عصر نو
www.asre-nou.net |
کم نبوده و نیستند پزشکانی که در کنارکار و وظیفۀ پُرمسئولیت طبابت، نقش های سیاسی و فرهنگیِ ارزشمندی ایفا کرده اند تا آنجا که تعدادی از آنان، زن و مرد، در زمرۀ روشنفکران سیاسی و فرهنگی ِمیهنمان بوده اند و نقشی مؤثر بر روند تحولات دموکراتیک در جامعه داشته اند. ![]() حرفه ی پزشکی، یا به قول زنده یاد دکتر غلامحسین ساعدی ،" حرفه وجیه المله طبابت"، وجاهت و مقبولیتی عام، تاریخی وجهانی داشته و دارد. در ایران طبیب را حکیم می خواندند شاید به این خاطر که او را صاحب حکمت و همه چیز دان می پنداشتند، منزلتی که این حرفه را به حد" دانش و حرفه ای خدايي " رساند. این جایگاه یگانه را نیاز انسان به سلامتی و عشق اش به زندگی و گریزش از درد های جسمانی و روانی، و مرگ سبب شده است. انسان سلامتی خود و عزیزان اش را مهمترین مساله زندگی اش می داند. تامین و حفظ سلامتی را نیز ورای تمهیدات آسمانی، به طور واقعی در حضور و نقش پزشک تجربه کرده است. این نیاز رابطه ی ویژه ای میان پزشک و بیمار و نزدیکان بیمار بر قرار می کند و از پزشک اتوریته و شخصیتی مورد اعتماد در ذهن آنان می نشاند. هنگامی که انسان به فرد و یا حرفه ای نیاز داشته باشد آن حرفه و صاحب حرفه اهمیت خاصی برای فرد نیازمند پیدا می کنند، اهمیتی که غالبا" تا هنگام رفع آن نیاز وجود خواهد داشت. در مورد حرفه ی پزشکی این اهمیت داشتن، ابعاد و دامنه ی وسیع تری پیدا می کند و پزشک نه فقط در رابطه با بیمار و خانواده و نزدیکان بیمار، که در سطع جامعه از وجهه و منزلتی خاص (معنوی و مالی) و پایدار برخوردار است. ویژگی های برشمرده در خاطرات دکتر زهرائی در رابطه اش با بیماران و در محیط های بهداشتی و درمانی حس و درک شدنی ست. در جامعه پزشکی برخی پزشکان به مانند طبیب معروف" علی بن عباس اهوازی" (متوفی به سال 384 هجری) می اندیشند که گفته بود طبیب می باید " پیوسته به مطالعه کتب، یعنی خواندن کتب طبی و خواندن آنها مشغول باشد" و صرفا" به حرفه وتخصص خود و درمان بیماران اش بیاندیشد".واقعیت این است که حساسیت این حرفه که با جان آدمیان سر و کار دارد دانش و تجربه و تبحر ضرور، و وقت کافی برای با بیمار بودن می طلبد، این ویژگی ها بطور واقعی امان نمی دهند اکثر پزشکان فراتر از حرفه ی خود به دیگرعرصه های فعالیت های اجتماعی قدم بگذارند. حتی در شرایط امروزین به ندرت دیده می شود که اکثر پزشکان به مطالعه و فعالیت در زمینه های سیاسی و فرهنگی بپردازند و در این عرصه نیز وقت صرف کنند. وجهه و منزلت و نیز بی نیازی مالی و معنوی این حرفه، بخش اعظم پزشکان را به محافطه کاری بیشتر سوق داده است. پزشکان، به مانند نویسندۀ این خاطرات، می باید حد اقل با طرح و بیان تجارب شان سببِ تقویت حس همدردی و همدلی میان انسان ها شوند. این بحث که پزشکان بهتر است در حوزه کاری خود نقش "روشنفکران خاص" را ایفا کنند، هم در عرصه روابط انسانی و اجتماعی و هم در پهنۀ سیاست های بهداشتی و درمانی و آموزش پزشکی معنا می شود. بی تفاوت نبودن نسبت به مسائل اجتماعی وعوامل فرهنگی و اخلاقی ای که بر سلامت جسمانی و روانی افراد و گروههای اجتماعی تاثیر می گذارند نیز در زمره ی وظایف پزشکان، در هرجای جهان، دانسته اند. بستر مناسبی که رابطه میان پزشک و بیمار و جایگاه اجتماعی پزشک به وجود می آورد می تواند عاملی باشد که با اتکا به آن پزشک فراتر از تشخیص بیماری و درمان بیمار با تجارب و نگاه انساندوستانه به عرصه تشخیص و درمان بیماری های جامعه، یعنی عرصه ی سیاست و فرهنگ نیز پا بگذارد، و یا حداقل با برداشت ها و تعاریف امروزین نقش روشنگرانه ی "روشنفکر خاص" را ایفا کند و شخصیتی روشنفکری در موقعیت شغلی اش سامان دهد و در همین محدوده پیام آور همدلی، همدردی، آزادیخواهی و انسان دوستی باشد. تلاش های دکتر محمود زهرایی در عرصه سیاسی، فرهنگی وقلمی، و انتقال تجارب آموزنده و تاثیر گذارش نمونه ای مثال زدنی، ستودنی و قابل اتکاست، نمونه ای که نشان می دهد پزشکان می توانند و می باید حضوری فعال تر و چشمگیرتر و نقشی مؤثر و پویا در جامعه داشته باشند. .......... از فیس بوک مسعود نقره کار |