جمعی برخورد کرده و واکنش نشان داد.
م. پوریا
23 اکتبر ۲۰۰۹
poriyam58@gmail.com