آیا اسرائیل با انکار رنج فلسطینیان، به یک
« منطقۀ محبوب» یا "Zone of Interest"در کنار غزه تبدیل شده است؟
ترجمه حماد شیبانی
Sat 22 06 2024
نوار غزه که از مرز با غزه در جنوب اسرائیل در ماه مه دیده می شود : Ronen Zvulun / رویترز
به این تصویر نگاه کنید
آفتاب گردانها پشت حصار غزه ، ویرانه های این مرگ آباد، به وسعتی بزرگتر از آشویتس، در پس زمینه و آسمان لاجوردی برفراز اردوگاهی که دودکشهایش به دلخواه برپاکنندگان جهنم ستونهای آتش و دود و غباری هستند که از مرگ های دسته جمعی خبر میدهند.
هاارتس مقالۀ تکاندهنده ای دارد که تیترش را با اشاره به این عکس یا شاید با الهام نویسنده از این عکس انتخاب کرده است-
آیا اسرائیل با انکار رنج فلسطینیان، به یک « منطقۀ محبوب» یا "Zone of Interest"در کنار غزه تبدیل شده است؟
عکسی از یک مزرعۀ سرسبز افتابگردان، در اسرائیل، در برابر و امتداد آن خرابه های غزه، یادآور صحنه ای از یک فیلم است در مورد خانۀ ویلائی یک فرماندۀ نازی در کنار اردوگاه اشویتس. این مقایسه بحثهائی را هم موجب شده است. مثل این تصاویر نه تنها نشان می دهند، بلکه پنهان هم می کند.
این عکس که ماه گذشته توسط رونن زوولون، عکاس خبری رویترز گرفته شده، چهار عنصر اصلی دارد : مزرعۀ افتابگردان، مرز، ساختمانهای بمباران شده و آسمان لاجوردی .
مانند هر عکس دیگری، هم اشکار می کند و هم محدود کننده است. ما خرابه های غزه را می بینیم، اما کیبوتص سرد و خالی از سکنۀ پس از قتل عام 7 اکتبر راکه در پشت دوربین پنهان است، نمی بینیم .پس از هشت ماه جنگ و ویرانی ، گلهای افتابگردان دوباره شکوفا شده اند. برخی از اسرائیلی ها ممکن است بگویند که پیروزی دو چهره دارد: احیا و رشد و بقای اسرائیل در نتیجۀ مرگ و نابودی دشمن.
فارغ از نگاه سیاسی، این تصویر نشان می دهد که زندگی در اسرائیل فارغ از ویرانیهای جنگ غزه همچنان ادامه دارد.
هزاران فلسطینی همراه با میلیونها بازدید کننده در X، این عکس را دیده و با عبارت "منطقۀ محبوب" یا منطقۀ دلچسب، به اشتراک گذاشتند، منظور از "منطقۀ محبوب" اشاره به فیلمی است در مورد زندگی خانوادگی یک فرماندۀ آشویتس، رودولف هوس، در خانۀ زیبائی ، درست خارجِ اردوگاه مرگ
"منطقۀ محبوب" یک اصطلاح آلمانی است که نازیها برای محدودۀ شش مایل مربع در اطراف اشویتس، بکار می بردند که اختصاص به منازل مسکونی وساختمانهای اداری افسران "اس اس" داشت. در این فیلمِ برندۀ اسکار، تنها نشانه از وجود یهودیان دودی است که از دودکش کوره آدم سوزی بیرون می آید. فیلم، از وحشت حاکم بر اردوگاه در کنار زندگی آرام خانوادۀ رودلف هس پرده بر میدارد و صدای ضعیف ناله و گریه ای کودکانه که گاه به گوش می رسد. زندگی انها چنان راحت بود که همسر فرمانده حاضر نشد ان خانه و باغچۀ وسیعی را که به یک تکه از بهشت تبدیل شده بود را ترک کند.
آیا اسرائیل ، جایی که شهروندانش زندگی دلپذیری دارند به گونه ای "منطقۀ محبوب"، در کنار غزه، تبدیل شده است و مردمش رنجی را که بدست دولتشان بر فلسطینیان تحمیل می شود انکار می کنند؟
فلسطینی ها در حال بازرسی از اوارهای ساختمانی هستند که در حمله اسرائیل به اردوگاه پناهندگان مغازی در مرکز نوار غزه در ماه دسامبر تخریب شده است.تصویر: عادل هانا / AP
اول، باید دانست که غزه برای اکثریت اسرائیلی ها چه چیز را تداعی میکند : یک مکان بسته، پر از جمعیت، غرق در فقر و عقب ماندگی مذهبی. وجود این منطقه یک مشکل و یک مزاحم است، یک بمب ساعتی است که مدام تیک تاک می کند و ما فکر می کردیم بالاخره یک روز منفجر می شود. اینجا در اصل اردوگاهی برای اسکان موقت فلسطینیها بود، ولی انگار زمان از "نکبه" تا امروز ، همین طور یخ زده ، متوقف شده است. اینجا سیارۀ دیگری است که تنها 47 مایل از تل آویو فاصله دارد.
با این حال، شباهتهای بسیاری بین اسرائیل و غزه وجود دارد که اسرائیلی ها اصلا دوست ندارند آنرا بپذیرند.
"«غزه شبیه شبح کشور ماست... آینه ای است که تصویرکوچک شده اسرائیل در آن دیده می شود، یک نهاد متراکم و بسته مملو از پناهندگان است. اسرائیل و غزه مانند عروسکهای ماتریوشکا یکدیگر را در بر می گیرند: یک نوار باریک و کوچک، با جمعیتی به حدی غیرقابل تحمل متراکم و با مرزهای بسته و همسایگانی که دشمن هستند و نامهای گذشتۀ دور را بر خود دارند. غزه، با اردوگاه های پناهندگان و نامهای تاریخی انها، مانند معضلات جان سخت و پیچیده درونی ان که مثل زخم ماندگار نمیخواهد محوشود. این تصویری است که نویسنده و محقق اسرائیلی یوری کوهن در مقالۀ خود با عنوان "غزه و تل آویو: شهر سفید و شهر همزاد "، غزه بدست می دهد . (در کتابی به زبان عبری که توسط عمری بن یهودا و دوتان هالوی ویرایش شده است به نام "هتروتوپیای (گونۀ های ناهمگون ) اسرائیل: غزه در سیاست و فرهنگ اسرائیل)"..
این کتاب روشنگر که کمی قبل از 7 اکتبر منتشر شده است، پس زمینه این نقطه عطف ویرانگر را بدست میدهد. کتاب مثل نمایشگاهی است که در آن، بیش از دوازده نویسندۀ اسرائیلی و فلسطینی ما را به دهه ها درگیری و تاثیر اشغالگری و زندگی روزمره غزه می برند و دینامیزم پیچیدۀ شباهت های بین ساکنان اسرائیل و نوار غزه را از طریق دیدگاه های فرهنگی، تاریخی و شخصی بررسی می کند.
کتاب نشان می دهد که غزه همزاد یا "هتروتوپیا"ی اسرائیل است: یک مکان آشنا و در عین حال بیگانه، در داخل مرز اما در حاشیۀ آن. این یک جهان در جهان است، منعکس کننده و در عین حال ناراحت کننده از انچه در خارج از آن قرار دارد.
برای پرداختن به این سؤال پیچیده و تا حدودی ناخوشایند که ایا اسرائیل به عنوان "منطقه محبوب" عمل می کند، به رسانه های اجتماعی اسرائیل می پردازیم، جایی که روان جمعی ملت ظهور می کند و منعکس می شود.
اگر من اخبار جریان اصلی را تماشا کنم، اسرائیل ممکن است یک "منطقه محبوب" یا "Zone of Interest" بزرگ باشد: اخبار گرسنگی در غزه به ندرت پوشش داده می شود. به عنوان مثال، سوخته شدن ۴۵ نفر در چادرهای یک اردوگاه در رفح در اواخر ماه می، در ابتدا به عنوان یک شکست دیپلماتیک، یک مانع، یا یک اسیب حاشیه ای در عملیات قتل دو کادرمیانی حماس عنوان شد. یا هنگامی که چهار گروگان اسرائیلی از غزه نجات یافتند، رسانه ها، به ویژه در ابتدا، تنها بر مرگ افسر ویژۀ اسرائیلی، که نامش را روی عملیات گذاشتند، به عنوان تنها هزینۀ ازادی گروگانها تمرکز کردند. مرگ بیش از ۲۰۰ فلسطینی (بعدا معلوم شد 270 فلسطینی ، چند گروگان اسرائیلی کشته و بیش از 600 فلسطینی بشدت زخمی شده اند) به اندازۀ کافی قابل توجه نبود که بتواند حس پیروزی را که شبکه ها به دنبال ان بودند، کاهش دهد.
با کمک استودیوهای خبری، همانطور که مایکل اسفرد، وکیل حقوق بشر اسرائیلی اشاره کرد، استدلال می شود که اسرائیلی ها به دلیل عدم پوشش و سانسور برنامه ریزی شده، تصویر کاملی از وضعیت انسانی فاجعه بار در غزه دریافت نمی کنند. و اگر غزه به طور ناگهانی بر روی صفحۀ نمایش ظاهر شود، تنها به عنوان یک منطقۀ جنگی و تروریستی است که در موادی، آنهم ویرایش و تصحیح شده توسط ارتش اسرائیل، نشان داده شده است.
سوای این پوشش های دستوری ، هیچ گفتمان اساسی در مورد برنامه های اساسی اسرائیل دررابطه با اوضاع فاجعه بار غزه وجود ندارد. این امر بی تفاوتی و جهل فزاینده ای را در میان اقشار وسیع مردم اسرائیل ایجاد می کند. شاید هم اینگونه، برای حکومت اسانتر باشد.
اما فضیه به این پوشش کمرنگ هم ختم نمی شود. این رسانه ها همچنین اتهامات علیه جاناتان گلازر، کارگردان یهودی "منطقۀ محبوب" یا "Zone of Interest"را تحت عناوین "اهانت به خون" یا بی اعتنائی به خون قربانیان یهودی در سخنرانی اسکارش ، دامن زدند. او اظهار داشته بود که این فیلم "غیر انسان کردن انسانها را را در بدترین حالت خود نشان می دهد" و این سوال را مطرح می کند که چگونه باید در برابر حمله ای که منجر به کشته شدن "قربانیان 7 اکتبر"، در اسرائیل، و نیز حملات مداوم به غزه" ، مقاومت کرد و واکنش نشان داد.
پاسخ به این سوال با مشاهدۀ پوشش کانال 14، کانال خبری راستگرا و طرفدار نتانیاهو، پیچیده تر می شود. در اینجا،فقط رنج غزه پنهان نمی شود بلکه آنرا حقانیت می بخشند و وقوعش را ستایش می کنند. در یک "مطالعۀ تحقیقاتی" ظالمانه و چندش آور، این رسانه استدلال کرد که چپ بودن به طرز خطرناکی قاتل بودن است.
واقعیت آن است که مجامع واقع در امتداد مرز غزه که در 7 اکتبر مورد حملۀ حماس قرار گرفتند، عمدتاً کیبوتص هائی بودند که به خاطر ایدئولوژی سنتی و صهیونیستی اعضای آن شناخته شده اند. کانال ۱۴ نموداری ارائه داد بیانگر اینکه رأی دهندگان دست راستی شانس بیشتری برای زنده ماندن در قتل عام داشتند زیرا انها در مناطق شدیدا آسیب دیده زندگی نمی کنند
حتی بعید نیست ادعا شود که عودید لیپس چیتز و حاییم پری، دو سالمند 80 ساله اسرائیلی از ساکنان کیبوتص نیرعوز، که سالها داوطلبانه در سازمانی که فلسطینیان بیمار- عمدتا کودکان - را از غزه برای درمان به اسرائیل می برد، داوطلبانه کار می کردند، خود شان رانندگی ماشین هائی را بعهده داشتند که دیگران را به تونلهای خان یونس و به اسارت حماس منتقل میکرد. البته پری اوایل این ماه در اسارت و طی عملیات ارتش اسرائیل کشته شد.
اسرائیلی هایی که در نزدیکی مرزبا نوار غزه زندگی می کنند طبق چنین فرهنگی نمی توانند در معرض مقایسه با نازیها یا همدستی با آنها قرار نگیرند.
ویویان سیلور را در نظر بگیرید که روز 7 اکتبر در کیبوتص به ایری به قتل رسید، کسی که یکی از بنیانگذاران تشکل مدنی زنان صلح بود و زندگی خود را وقف مبارزه ای کرده بود که بر اسان آن همسایگانش در آنسوی مرز غزه بتوانند در آزادی و کرامت، عاری از محاصره و اشغال اسرائیلی ها و بدون جنگ زندگی کنند.
حائیم کاتسمن، از کیبوتص هولیت، نیز در این قتل عام به قتل رسید، او در یک گروه ویژۀ حفاظت از جوامع فلسطینی بدوی که هم توسط ارتش و هم شهرک نشینان خشن و متعصب تپه های حبرون در کرانه باختری ،هدف قرار گرفته بودند، عضو فعال بود.
شاچار تسیماخ ، یکی از اعضای انجمن مدنی شکستن سکوت بود که فعالان را برای هدایت تورهای حبرون و افشای واقعیتهای پنهان مربوط به نتایج اشغال ارتش اسرائیل آموزش می داد، هم در 7 اکتبر به قتل رسید.
در تلاشی به اندازۀ کافی عجیب و غریب، کانال 14 تنها نشان می دهد که چگونه این اسرائیلی های صلح طلب، همگی، کسانی بودند که "منطقه محبوب " یا "Zone of Interest" را تشکیل می دادند، همین قضاوت غلط را (برخی) مدافعان طرفدار فلسطین به طور روشن مرتکب شدند. اینها، بر خلاف تصویر در فیلم، دقیقا کسانی بودند که شاهد دود در پشت مرز در جنگهای غزه بودند، و هر روز با رنج همسایگان به دام افتادۀ خود همدردی می کردند و آنها را بعنوان انسانهایی که هستند، می دیدند. آنها تجسم یک روح دلسوز و فعال اسرائیلی بودند - عاری از خصومت بیهوده و بزدلانۀ راست گرایان.
با این حال، اگر اسرائیل شهرک سازی در غزه را ادامه دهد، یک «منطقۀ محبوب » یا "Zone of Interest" اسرائیلی ظهور خواهد کرد. این چشم اندازی تخیلی نیست، بلکه هدف وزرای ارشد راست افراطی اسرائیل ایتامار بن گویر و Bezalel Smotrich است. این نشان دهندۀ نوعی "Zone of Interest"است که در حال حاضر در کیبوتصهای یهودی نشین در کرانۀ باختری اتفاق می افتد.
افتابگردانها به بهترین وجه به عنوان بنای یادبود افرادی مانند ویویان، شاچار، هاییم و چاییم و صدها نفر از همسایگانشان هستند که به دنبال اشتی بودند، اما توسط اسرائیل رها شدند و توسط حماس به قتل رسیدند.
دیوید ایساخاروف سردبیر اخبار در هاارتص انگلیسی است. پیش از این او رسانه های اجتماعی و محتوای مبارزات انتخاباتی را در مورد علل مترقی برای سازمان های غیر دولتی در اسرائیل و خارج از کشور هدایت می کرد.
توییتر: @davidiss