عصر نو
www.asre-nou.net

دری گشوده خواهد شد


Mon 16 09 2024

ا. رحمان

صبحگاه
صدایِ گنجشکها
بر شاخکهای درخت بید بلند است
رودی از ترنمِ موسیقی
در جانم فرومی‌ریزد
بیدار می شوم
اما خسته ام
از تکرارِ گفتگوهایِ بی حاصل
کوچه ای که حوصله ام را ندارد
خیابانی که من را بجا نمی آورد
و غوغای همیشگی سوداگران
که مردم را به چار میخ می کشند

من تا کیِ در پشتِ این خانه وُ..
این قفل
در تاریکی به انتظار بنشینم
که کلیدش در یک دعوایِ قبیله ای
در جاده های بیراهه
گمشده..؟
من تا کیِ چشم به دوربینی بدوزم
که در پشت پلکهایم نشسته..؟
گوش به جویده های تاریخ بسپارم
من در همینجا
این جهانِ سرد و خاموش
که چشم و دهان بر نسل کُشی
و خویش کُشی فروبسته
قلبم از این همه سکوتِ جنایت به درد میاید
در مدار بیهودگی می روم،
می روم و باز می گردم
من هنوز به دنبالِ کلید گمشده ام
می دانم راه طولانی در پیش رو دارم

صدایم از دریچه تاریکی می گذرد
واژه‌یِ شکسته‌ای‌
از زمانِ فراموش شده ای
قفلی باز و دری گشوده خواهد شد
که از آن روشنایی فریاد می زند

رحمان-ا ۲۰ / ۶ / ۱۳۴۳