عصر نو
www.asre-nou.net

امید


Sun 31 03 2024

مجید نفیسی



امیلی دیکنسون "امید" را
پرنده‌ای می‌خوانَد
که در جان او آشیان دارد
و بی‌آنکه از او دانه‌ای بخواهد
پیوسته آواز می‌خواند.

من آن را چون جیرجیرکی دیدم
که در خواب‌های کودکیم ظاهر شد،
در شعرهای نوجوانیم بالید
و در هیاهوی یک انقلاب گم‌شد.

امروز در تبعید تنها مانده‌ام
اما هنوز هم
وقتی که به ایوان می‌روم
تا به تنها گلدان خانه‌ام آب دهم
آوای جیرجیرکی را می‌شنوم
که از پشت خیزران‌های همسایه
مرا به سوی خویش می‌خواند.

سوم نوامبر دوهزار‌و‌دوازده