عصر نو
www.asre-nou.net

‏ثابتی و ‌افسار گسیختگی در اذیت و آزار ارتشی‌ها


Tue 5 12 2023

علی افشاری

new/aliafshari.jpg
سرگرد پرویز انصاری از مقامات خوش‌نام در دادرسی ارتش شاهنشاهی بود. ایشان مسئولیت رسیدگی به تخلفات پرویز ثابتی را در دولت ارتشبد ازهاری دریافت کرد که به دلیل انقلاب به نتیجه نرسید. البته ایشان بعد از ارائه گزارشی از نابسامانی‌ها و نحوه بازجویی‌ها در «ساواک» و ضد اطلاعات ارتش به سرلشگر فرسیو و انعکاس آن نزد محمد رضا شاه پهلوی در سال ۱۳۵۴ جهت مطالعه و ارائه طرح سازمانی جدید به اداره دوم اطلاعات ارتش منتقل و به تقاضای سپهبد پالیزبان برای پیاده سازی طرح فوق در آن اداره ماندگار می‌شود. وی در سال ۱۳۵۵ وابسته نظامی ایران در پاکستان شده و آبان ۵۷ به پیشنهاد ارتشبد ازهاری و موافقت محمدرضا شاه برای انجام تحقیقات از دولتمردان گذشته به تهران احضار می‌شود.

‏انصاری مباحث گسترده‌ای از تخلفات ثابتی را نوشته است که به تدریج به موارد مهم آن می‌پردازم. انصاری مدعی است که ثابتی نگاه کیته‌توزانه به ارتش داشته و از هر فرصتی برای پرونده سازی برای آنها استفاده می‌کرد.

‏به زعم انصاری انگیزه ثابتی برای اینکار پیدا کردن راه‌های میانبر غیرشرافتمندانه برای کسب مقامات بالا بوده است.

انصاری در گفتگو با سپهبد مقدم رئیس وقت اداره رکن دوم ارتش چنین برخورد امنیتی و پرونده سازی بی‌رحمانه ثابتی را برای نیروهای ارتش شرح می‌دهد:

‏«شما بهتر از من می دانید که ساواک هر فرد با گناه و یا بیگناهی را که دستگیر می‌کند، اولین سئوالش این است که در ارتش چه کسی را می شناسد؟ اگر بگوید هیچکس، سئوال می‌کند آیا در همسایگی شما هیچ فرد ارتشی زندگی می‌کند؟ کافی است آن بدبخت بی‌خبر از همه جا بگوید: بله در انتهای کوچه ما یک نفر ارتشی سکونت دارد که من اسم و درجه او را نمی‌دونم» از اینجا کلید پرونده سازی ساواک زده می‌شود، زیرا ساواک با مراجعه به کوچه مورد نظر و تحقیق از همسایگان، نام و مشخصات آن نظامی بیکاره از همه جا بی‌خبر را پیدا و سپس با شکنجه فرد دستگیر شده از او می خواهد که بنویسد اسلحه بدست آمده از او توسط فلان سروان، فلان استوار، فلان ستوان در اختیار من قرار گرفته، و اگر از فرد تحت بعزجوئی اسلحه‌ای پیدا نکرده باشند، می‌گویند بنویس این فرد نظامی به من پیشنهاد فروش اسلحه داده است. بعد این مزخرفات را با داستان سرایی‌هلی بیمارگونه به اداره دوم منعکس می‌کنند و ما هم مجبوریم از نظامی مورد نظر تحقیق کنیم و در نهایت بعد از مدتی متوجه بشویم که ساواک مزخرف گفته است. اما تیمسار! افسر و درجه‌داری که چند هفته و یا چند روز در بازداشت بوده باید به خدمتش در ارتش ادامه بدهد در حالیکه او دیگر افسر سابق نیست…»

به نظرم ثابتی ارتشی‌ها را مانع ریاست خود بر ساواک می‌دید و از این جهت دنبال پرونده سازی برای اثبات برتری خود بود.

‏در ادامه عکس اظهارات وی در مورد پرونده ساختگی «گروه افسران برانداز مهندسی بروجرد» را همرسان می‌کنم. چشمداشت رییس ساواک بروجرد به همسر یکی از این افسران و جواب رد او نقطه آغاز این پرونده‌سازی شنیع بود.