در استخرهای تهران چه میگذرد
Thu 26 10 2023
س. حمیدی
در گسترهی تهران بزرگ چیزی حدود ششصد استخر بزرگ و کوچک به فعالیت اشتغال دارند. در شمال شهر تهران، از راهاندازی استخر بیش از مناطق جنوبی آن استقبال میگردد. به طور کلی هر قدر به پهنهی جنوبی شهر تهران نزدیک میشویم از میزان فعالیت استخرها نیز کاسته میشود. در عین حال در شمال شهر تهران استخرهای لوکسی راه انداختهاند که حتا دسترسی طبقات متوسط شهری به آنها امری ناممکن مینماید. اکثر استخرهای لوکس به هتلهای لوکس اختصاص دارد که اغلب آنها در مالکیت بنیاد مستضعان یا بنیادهای ریز و درشت دیگر قرار دارند. در واقع از امکانات ثروت عمومی کشور تنها افراد مرفهالحال جامعه سود میبرند. وزارتخانهها و نهادهای دولتی نیز استخرهایی برای استفادهی نیروهای خودشان راه انداختهاند. شکی نیست که نهادهای نورچشمی جمهوری اسلامی بیش از دیگر نهادها از چنین تسهیلاتی سهم میبرند.
تجاریسازی در فضاهای نظامی شرایطی را برانگیخته است تا استخرهایی نیز در همین فضاهای نظامی ساخته گردند. اما انواع و اقسام نهادهای وابسته به ارتش، نیروی انتظامی و سپاه همین استخرها را به مکانی برای سوداگری خویش بدل نمودهاند. آنها از تمامی مراجعان خود ورودی میگیرند، اما برای مراجعان اختصاصی خویش تخفیفهای ویژهای را اعمال میکنند.
مشکل اکثر این استخرها به آنجا بازمیگردد که بیشترشان از آب شرب شهر برای پر کردن مخزن خود استفاده به عمل میآورند. جدای از این، از پمپ تصفیهی آب هیچ بهرهای ندارند. در نتیجه آب استخر چهبسا ماهها تخلیه نمیشود. عدهای برای رفع چنین آسیبی، به آب استخر کلر میزنند. اما نایابی و گرانی بیرویهی کلر شرایطی را برمیانگیزد تا مدیران استخر برای تصفیهی آب از مایعهای سفیدکننده سود ببرند. موضوعی که ضمن آن ناراحتیهای چشمی، پوستی و تنفسی شدت میگیرد. گفتنی است که وزارت بهداشت بر عملکرد این استخرها کوچکترین نظارتی به عمل نمیآورد. وزارت ورزش و شهرداری نیز به منظور عافیتطلبی از نظارت مستقیم بر چنین اماکنی شانه خالی میکنند. پدیدهای که موجب میشود تا استخرها به مکانی مناسب برای شیوع و بازتولید انواع و اقسام بیماریهای پوستی و عفونی بدل شوند. اما نهادهای مسئول چنان میپسندند که همچنان آسیبهای بهداشتیِ چنین سهلانگاریهایی را نادیده بگیرند.
در عین حال شیوع بیش از حد بیماریهای مفصلی و امراض قلبی و کلیوی شرایطی را در جامعه پیش آورده است که پزشکان بیش از پیش مراجعان خود را به استفادهی از استخر تشویق نمایند. بهخصوص بزرگسالان بیش از دیگران به بهرهگیری از چنین فضایی سفارش میشوند. با همین رویکرد بهداشتی است که افراد مسن جامعه بیش از دیگران به استخر روی میآورند. ولی نگاه جوانان جامعه به استخر نگاهی تفریحی است. چون آنان به استخرهایی روی میآورند که خدمات تفریحی و ورزشی بیشتری برای ایشان فراهم میبیند.
عدم دسترسی به حمامهای عمومی زمینههایی را در مناطق جنوبی شهر تهران پیش آورده است تا از استخرهای عمومی برای حمام کردن استفاده گردد. چیزی که به طور حتم در این پهنه از شهر بر کثیفی و ناایمنی استخر دامن میزند. ولی جمهوری اسلامی به کاستیهایی از این دست به عنوان مشکل فردی شهروندان خود نگاه میکند. حمامهای عمومی همگی سالهای سال پیش تخریب شدهاند و دیگر کمتر نشانهای از آنها باقی ماندهاست. در همین مناطق از شهر است که بیش از شمال آن ایمنسازی ساختمان استخرها را نیز نادیده میگیرند. چون استخرهای عمومی از دستگاههای تهویهی مناسب چندان بهرهای ندارند. همچنین نظافت رختکنها و دوشهای شیر آب به امان خدا رها میشود. از ظرفیت استخر هم بیش از گنجایش آن استفاده میگردد. حتا نیروی انسانی آنها از توان و تجربهی کافی برخوردار نیستند. به طبع استخرهای جنوب شهر تهران بیش از استخرهای شمالی آن نسبت به شیوع انواع و اقسام بیماریهای واگیر بیتفاوت باقی ماندهاند. بدون تردید نادرترین ویروسها و میکروبها در همین استخرهای عمومی است که به دیگران انتقال مییابد.
آمارهای غیر رسمی حکایت از آن دارند که در شهر تهران چیزی قریب صد و بیست هزار استخر خانگی را سامان بخشیدهاند. استخرهای خانگی بیش از همه در مجتمعهای مسکونی بزرگ شمال شهر راهاندازی میشوند. پدیدهای که به سهم خود به گرانی بیرویهی مسکن دامن میزند. نهادهای نظارتی دولتی به فزونی چنین پدیدهای بیتفاوت باقی میمانند. در عین حال اکثر این استخرهای خانگی با آب شرب شهر تهران پر میشوند. در واقع هزینههای رفاهی چنین مراکزی را هم به پای تودههای محروم جنوب شهر تهران مینویسند و ادارهی آب و شهرداری تهران نیز به طور غیر مستقیم در این خصوص تسهیلگری لازم به عمل میآورند. چون آنها گواهی پایان کار ساختمان خود را از شهرداری میگیرند. ادارهی آب نیز به همهی آنها اجازه داده است تا از آب شرب شهرشان برای پر کردن چنین استخرهایی استفاده به عمل آورند.
استخرها تسهیلاتی نیز برای پدیدهی دورهمی مردم فراهم میبیند. در این خصوص زنان بیش از مردان نقش میآفرینند. چون حدود هفتاد در صد از مراجعان استخرها را زنان تهرانی پوشش میدهند. آنان از این دورهم بودن در راه همنوایی اجتماعی و روانی با همدیگر سود میبرند. در همین مکان است که زنان یاد گرفتهاند تا برای همدیگر آواز بخوانند و به دور از چشمان کارکنان استخر برقصند. عدهای از زنان هم از همین گردهماییهای غیر رسمی در راه فروش تولیدات خانگی خویش بهره میگیرند. چون مربا و ترشیجات خانگی بیش از تولیدات صنعتی کارخانهها، شوق مردم را برمیانگیزد. جدای از این، زنان دستفروش در همین استخرها از دستفروشی کالای خود نیز بازنمیمانند. انواع و اقسام گلهای تزیینی و سازههای دستی خود را نیز در همین مکان به فروش میرسانند. بسیاری از زنان بنا به گرانی طلا به بدلیجات رغبت نشان میدهند. فروشندگان طلاهای بدلی نیز میتوانند نمونههایی از همین بدلیجات را در استخر به فروش برسانند. بازاریابی نیز در استخرهای شهر تهران رواج یافته است. گرانی و شرایط نکبتبار جامعه چنین کارهایی را به مردم تحمیل مینماید. حتا گروهی هم انواع و اقسام تورهای گردشگری راه میاندازند و در همین استخرها است که به دنبال مشتری میگردند.
دور هم بودن و گپ و گفت با همدیگر نیازی روانی و اجتماعی است. موضوعی که شک و بدگمانی حکومت را در پی دارد. ولی زنان بیش از مردان چنین نیازی را در استخر به نمایش میگذارند. آنوقت پای درد دل هم مینشینند و در راهنمایی همدیگر برای زیستن آزادانه چیزی کم نمیگذارند. اکثر زنان ایرانی از شوهرانشان چندان رضایتی ندارند. آنان دوست دارند چنین دردی را با زنان دیگر هم در میان بگذارند. چهبسا استخر رفتن را بهانه میکنند تا از فضای خفقانآور خانه بگریزند. از سویی بازنشستگی مردان شرایطی را برمیانگیزد تا آنان ساعتهای بیشتری را در خانه به سر بیاورند. آنوقت داغ دل خود را از کژتابی حکومت بر سرِ همسر خویش خالی میکنند. زنان نیز بهتر آن میبینند که ساعتهای بیشتری را در استخر بگذرانند تا از زخم زبان شوهرشان اندکی در امان بمانند. نوعی خوددرمانی روانی که زنان جامعه نیز عملیاتی کردن آن را غنیمت میشمارند. با این همه عدم تمکن مالی بسیاری از زنان، زمینههای کافی فراهم میبیند که آنان زخم زبان شوهرشان را هم نادیده بگیرند.
استخرهای تهران همگی از عدم وجود تشکل صنفی رنج میبرند. تریبونی که در آن میتوانند مطالبات رسمی خود را طرح و پیگیری نمایند. کارکنان این استخرها نیز تاکنون نتوانستهاند تشکلی را سامان ببخشند که در فضای آن مطالبات صنفی خودشان را از مجرای قانونی دنبال نمایند. چون اکثر آنان بیمه نیستند و جدای از این همیشه با خطر اخراج از کارشان، دست به گریبان هستند. کارفرما نیز تلاش میورزد تا حقوقی کمتر از حقوق رسمی مصوب وزارت کار به ایشان پرداخت شود. همچنین کارکنان استخر دانش و تجربهی کاری لازم را فرانگرفتهاند و کارفرما نیز چنین آسیبی را به هیچ میشمارد. در عین حال کارفرما به نصب دستگاههای ایمنی لازم در فضای استخر تن درنمیدهد. موضوعی خطرناک که جدای از ارباب رجوع به جسم و روان کارکنان استخر نیز آسیب میرساند.
اسلام سیاسی جمهوری اسلامی با تفریحات سالم و همچنین حقوق ابتدایی مردم سر سازگاری نشان نمیدهد. موسیقی، رقص، آزادی بیان و آزادی زیستن را از مردم گرفتهاند. اما شهروندان تهرانی تلاش میورزند تا در استخرهای عمومی شهر هم که شده، بخشهایی از این آسیبهای سیاسی را جبران نمایند.