عصر نو
www.asre-nou.net

پوارو بازی


Fri 24 05 2024

علی اصغر راشدان

new/aliasghar-rashedan-06.jpg
بالگردا سه تا بوده ن، اگه مرضی تو کارنبوده، واسه چی تموم آدمای مهم رو سوار یکی ازاوناکرده ن؟ »
« اگه دستی تو کارنبوده، واسه چی از این سه تا بالگرد، همونی که این ۹ نفرتوش بوده ن، سقوط کرده؟ »
« اگه مقصدی تو کار نبوده، واسه چی اونهمه مدت، بالگرد و مسافراش گم وگوربودن و هیچ خط وخبری ازشون نبوده و نمیتونستن پیداشون کنن؟ حتما یه حکمتی تواین کاربوده! »
« هیچکدوم این حرفا نیست، تمومشون رو نشوندن تو یه بالگرد قراضه ی عهد بوق، بعدم همه جاش رو دست کاری کردن و فرستادنش تو هوای توفانی بلند کوههای زاگرس، نقشه شون بی نقص بوده و مو به مو عملی شده. »
« اشتبا می کنین، میگن تو بالگرد مربوطه بمب کارسازی کردن، بعدم تو موقع مناسب، ازتو یکی از اون بالگردای دیگه واز راه دور، بمبه رو منفجرش کردن. »
« اصلااین حرفانیست، توهوای توفانی مه آلود، اسرائیل باموشک زده، واسه همینم بالگرده خاکستر شده وهمه شون جوری سوختن که قابل شناخت نبودن، این خبرائیم که میدن، تمومش کشکه. »
« همه رو نفرست دنبال نخودسیا، داشی، بالگردو خودشون یا روسا زدن و بس، به شا رگم قسم میخورم که هیچ اما و اگر دیگه م توکارنیست. »
« اینم از اون حرفاست! واسه چی میباس روسا بالگردو زده باشن؟ خودشون تو اوکراین، کم گرفتاری دارن که بیان اینجاها دنبال بالگرد زدن! روسا واسه چی اینکارو کرده ن؟ جوابمو بده! »
« دلایلش خیلی زیاده. »
«حرف الکی نزن، چنتا از اون دلیلای زیادتو بگو تامام بفهمیم، همه چی دون روزگار! »
« خیلی وقت بود که رئیس جمهور و دولتش راه خودشو میرفت، انگارفقط دستورای پدرزنشو اجرامیکردو دولتشو چار اسبه طرف ناتو وارباب بزرگ می کشوند. گوشش بدهکارهیچ احدالناسیم نبود. »
« با کدوم دلیل این زخرفاتو سرهم میکنی! اصلا سردرنمیارم، حالا مسئله رو خیلی پیچیده ترکردی، بیشت رتوضیح بده. »
« مدتها بود که تو جلسه هائی که روسا و چینیا داشتن، رئیس جمهور، وزیر خارجه و هیچکدوم از اعضای دولت شرکت نمی کردن، اون اولام که رئیس جمهور میرفت و شرکت میکرد، باهیچکدومشون دست نمیداد و کنار هیچکدومشون نمی نشست، بعدشم میرفت تو دستشوئی و دست وبالشو آب می کشید و کر میداد، به نزدیکاش می گفت: اینا بی دین و ناپاکن، باید بهشون نزدیک نشد، آمریکائیا مسیحین ، مثل ما مذهب دارن، ثروت دنیارو دارن، خیلی از زن وبچه های اعضای دولت تو آمریکا تحصیل و زندگی می کنن، کل ثروتشون رو اونجاها سرمایه گذاری کرده ن، خیلی از پولای ماهها تو بانکای آمریکاست. همینجوری نمیشه زد زیر همه چی، قید ثروتمندترین وپرقدرت ترین کشوردنیا رو زد و رفت سراغ یه عده کافر بیدین بی خدا. اینجوری بود که روسا توکوههای جنلگی زاگرس و تو توفان ومه، باموشک،‌ دخل تمومشون رو آوردن وفرستادنشون پیش فرشته ها. »
« به به، عجب پواروی خیالباف پرمغز معرکه ای هستی تودیگه، همه رو ازتعجب پاک چارشاخ کردی. »
« ما اینیم، خیال کردی کم الکی هستیم، داشی! »
« پدرزنه این وسط چه صیغیه؟ دوست داریم این پدرزنه رو بیشتر بشناسیم و نقششو تو این جریان بدونیم، میشه خواهش کنیم رابطه شو باقضایا، مفصلا توضیح بدی وتفسیرکنی، جناب پواروی همه چی دون؟ »
« رئیس جمهورریشه تو خانواده ودم و دستگاه علموت، پدرزنش داشت. »
« خود این علموت توکجا ریشه داشت وداره؟ »
« علموت چهل واندی سال پیش یه آدمی بودمثل تموم فکل کراواتیای پیش ازانقلاب. »
« شغل وکار اون زمانش چی و چه کاره بود، این علموت؟ »
« یکی از کارکشته های معروف نشده ی ساواک بود. مثل خیلی از ساواکیای شناخته نشده، دستور گرفت جاعوض کنه، بره جائی که احدالناسی از زندگی و کارمخفی قبلش بونبرده باشه. فرستاده شد به منطقه ی پهناور شرق کشور. »
« توشرق کشور به چی کار جدیدی گماشته شد؟ »
« « لباس آخوندی تنش کردن. مدتی نگذشته، دستهای پرقدرت پشت پرده، به یه شیخ مشهور تبدیلش کردن. »
« به به، عجب کشکی سابیدی، همه ش خرده خشکه! بفرما بعدش چی شد، جناب پوارو؟ »
« مدت درازی نگذشته، شد امام جمعه و بعدشم به مرور زمان، سلطان منطقه شد. حالا روایت میشه که زیرزیرکی وبین اعوان وانصارش، زمزمزه ی رهبری وهمه کارگی می کنه، ازهیچ احد الناسیم فرمون نمی بره. »
« تموم حدس وگمانهات متینه، بفرما اینا چی ربطی به رئیس جمهور و بالگردو این قضایا داره، جناب پوارو؟ »
« مثل خیلی از اعوان و انصار نزدیک، دست دامادشم گرفت و باخودش بالا کشوند، دامادشم اول یه آدم معمولی بود. اونم ریش دار ومعمم وآخوندش کرد. بعداز ماموریتای زیادوباگذشت سالای آزگار، شد یکی از سه قاضی معروف صادر کننده حکمای اعدام انقلابیا. »
« میخوای بگی مسبب وعامل اصلی اعداما، علموت وامثالش بودن که ریشه تو ساواک داشتن،‌جناب پوارو؟ »
« همینطوره، علموت با انواع شگردا، رو دامادش تسلط کامل داشت و یه جورائی هدایتش میکرد، این داماد ویکی از سه قاضی معروف به سه جلاد، دست آموزو دست پرورده علموت، ساواکی قبلی وهم مسلکاش بود، ایده های علمو ت بوسیله دخترش که رو شوهرش مسلط و همه کاره ی امورش بود، به دامادش منقل و مامور اجراشون میکرد. »
« میخوای بگی مسبب اصلی بیشتر جنایتا و کشتارجوونا و انقلابیا، تو این چل واندی سال، پس مونده ها ونیروهای نفوذی ساواک، انجمن حجتیه وفرقه ی مصباحیه و سران بازاریا وبرج سازا و برج دارای امروزین؟ دست مریزاد، جناب پواروی روزگار؟ »
« بگذریم، این رشته سری دراز داره، شرح دردش، مثنوی هفتادمن کاغذ پردردو آه میشه... واسه جلسه ی امروز بستونه دیگه. بلن شین برین دنبال نون که خربزه آبه...»