نقش دین در قضاوت مجازات های کیفری
ترجمه توسط فعالان علیه مجازات اعدام
Fri 1 11 2024
ترجمه از سایت «عدالت کیفری-آمریکا» می باشد.**
توضیح مترجمین:
در ایالات متحده آمریکا بنا بر سیستم فدراتیو حاکم بر کشور، هر ایالت دارای قانون ایالتی بوده که شامل قوانین کیفری هم می باشد. قوانین ایالتی در هماهنگی با قوانین فدرال به مسایل حقوقی و کیفری پرداخته و در نتیجه در آمریکا دادگاههای ایالتی و فدرال بنا بر ماهیت پرونده ها، مسئولیت روند قضایی را بعهده می گیرند. دادگاه های ایالتی صلاحیت گسترده ای دارند، در حالی که دادگاه های فدرال صلاحیت محدودتری دارند که بر اساس قانون اساسی ایالات متحده ایجاد شده است. در نوشته زیر در اصل متن اشاره ایی به نوع دادگاه نشده ولی مثال ها بیشتر در مورد دادگاههای ایالتی می باشد.
.....
دین به اشکال گوناگون توانایی تأثیرگذاری بر محاکمات مجازات اعدام را دارد. بیشتر مطالعات انجام شده شامل تأثیرات اعتقادات دینی بر هیئت منصفه و اتکاء وکلا به زمینه های (آیات)* مذهبی در طول محاکمه می باشد. مذهب بر تصمیمات قضات هم تأثیر گذار هست. اگرچه تحقیق در مورد چگونگی تاثیر گذاری دین بر تصمیم گیری های قانونی هنوز در مراحل ابتدایی می باشد، دین این توانایی را دارد که بر روند اولیه بررسی پرونده، انتخاب هییت منصفه و ارائه حکم دادگاه و نتایج محاکمه تأثیر بگذارد.
استفاده از دین در روند انتخاب هیئت منصفه(۱)
قبل از شروع محاکمه، وکلا می توانند کاندیدهای پیشنهادی برای هیئت منصفه را که به نفع موکل شان نیستند، کنار بگذارند. وکلا و (دادستان) اغلب هیئت منصفه را بر اساس ویژگی های شخصی مانند اعتقادات مذهبی یا وابستگی به دین خاصی حذف میکنند. به عنوان مثال، وکلا هیئت منصفه (پیشنهادی) را به دلیل اینکه یهودی، مسلمان، جهوا ویتنس (۲)، کاتولیک و یا پنطاکوستال (۳) بودند، کنار گذاشته اند. سایر اعضای هیئت منصفه به دلیل داشتن اعتقادات زیاد مذهبی ، به عنوان یک مبلغ مذهبی و یا به عنوان کشیش، کنار گذاشته می شوند.
دادگاه های ایالتی در مورد اینکه آیا محرومیت کاندیداهای هیئت منصفه بر اساس مذهب از نظر قانونی مجاز است یا خیر، دارای یک نظر نمی باشند. برخی از دادگاههای ایالتی بر این باورند که وکلا میتوانند هیئت منصفه را بر اساس هر دلیل مذهبی حذف کنند، در حالیکه برخی دیگر از دادگاهها نظر بر این دارند که وکلا نمیتوانند هیئت منصفه را براساس دلایل مرتبط با مذهب حذف کنند. اما دادگاه های دیگری هستند که با وضع قوانین بر روند (انتخاب) و یا محرومیت هیئت منصفه از آن پیروی می کنند. به عنوان مثال، دادگاه پرونده ایالات متحده علیه فردی به نام دی ژسوس (۲۰۰۳) اظهار داشت که حذف یک کاندیدای هیئت منصفه به دلیل درجه دینداری او (مثلاً تعداد دفعات دعای او ولی نه اعتقاد مذهبی اش) مجاز است. دادگاه عالی ایالتی ایندیانا در محاکمه پرونده فردی به نام «هایلر» در سال (۲۰۰۶) از حذف کاندیدای هیئت منصفه براساس وابستگی مذهبی جلو گیری نمود، مگر اینکه حرفه (شغل) کاندیدا هیئت منصفه در ماهیت آن مذهبی میبود. دیوان عالی ایالات متحده این فرصت را داشت که در پرونده (دیویس علیه ایالت مینوسوتا ۱۹۹۴) این موضوع را حل و فصل کند ولی خودداری نمود. بنابراین، دادگاه های ایالتی به طور کلی می توانند قوانین خود را تدوین کنند.
از آنجایی که تعداد کمی از ایالت ها، استفاده از معیارهای مذهبی را برای حذف کاندیداهای هیئت منصفه ممنوع کرده اند، اکثر وکلا بااستفاده از این موضوع قادر به حذف افراد برای هیئت منصفه می باشند. روانشناسان می توانند در مورد چگونگی تاثیرات اعتتقادات متفاوت مذهبی بر تصمیمات هیئت منصفه ، اطلاعاتی ارائه دهند، اگرچه این تحقیقات پراکنده و در بعضی موارد متناقض هستند. چنین نتایج متناقض احتمالاً ناشی از تأثیرات مراتب مشخص پرونده فرد، نوع محاکمه (به عنوان مثال، دادگاه پرونده جنایی و یا غیر جنایی) و چگونگی بررسی تاثیرات مختلف مذهبی می باشد.
مطالعات انجام شده در فضاهای های غیر دادگاهی، رابطه بین دین و رأی به مقصر بودن متهم و همچنین رابطه بین محکومیت و مجازات را بررسی کرده اند. تحقیقات اولیه نشان می دهد که افراد هیئت منصفه ایی که به یک تفکر الهی و زندگی پس از مرگ اعتقاد داشته ، احتمال بیشتری دارد که یک متهم را مجرم بشناسند. تحقیقات دیگر نشان داده است که افرادی که به خدای تنبیه کننده اعتقاد دارند یا میتوان آنها را بهعنوان میانهرو یا اصولگرا/محافظهکار طبقهبندی کرد، طرفدار مجازات سخت تری هستند. برخی از مطالعات نشان داده که وابستگی مذهبی می تواند بر نسبت و اندازه مجازات تأثیر بگذارد، پروتستان ها بیشتر از کاتولیک ها از مجازات اعدام حمایت می کنند. مطالعات دیگر نشان میدهد که کاتولیکها نسبت به یهودیان بیشتر دنبال مجازات هستند. چندین مطالعه، اشاره به رابطه مستقیم بین مجازات و تفسیرات تحت اللفظی انجلیل دارند. در بعضی از مواقع، شدت مجازات و حمایت از مجازات اعدام مرتبط با بنیادگرایی مذهبی بوده است. یک پژوهش نشان میدهد که افراد مسیحی (یعنی کسانی که فعالانه دیگران را به پذیرش عیسی تشویق میکنند) کمتر از مجازات اعدام حمایت میکنند، اگرچه مطالعات دیگر قادر به یافتن و تکراراین نتیجه نبوده اند. بررسی میزان عبادت گرایی (یعنی میزان زمانی که فرد درمناسک و فعالیت های مذهبی صرف می کند) نیز یافته های گوناگونی را به همراه داشته است.
یک مطالعه جدیدتر نشان داده افرادی که از مجازات اعدام حمایت می کنند به احتمال زیاد پروتستان هستند، اعتقادات بنیادگرایانه دارند، به تفسیر تحت اللفظی کتاب مقدس اعتقاد داشته، و معتقدند که خداوند حامی مجازات اعدام می باشد و برای قاتلان مجازات اعدام را می طلبد. آنها(پروتستان ها) معتقدند که گروه مذهبی شان حامی مجازات اعدام می باشد. همه این یافته ها به استثنای تفسیر تحت اللفظی انجیل، در میان هیئت منصفه ای که واجد شرایط شرکت در محاکمات جنایی بودند، نیز وجود داشته. در یک محاکمه صوری (۴) نشان داده که عوامل مذهبی مختلف بر آراء محکومیت توسط هیئت منصفه تأثیر می گذارند. به طور خاص، صدور احکام اعدام با درجه بنیادگرایی (اعتقاد به تفسیر تحت اللفظی کتاب مقدس) و اینکه خداوند مجازات اعدام را برای قاتلان لازم دانسته و اعتقاد به نظر گروه مذهبی که فرد به آن تعلق دارد از مجازات اعدام حمایت می کند، مرتبط می باشد. اگرچه تحقیقات گاهی اوقات نتایج متناقضی را به همراه داشته است، و لیکن بسیاری از افراد هنگام تصمیم گیری در مورد مجازات و از جمله حکم اعدام قطعاٌ به باورهای مذهبی خود تکیه می کنند.
استفاده از دین توسط وکلا در طول محاکمه
هم دادستان و هم وکلای مدافع برای تأثیرگذاری بر تصمیمات صادره از سوی هیئت منصفه، متوسل به مذهب و تکیه بر دینداری فرد متهم نموده اند. درخواست بازنگری پرونده با رجوع به مسایل مذهبی معمولاً در ارایه بحث پایانی مرحله صدور حکم صورت می گیرد. شاهدان و مدارک می توانند از منابع مختلفی از جمله کشیش ها و بستگان باشد. برخی از دادگاهها به این طریق استفاده از دین (به ویژه در هنگام تجدید نظر در پرونده) اعتراض کرده و تشخیص شان بر اینستکه که مذهب به طور نامعقولی بر تصمیمات هیئت منصفه تأثیر می گذارد.
دادستان از شیوه های گوناگون رویکرد در طول محاکمه استفاده میکند. اولاً، عباراتی از کتاب مقدس را در مورد قصاص نقل می کنند، مانند آیه «چشم در برابر چشم و دندان در برابر دندان» و آیه «هر که خون انسان را بریزد، خون او توسط انسان ریخته خواهد شد». دادستان های پرونده های کودک کشی این آیه را نقل می کنند: «برای او(مجرم) بهتر بود که سنگ آسیاب به گردنش آویزان می شد و او را به دریا می انداختند تا اینکه یکی از این بچه های کوچک را آزار دهد». توسل به چنین عباراتی از طرف دادستان بیانگر درخواست حکم مجازات اعدام برای متهم می باشد.
دوم، دادستان به هیئت منصفه می گوید که خداوند به آنها اختیار داده است که تصمیمات مرگ و زندگی را بگیرند. سایر وکلای دادگستری ادعا می کنند که قانونگذار ایالتی، دادستان و یا دادگاه، تحت اقتدار خداوند عمل می کنند. چنین دستورالعملی حاکی از آن است که خداوند از مجازات اعدام توسط هیئت منصفه حمایت کرده و یا حداقل با آن مخالفت نمی کند.
سوم، دادستان ها بین متهم و شخصیت های کتاب مقدس مانند یهودا ایسکاریوطی و شیطان مقایسه هایی انجام می دهند. وکلای دادگستری همچنین داستان های کتاب مقدس از قابیل و هابیل، داوود و جالوت و پطرس حواریرا نیز بیان می کنند. این داستان ها استعاره های قابل تشخیصی را در اختیار هیئت منصفه قرارداده تا بتوانند در تصمیم گیری های خود از آنها استفاده کنند.
وکلای مدافع نیز متوسل به انواع ترفندهای مذهبی برای متقاعد کردن هیئت منصفه می شوند. به عنوان مثال، آنها آیات کتاب مقدس را نقل می کنند، مانند «دوستان من انتقام نگیرید، بلکه جایی برای خشم خدا بگذارید، زیرا نوشته شده است: «انتقام گرفتن از آن من است. خداوند می گوید من جبران خواهم کرد» یا به طور کلی استدلال می کنند که تصمیمات مرگ و زندگی متعلق به خداست، نه برای انسان.
وکلای مدافع برای مقابله با استدلال آیه «چشم در برابر چشم» توسط دادستان با ارائه جملاتی از عیسی مسیح که از «برگرداندن گونه دیگر صحبت می کند» استفاده می کنند. چنین درخواست هایی توسط وکلای مدافع به جای قصاص، بخشش را مطرح می کنند. آنها همچنین با بیان داستان های کتاب مقدس مانند آنچه در کتاب انجیل یوحنا ( در مورد زنی که در حال ارتکاب زنا گرفتار شده و قرار است تا حد مرگ سنگسار شود، بر اهمیت بخشش استدلال کرده اند. عیسی مسیح به آنهایی که سنگ در دست داشتند می گوید فقط فردی که گناه نکرده باید سنگ پرتاب کند. پس از آزادی زن، عیسی او را می بخشد. هدف از بیان داستان این است که نشان دهند هیچ کس بدون گناه نیست و بنابراین، هیچ کس نباید دیگری را به مرگ محکوم کند. از آنجاییکه عیسی مسیح اعدام را به نفع رحمت و بخشش متوقف کرد، هیئت منصفه باید همین کار را انجام دهند. یکی دیگر از داستان های کتاب مقدس مربوط به مصلوب شدن عیسی می باشد و وکیل به هیئت منصفه می گوید که عیسی از خدا خواست که «آنها (مصلوب کنندگان) را ببخشد زیرا نمی دانند چه می کنند.» بنابراین، به هیئت منصفه گفته می شود مانند عیسی مسیح متهم را ببخشند، همانطوری که او آنها را بخشید.
در نهایت، وکلای مدافع در تلاش برای برانگیختن احساس بخشش هیئت منصفه، شواهدی مبنی بر دینداری متهم ارائه می کنند. به عنوان مثال، یک وکیل ممکن است به هیئت منصفه بگوید که متهم به دلیل مسیحی بودنش و یا چونکه در زمان حبس به مسیحیت گرویده است مستحق بخشودگی می باشد. متهم ممکن است شواهد را ارائه دهد که ثابت کند او مطالعه گروهی کتاب مقدس در زندان را براه انداخته است و کتاب های مسیحی نوشته و یا زمان زیادی را صرف دعا کرده است.
دادگاه ها در مورد مجاز بودن استفاده از دین برای وکلا در جریان محاکمه، آرای مختلفی صادر کرده اند. به طور کلی، متهم می تواند شواهدی از شخصیت خود ارائه دهد که هیئت منصفه را متقاعد کند که مستحق مجازات اعدام نیست. بنابراین، مدارک دال بر پیوستن به مذهب معمولاً مجاز است.
در مورد تکیه بر ( آموزش های) مذهبی توسط دادستان ها و وکلای مدافع اختلاف نظرهای بسیار زیادی وجود دارد. برخی از دادگاهها همه ارجاعات دینی را ممنوع کردهاند، در حالیکه برخی دیگر دستورالعملهایی را برای تعیین اینکه چه نوع ارجاعاتی مجاز می باشند، ارائه کردهاند - برای مثال، دفاعیات بیش از حد مذهبی که ربطی به شخصیت متهم ندارد ، یا توسل به دفاعیاتی که هیئت منصفه را دچار پیش داوری قرار داده و از محاکمه (منصفانه) جلوگیری کند، حذف نموده اند. البته هنوز دادگاه هایی هستند که همه درخواست ها را در محاکمات مجاز کرده اند. چنین دادگاههایی اینگونه درخواست ها را به این دلیل مناسب دانسته که آنها را صرفاً بخشی از نمایش وکلا می باشند.
برخی از دادگاهها به دلایل مختلف استنادات مذهبی را ممنوع کرده و تشخیص دادهاند که چنین درخواستهایی ناقض قانون منع مجازاتهای ظالمانه و مغایر با متمم هشتم ( قانون اساسی آمریکا) می باشد. در یک محاکمه مجازات اعدام، متهم مجاز است که شواهدی برای تخفیف ارائه دهد (به عنوان مثال، شواهدی مبنی بر اینکه متهم مستحق مجازات اعدام نیست). ظاهراً رجوع به کتاب مقدس به هیئت منصفه اجازه نمیدهد که عوامل تخفیف دهنده را در نظر بگیرند. برای مثال، فرمان «چشم در برابر چشم» به اعضای هیئت منصفه دستور می دهد که به قاتلان حکم اعدام بدهند و هیچ دلیلی برای انحراف از این اصل کتاب مقدس توسط اعضای هیئت منصفه وجود ندارد. برخی از دادگاهها ارجاعات وکیل مدافع را نیز نادرست تشخیص داده و آنها را رد می کنند، زیرا این در خواست ها به هیئت منصفه پیشنهاد می کنند که از قانون ایالتی پیروی نکنند. به عنوان مثال، یک وکیل به اعضای هیئت منصفه می گوید که خداوند آنها را از صدور حکم اعدام منع می کند، در حالی که قوانین ایالتی به هیئت منصفه اجازه می دهد که فرد را به اعدام محکوم کنند.
تنها مطالعات اندکی به بررسی اثرات ارجاع به مذهب در محاکمات پرداخته اند. به طور کلی، تحقیقات نشان می دهد که استنادات مذهبی توسط دادستان بی اثر بوده است. یعنی نقل قول های کتاب مقدس، هیئت منصفه را تشویق به صدور حکم اعدام نمی کند. در یک مطالعه نشان داده شده که درخواست های دفاعی تأثیرگذار بوده اند ؛ ولی در واقع اثر معکوس از آنچه در نظر وکیل مدافع بوده، داشته است. به طورمشخص، درخواست وکیل مدافع بر اساس کتاب مقدس باعث شد که اعضای هیئت منصفه به احتمال بیشتری حکم اعدام را صادر کنند. از سوی دیگر، مطالعه نشان داده که شواهد دال بر پیوستن متهم به مذهب باعث شده تا هیئت منصفه در مجازات تخفیف قایل شوند. شواهد دیگری مبنی بر اینکه متهم همیشه مسیحی بوده، یا نتیجه معکوس داشته و یا هیچ تأثیری نداشته است.
استفاده از دین در حین مشورت هیئت منصفه
در چندین محاکمه جنایی اخیر، هیئت منصفه از کتاب مقدس در حین مشورت استفاده کرده اند. هیئت منصفه حداقل در یک محاکمه پذیرفتند که پیش از محکوم کردن متهم به اعدام، به بخش هایی مانند «چشم در برابر چشم» رجوع کرده اند. در حالی که قضات عموماً این عمل را غیر مجاز اعلام کرده اند، حذف کامل دین از اتاق مشورت (هیئت منصفه ) دشوار است. حتی بدون رجوع به انجیل، هیئت منصفه میتوانند با استناد به حافظه خود از آن استفاده کرده و یا به طور ضمنی به اعتقادات مذهبی خود در طول بحثها تکیه کنند. تأثیرات دین در تأملات مشورتی هیئت منصفه مورد مطالعه قرار نگرفته است.
استفاده قضات از دین
قضات نیز می توانند در تصمیم گیری های خود به دین تکیه کرده و در هنگام تایید یا لغو حکم اعدام در راستای اعتقادات مذهبی خود تصمیم گیری کنند. آنها همچنین ممکن است با در نظرگرفتن عوامل مذهبی اجازه دهند تعیین کنند که آیا یک وکیل در یک محاکمه خاص از دین سوء استفاده کرده است یا خیر. تحقیقات بسیار کمی در مورد این موضوع انجام شده، اگرچه یک مطالعه نشان داده قضاتی که از پیروان شاخه مبشرین مسیحی هستند (۵) بیشتر از همتایان خود حکم اعدام را تایید می کنند. این یافته مخالف مطالعه دیگری است که نشان می دهد افراد مذکور کمتر خواستار مجازات سخت هستند.
در مجموع، دین می تواند به طرق مختلف بر محاکمه مجازات اعدام تأثیر گذار باشد اگرچه این تأثیرات عمدتاً مطالعه نشده باقی مانده اند.
* پرانتزها برای روشنتر شدن مطلب توسط مترجمین اضافه شده است.
Criminal- Justice**
۱- در ایالات آمریکا شهروندان بدون سابقه جنایی و خلافکاری می توانند به عنوان هیئت منصفه از طرف دادستان و وکیل انتخاب شده و در دوران محاکه تحت شرایط و دستورات خاص دادگاه به این وظیفه شهروندی بپردازند.
Jehovah’s Witness۲-
Pentecostal۳-
Mock trial۴-
Evangelical۵-
ترجمه توسط فعالان علیه مجازات اعدام
«اعدام هرگز، هیچگاه و برای هیچکس»