عصر نو
www.asre-nou.net

آوای تبعید، شماره چهل و یک


Fri 18 10 2024

محسن حسام

Mohsen-hesam02.jpg
در نگاه اول، چیزی که پیش از همه توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند، تنوع مضامینی است که اسد سیف مدیر مسؤل نشریه الکترونیکی آوای تبعید اتخاذ کرده است. سیف با درایت و تدبیر و با یک نگاه خلاقانه به این مهم دست یازیده است. انتشار شماره پایانی آوای تبعید با حجم -سه جلدی -بیان آشکار جسارت نویسنده‌ای است که خود در حیطه نقد ادبی آثار قابل تآملی جهت ثبت در تاریخ نقد ادبی به یادگار گذاشته است. در خارج از کشور دو منتقد خلاق چون «ملیحه تیره گل» و«بهروز شیدا»را می‌توان با او مقایسه کرد. از این رو می توان قاطعانه گفت که اسد سیف و ملیحه تیره گل و بهروز شیدا در حیطه نقد ‌‌ادبی بسی تاثیر گذار بوده‌اند. راقم این سطور دیروز در یادداشتی به اسد سیف این‌طور نوشته است: در فرانسه ،کشوری که من در آن زندگی می کنم، برای تهیه کاری به این حجم -معمولا -یک گروه پژوهشگر بگیر «متخصص هنر و ادبیات» برای پیاده کردن پروژه‌ای با این کیفیت ماه‌ها وقت می گذارند و البته در یک تقسیم کاری به‌دقت «ارگانیزه»شده مشغول به کار خلاقه می‌شوند. اما در این‌جا چه در تبعید چه در میهنمان این مهم به‌طور انفرادی انجام می‌شود، و برای او«علی اکبر دهخدا »را مثال آوردم.

باری اکنون آوای تبعید شماره چهل و یکمین پیش روی ماست. مخاطب اگر بخواهد در یک مرور شتابزده به نقد ادبی نویسندگان و شاعران و ادیبان و هنرمندان معاصر که در شماره پایانی آوای تبعید مجموع شده‌است، بپردازد، ره به جایی نخواهد برد؛ چرا که این مجموعه تنها به معرفی «چهره‌ها»یی که از میان ما رفته اند، اختصاص ندارد، به زعم راقم این سطور این مجموعه به عبارتی چیزی شبیه «انسیکلوپدی»، دایرةالمعارف مردگان در تبعید است؛ مراد مجموعه ای است که نام معاصرین «کسانی که در حیطه هنر و ادبیات و فرهنگ و علوم و پژوهش کار فکری می کرده‌اند. اسد سیف برای پیاده کردن «این ایده» با اهل قلم در تبعید در یک گفت و شنود دایمی از آن‌ها خواسته‌است که به یاری او بشتابند. کتابی که پیش روی ماست ماحصل هماهنگی و همکاری بی شائبه آن‌ها است.

شماره پایانی یا دایرةالمعارف مردگان ادای دینی است به کسانی که دیروز در میان ما بودند، آمروز در میان ما نیستند، اما نمرداند؛ هستند، به برکت آثار خلاقه -فرهنگی حضوری مداوم دارند. کار سترگ اسد سیف یکی این‌است که با انعکاس و انتشار نقد و بررسی در مجموعه حاضر به سیمای اهل قلم که در قلمروهای متنوع آثار با ارزشی از خود به یادگار گذاشته اند، روشنی مضاعف بخشیده‌است، یعنی که اسد سیف با انتشار مجموعه قابل تآمل سهم خود را به فرهنگ معاصر ادا کرده است و همان‌طور که خودش در خطوط پایانی این مجموعه بیان کرده است، در دوران تبعید کسانی در حد توانایی و امکانات توانسته‌اند بار این مسؤلیت را بدوش بکشند و دست آخر این امانت را به آیندگان می سپارند. لازم می‌دانم در اینجا یاد آوری کنم که چیزی که در این مجموعه جایز اهمیت است، کار خلاقانه نویسندگان ،شاعران و پژوهشگران ماست که در عین حالی که اشاره‌هایی به خصلت‌های انسانی در گذشتگان کرده‌اند: فی المثل بیوگرافی کوتاه، بیان خاطره‌ای، یا رویداد معینی، با انتخاب یک داستان، یک شعر، یک اثر نمایشی، بک اثر پژوهشی در یک برخورد خلاقانه به آن اثر پرداخته اند. من این را به‌وضوح می‌دانم که در این «در آمد» کوتاه نه حق دارم و نه قادر هستم شرح مبسوطی از نقد و نظر ها به‌دست دهم. اما می توانم به مخاطب خاطر نشان کنم که مجموعه حاضر صرفاً بیان احوالات در گذشتگان نیست، بلکه در نقد و بررسی آثار در گذشتگان رگه‌های درخشانی از نقد ادبی نهفته‌است که بدون شک در حد خود یگانه است. کسانی که در جایگاه منتقد در بزرگداشت اهل قلمی نقد ادبی نوشته‌اند، در حیطه های متفاوت کار کرده‌اند. مخاطب از یک سو با یک اثر ادبی روبرو است که مورد نقد و بررسی قرار گرفته‌است، از سوی دیگر با جهان‌بینی کسی آشنا می‌شود که خود یک هنرمند، یک پژوهشگر خلاق است. جالب است مخاطب بداند بسیاری از اهل قلم در عین حالی که دست اندر کار آفرینش هستند، آثار قابل تآملی از نویسندگان، شاعران، فیلسوفان، جامعه شناسان و... از زبانی که خود در آن سرزمین ساکن شده‌اند، به زبان فارسی ترجمه کرده‌اند. و این همه باعث رونق و شکوفایی فرهنگ زبان فارسی شده‌است.

مخاطب با اندک تورقی در حیطه نقد ادبی و پژوهشی دچار بهت و شگفتی می شود و درمی‌یابد که با مروری شتابزده نمی‌توان به یک جمع‌بندی نهایی رسید، چرا که برای اولین‌بار ده‌ها مقاله و نقد ادبی فلسفی و پژوهشی در یک کتاب مجموع شده‌است، پرداختن به مضامین انتخاب شده نیز فرصت دیگری می طلبد .توصیه من به مخاطب این‌است که بنشیند از سر فرصت و به تناوب به این دایرةالمعارف رجوع کند. واقعیت این‌است که این کار نه در جهان نه در ایران، حداقل در تبعید بی‌سابقه بوده‌است. مخاطب نباید از سر تفنن نگاهی به این مجموعه بیاندازد و آن را در زوایای تاریک کتابخانه‌اش از نظر پنهان کند. هم‌چنان‌که نقد ادبی زنده یاد «ملیحه تیره گل»، که حاصل سی سال زحمات او بود. من دارم از اثر «چهارده جلدی» آن بانوی پژوهشگر حرف می زنم. باری، ختم کلام آن‌که با رجوعی دوباره با دایرةالمعارف مردگان می‌توان با چهره‌های هنری، ادبی، آشنا شد که متاسفانه به‌خاطر پراکندگی هم‌میهنان در چهار گوشه عالم و به ویژه به‌خاطر نداشتن ارتباطات و در نتیجه عدم توضیح آثارشان از نظر مخاطب ناشناخته مانده اند. باشد همان‌طور که اسد سیف در سطور پایانی این مجموعه آورده‌است، آیندگان راهش را ادامه دهند و به نوبه خود در اشاعه آثار خلاقه نویسندگان تبعیدی بکوشند.

پاریس، هجدهم ما اکتبر ۲۰۲۴
محسن حسام ‌