عصر نو
www.asre-nou.net

هانا پیلارسک

گروهی خشمگین به خانه‌ات حمله می‌کند و تو کاملاً بی‌دفاع هستی


نگاهی به فیلم مستند «سرزمینی دیگر نیست»

Wed 13 11 2024



حضور دو کارگردان اسرائیلی-فلسطینی، باسل عدرا و یووال آبراهام، در جشنواره فیلم برلیناله جنجال‌آفرین شد: اکنون فیلم تکان‌دهنده آنها درباره مبارزه یک جامعه روستایی در کرانه باختری به سینماها می‌آید.

یووال آبراهام با تمام قدرتی که از یک دوربین تلفن همراه برمی‌آید به دوربین نگاه می‌کند و می‌گوید: «احساس نمی‌کنم که صدای من به‌عنوان یک اسرائیلی یهودی در آلمان جایی داشته باشد. من که خانواده‌ام توسط آلمانی‌ها کشته شده‌اند، از صحبت کردن با رسانه‌های آلمانی و اینکه پس از آن یهودی‌ستیز خوانده شوم، می‌ترسم.»

خانواده آبراهام از طرف یکی از پدربزرگ‌هایش عمدتاً در هولوکاست کشته شدند. آخرین بار حدود نه ماه پیش در آلمان بود. در آن زمان، در فوریه، او به همراه همکار کارگردانش باسل عدرا در برلین روی صحنه ایستاد و جایزه بهترین فیلم مستند برلیناله را دریافت کرد. در فیلم «سرزمینی دیگر نیست» آنها مبارزه یک جامعه روستایی در کرانه باختری علیه تخریب توسط ارتش اسرائیل و خشونت افراط‌گرایان شهرک‌نشین را به تصویر می‌کشند.
این فیلم در ۱۴ نوامبر به سینماهای آلمان خواهد آمد و امیدواریم این بار به خاطر تصاویر آن، که خشونت و بی‌عدالتی را ثبت کرده، مورد بحث قرار گیرد، نه فقط به دلیل اتفاقات شب اهدای جایزه برلیناله.

آبراهام، که متولد ۱۹۹۵ است، در آن شب شرایط زندگی خود و عدرا را توصیف کرد. او گفت که آنها تقریباً هم‌سن هستند و تنها ۳۰ دقیقه با ماشین از هم فاصله دارند، اما زندگی‌شان نمی‌تواند متفاوت‌تر از این باشد، زیرا عدرا فلسطینی است و در کرانه باختری زندگی می‌کند. در حالی که آبراهام تحت قوانین مدنی اسرائیل قرار دارد، عدرا تحت قوانین نظامی است. آبراهام می‌تواند رأی دهد، اما عدرا نمی‌تواند. آبراهام می‌تواند به‌طور آزادانه در اسرائیل و مناطق اشغالی حرکت کند، اما عدرا نمی‌تواند. آبراهام این وضعیت را در مراسم برلیناله «آپارتاید» خواند. عدرا گفت: «برایم دشوار است که از جایزه خوشحال باشم، وقتی هم‌زمان ده‌ها هزار نفر در غزه توسط اسرائیل قتل‌عام می‌شوند.»

این تنها اظهارنظر در مورد اسرائیل و فلسطین در آن شب نبود و حتی رادیکال‌ترین آنها هم نبود. بن راسل، کارگردان دیگری که جایزه دریافت کرده بود، از «نسل‌کشی» در غزه سخن گفت. اما اظهارات عدرا و آبراهام، که تنها افرادی بودند که مستقیماً درگیر این منازعه هستند، بیشترین پیامدها را به دنبال داشت. صبح روز بعد از مراسم، رسانه‌ها و سیاستمداران آلمانی جشنواره برلیناله را به یهودی‌ستیزی متهم کردند. رسانه‌های اسرائیلی نیز این موضوع را گزارش کردند؛ از جمله شبکه تلویزیونی دولتی کان که اظهارات آبراهام را یهودی‌ستیزانه توصیف کرد. هر دو فیلم‌ساز تهدید شدند و طبق گفته‌های آبراهام، حتی یک گروه راست‌گرا خانواده او را در اسرائیل مورد آزار قرار داد. کلودیا راث، وزیر فرهنگ آلمان، نیز در مراسم اهدای جایزه حضور داشت و دست زد، اما بعداً توضیح داد که تنها برای حمایت از آبراهام، اسرائیلی که برای یافتن یک راه‌حل مسالمت‌آمیز تلاش کرده بود، دست زده است.

واکنش‌ها به مراسم اهدای جوایز دلیل آن است که آبراهام احساس می‌کند در آلمان مورد استقبال قرار نمی‌گیرد و انتقاد شدیدی مطرح می‌کند. دولت آلمان و بسیاری از سیاستمداران آلمانی نه تنها اجازه می‌دهند که کشور او (اسرائیل) مرتکب جنایات شود، بلکه تعهد تاریخی خود برای حفاظت از زندگی یهودیان و اسرائیلی‌ها را به کار می‌گیرند تا این جنایات را تسهیل کرده و منتقدان را خاموش کنند. او می‌گوید: «با از بین بردن کامل معنای اصطلاح یهودی‌ستیزی، در نهایت زندگی‌هایی را که مدعی‌اند قصد حمایت از آنها را دارند، به خطر می‌اندازند.»



عدرا و آبراهام واکنش کلودیا روت به حضورشان در برلیناله را «کلاپارتاید» می‌نامند – ترکیبی از کلمه «کف‌زدن» و «آپارتاید». وقتی آنها این اصطلاح را در مصاحبه مطرح می‌کنند، هر دو به‌طور مختصر لبخند می‌زنند. در این لحظه، دوستی و اعتماد پنج‌ساله بین آنها قابل لمس است، با وجود اینکه هر کدام از زندگی‌های بسیار متفاوت‌شان به این گفتگو پیوسته‌اند: آبراهام از اورشلیم و عدرا از مسافر یطا (Masafer Jatta)، مجموعه‌ای از حدود دوازده روستا در جنوب الخلیل که در مرکز فیلم «سرزمینی دیگر نیست» قرار دارد.
کرانه باختری از سال ۱۹۶۷ تحت اشغال اسرائیل است و به سه منطقه تقسیم شده است: مناطق A و B که حدود ۴۰ درصد از این منطقه را تشکیل می‌دهند، تحت کنترل‌های مختلف پلیسی و مدنی فلسطینی هستند. منطقه C، که مسافر یطا در آن قرار دارد، تحت کنترل ارتش اسرائیل است. آبراهام در سال ۲۰۱۹ به‌عنوان خبرنگار و فعال وارد این منطقه عمدتاً روستایی شد، جایی که مردم عمدتاً از دامداری گوسفند و بز زندگی می‌کنند. به‌همراه عدرا، حمدان بلال عکاس فلسطینی، و ریچل سزور فیلمبردار اسرائیلی – که هر دو نمی‌خواهند در تبلیغات فیلم ظاهر شوند – او شروع به فیلم‌برداری از رویدادهای مسافر یطا کرد.

از زمان اشغال، ارتش اسرائیل از این منطقه برای تمرینات نظامی استفاده می‌کند و در سال ۱۹۷۹ آن را به منطقه تیراندازی اعلام کرد – مانند ۱۸ درصد کل کرانه باختری. ساکنان مسافر یطا ادعا می‌کنند که دهه‌ها قبل از اشغال در این منطقه زندگی می‌کردند. به همین دلیل اسرائیل در حال استفاده از زمین به شکلی است که طبق کنوانسیون ژنو ممنوع است. در سال ۲۰۲۲ دادگاه عالی اسرائیل اعلام کرد که استفاده نظامی از این منطقه قانونی است و بیش از هزار فلسطینی می‌توانند از آنجا اخراج شوند.
فیلم «سرزمینی دیگر نیست» به‌طور مختصر به منازعات حقوقی در مورد مسافر یطا می‌پردازد. در عوض، فیلم نشان می‌دهد که این مناقشات چه تأثیری بر زندگی روزمره ساکنان دارد: تخریب.

بارها خانه‌ها بدون هیچ‌گونه اخطار قبلی توسط بولدوزرهای ارتش اسرائیل ویران می‌شوند. اغلب خانواده‌ها حتی فرصت ندارند که قابلمه‌ها، ماهی‌تابه‌ها و فرش‌ها را نجات دهند پیش از آنکه خانه‌شان به تلی از خاک تبدیل شود. در این مواقع، غارهای متعدد منطقه پناهگاهی موقت ارائه می‌دهند و برخی خانواده‌ها مدت‌هاست که در آنها سکونت کرده‌اند. برخی دیگر از ساکنان مسافر یطا با گذر زمان مهاجرت کرده‌اند و عده‌ای مقاومت کرده و خانه‌های ویران شده را دوباره می‌سازند، زیرا «سرزمین دیگری ندارند».

باسل عدرا از مردانی است که شب‌ها ساختمان‌های تخریب‌شده را دوباره می‌سازند. در روز، زنان و کودکان کار می‌کنند، زیرا ارتش نمی‌تواند به آنها حمله کند. عدرا به دلیل ناچاری در سنگ‌چینی ماهر شده است. برای تأمین هزینه‌های تحصیل حقوق، در ساختمان‌سازی کار کرده است. او در فیلم شوخی می‌کند که «همیشه نیروی کار ارزان هستم.» او اغلب در پمپ بنزین کوچکی که پدرش اداره می‌کند کار می‌کند و دائماً ویدیوها و گزارش‌هایی درباره تخریب‌ها و اخراج‌های مسافر یطا منتشر می‌کند.

صحنه‌های وحشتناک خشونت نظامی

در یکی از صحنه‌های فیلم که هر دو پس از یک روز طولانی در حال سیگار یا قلیان کشیدن هستند، آبراهام از عدرا می‌پرسد چرا دائم مشغول تلفن است. عدرا پاسخ می‌دهد: «من غیر از تلفنم چیزی ندارم.» او توضیح می‌دهد که در اقتصاد ورشکسته مناطق اشغالی، شغلی برایش به‌عنوان وکیل وجود ندارد و در اسرائیل فقط به‌عنوان کارگر ساختمان می‌تواند کار کند. آبراهام می‌گوید: «باسل، واقعاً نمی‌دانم اگر جای تو بودم چطور می‌توانستم با این وضعیت کنار بیایم.»

عدرا در مرکز فیلم قرار دارد، زیرا او و خانواده‌اش به‌طور مستقیم تحت تأثیر قرار گرفته‌اند. پدر عدرا نیز پیش از این در برابر اشغال مقاومت کرده و چندین بار دستگیر شده و به گفته خودش مورد آزار قرار گرفته است. در یک صحنه وحشتناک، عدرا نیز قربانی خشونت نظامی می‌شود: او را روی زمین می‌اندازند و کتک می‌زنند، فریادهای دردناک او گوش‌خراش است.

اما تکان‌دهنده‌تر از این هم در فیلم «سرزمینی دیگر نیست» وجود دارد. فیلم نشان می‌دهد که چگونه نزاع بر سر یک ژنراتور برق، که ارتش می‌خواهد از یکی از روستاها مصادره کند، به تنش می‌انجامد. چند نفر از اهالی ژنراتور را نگه می‌دارند و سربازان تلاش می‌کنند آن را بکشند. سپس صدای شلیکی شنیده می‌شود و مرد جوانی به نام هارون به زمین می‌افتد: یکی از سربازان به گردن او شلیک کرده است. از آن به بعد، هارون دچار فلج کامل می‌شود. او یک صندلی چرخ‌دار دارد، اما تخت بیمارستانی ندارد. خانواده‌اش از جمله کسانی هستند که در غاری زندگی می‌کنند.

آیا اسرائیل در کرانه باختری رژیمی برقرار کرده که بتوان آن را با واژه «آپارتاید» توصیف کرد؟ فیلم سرزمینی دیگر نیست پاسخ جدیدی به این پرسش حقوقی نمی‌دهد. بسیاری از آنچه این فیلم به تصویر می‌کشد، قبلاً در گزارش‌ها و آمارهای سازمان‌های حقوق بشری مستند شده است – اما نه به این شکل مستقیم و زنده. دیدن صحنه‌هایی که در آن یک مدرسه ابتدایی در برابر چشم دانش‌آموزانش تخریب می‌شود یا جوانی که از گردن به پایین فلج شده بر روی یک تشک نازک در کف غاری خوابانده می‌شود، تکان‌دهنده است.
با این حال، این‌ها هنوز تکان‌دهنده‌ترین تصاویر فیلم نیستند. صحنه‌های حمله شهرک‌نشینان تندرو به ماسافر یطا Masafer Jatta بیش از همه بر ذهن بیننده تاثیر می‌گذارد. ارتش اسرائیل در محل حاضر است اما در حالی که جمعیتی حدود صد نفره از مردان – برخی با بدن برهنه و صورت‌هایی پوشیده با پارچه‌های سفید – به سمت ساکنان یورش می‌برند، دخالت نمی‌کند. یکی از مردان در حال دویدن سنگی برمی‌دارد و آن را به سمت فیلمبردار پرتاب می‌کند؛ فیلمبردار ضربه می‌خورد و به زمین می‌افتد. این صحنه‌ها مانند سکانس‌هایی از فیلم‌های ترسناک با مضمون «هجوم به خانه» است: گروهی به خانه‌ات یورش می‌برند و تو کاملاً بی‌دفاعی. «هیچ تفاوتی بین پلیس و شهرک‌نشینان وجود ندارد» عدرا می‌گوید. آن‌ها مأموریتی مشترک دارند: اخراج فلسطینیان و ساخت هرچه بیشتر شهرک‌ها.

علاوه بر خشونت، گسترش این شهرک‌های غیرقانونی چالشی دیگر برای ساکنان ماسافر یطا Masafer Jatta است. برای یک جامعه پراکنده که حتی خودروهایشان توسط ارتش مصادره می‌شود، مقابله با این وضعیت غیرممکن به نظر می‌رسد. به همین دلیل است که حس فلج‌کننده‌ای از ناتوانی در طول فیلم غالب است – مگر دوستی بین عدرا و آبراهام که از امیدها و انگیزه‌های دو نفر با شخصیت‌های متفاوت شکل می‌گیرد. آبراهام عجول‌تر است. عدرا به او می‌گوید: «تو یکی از آن‌هایی هستی که می‌خواهد اشغال را در ده روز به پایان برساند.» اما عدرا گاهی دچار بی‌تفاوتی می‌شود و از لحظه‌ای فاصله می‌گیرد تا رویای یک تعطیلات ساده را ببیند. با این حال، در نهایت، او دوباره همراه آبراهام به سوی ثبت وقایع بعدی عملیات نظامی اسرائیل می‌رود.

آبراهام می‌گوید: «شاید دیگران با دیدن من و باسل، احساس امیدواری کنند. اما امیدهای بیهوده نداشته باشید! به‌ویژه آلمان به یک دیدگاه رمانتیک نسبت به اسرائیل تمایل دارد و اسرائیل را آن‌طور که هست نمی‌بیند.» به گفته او، پشتیبانی از راه‌حل دو دولت که هر دو کارگردان خواهان آن هستند، روزبه‌روز کمتر می‌شود. «اما مردم غزه و کرانه باختری نمی‌توانند منتظر بمانند تا اسرائیلی‌ها نظر خود را تغییر دهند.» به همین دلیل است که به عقیده آبراهام، فشار بین‌المللی بسیار مهم است – فشاری که عدرا و آبراهام می‌خواهند با فیلم‌شان ایجاد کنند. او می‌گوید: «حتی کسانی که فکر می‌کنند همه چیز را درباره این موضوع می‌دانند، واقعاً باید فیلم ما را تماشا کنند.» او مطمئن است که آن‌ها نیز واکنشی عمیق و احساسی به تصاویر خواهند داشت.

در تاریخ ۱۲ نوامبر، عدرا و آبراهام در یک گفت‌وگوی عمومی دیجیتال درباره فیلمشان در آکادمی هنرهای برلین شرکت خواهند کرد. اما آن‌ها فعلاً قصد سفر به آلمان را ندارند.

به نقل از اشپیگل شماره 46 نوامبر 2024
برگردان: هوشمند