نذری اربعین با خیرات دلار، یورو و دینار
Fri 1 09 2023
س. حمیدی

مجمع سالانهی شرکت نفت، گاز و پتروشیمی تأمین اجتماعی "تاپیکو" در تاریخ ششم شهریور ماه سال جاری برگزار گردید. مجری برنامه در این نشستِ سالانه اعلام کرد که او از طرف همهی حاضران در کربلا "نایبالزیاره" بوده است. موضوعی که به هیچ عنوان با دستور کار این نشست سازگاری نداشت. به همین دلیل هم سهامداران خُرد ضمن اعتراض خود او را از پشت تریبون به پایین کشیدند. آنان موضوعی را یادآور میشدند که چرا تاپیکو با بودجهی شرکت و سود سهامداران خود، مدیرانش را به کربلا میفرستد. در نتیجه نارضایتی خویش را از هزینهکرد ناصواب درآمدهای شرکت اعلام کردند.
اما موضوع نشست سالانهی تاپیکو به همین جا پایان نمیگرفت. چون در این جلسه فیلمی نیز به نمایش درآمد که بر پایهی آن، این شرکت در خاک عراق برای زائران اربعین چندین ایستگاه صلواتی ایجاد نمودهاست. در همین ایستگاههای صلواتی است که بین زائران دولتیِ اربعین، غذای نذری توزیع میگردد و شربت و شیرینی بینشان خیرات میکنند. ماجرایی که میباید هفتهها بدون وقفه ادامه یابد. این هم نوعی از دین است که جمهوری اسلامی را میتوان مبتکر آن به شمار آورد. چون با پول مردم و بدون رضایت صاحبان اصلی این پول، خیرات میدهند تا زمینههای تبلیغی عوامانهای برای حکومت بیافرینند. اما مشتریان اصلی این مفتخوریها همانهایی هستند که رانتخواری و حرامخواری را لازمهی پیشرفت در دستگاه دولتی میبینند.
این موضوع در حالی در شرکت نفت، گاز و پتروشیمی تأمین اجتماعی اتفاق میافتد که این هلدینگ تولیدی همیشه از پاسخگویی به مطالبات صنفی کارگران خویش بازمیماند. چنانکه اعتصاب و تحصن به یکی از وقایع همیشگی در این مجموعه بدل شدهاست. چون کارگران شرکتهای زیر مجموعهی تاپیکو همواره از اجرای "طرح رتبهبندی مشاغل" هیچ بهرهای نمیبرند و کارهای سخت و زیانآور ایشان را هرگز در نظام بیمهای صندوق تأمین اجتماعی به حساب نمیآورند. مدیران این مجموعه همچنین نیروی انسانی اصلی خود را از شرکتهای پیمانکاری تأمین مینمایند. این گروه از کارگران همیشه از دستیابی به حقوق و مزایای مساوی با کارگران رسمی جا میمانند. شرکتهای مجموعهی تاپیکو جدای از این، موضوع ایمنسازی فضای واحدهای تولیدی خود را نادیده میگیرند. موضوعی که ضمن حوادث کارگری، به فزونی مرگ و میر دامن میزند. اکنون آتشسوزی، سقوط از ارتفاع و برقگرفتگی در جریان کار روزانه، به یکی از حوادث عادی در واحدهای تولیدی تاپیکو مبدل گردیدهاست. ولی کارفرما ضمن همآوایی با حکومت در تبلیغات اربعین، گرسنگی و مرگ را سراغ نیروی انسانی خویش میفرستد.
گفتنی است که تاپیکو یکی از سه شرکت عمدهی نفت، گاز و پتروشیمی کشور شمرده میشود که در نقشی از یک هلدینگ تولیدی، دهها شرکت بزرگ و کوچک کشور را در انحصار خویش دارد. این هلدینگ هم اکنون به عنوان سهامدار عمدهی این گروه از شرکتهای پتروشیمی نقش میآفریند: فنآوران، مارون، زاگرس، خراسان، مروارید، ایلام، نوری، باختر، فارابی، مرجان، شازند، تبریز، خارگ، نیروکلر و شیمیبافت. تاپیکو جدای از این، سهامدار عمدهی نفت ستارهی خلیج فارس، ایرانول، نفت پاسارگاد و پرسی ایران گاز هم به حساب میآید. اکنون تمامی این شرکتهای بزرگ تولیدی به طور مستقل نیز بسیج شدهاند که ضمن حیف و میل داراییهای مجموعهی خود به زائران بین راهی اربعین غذا و امکانات رفاهی برسانند. چون مدیران دولتی دوام و بقای خود را بر کرسی ریاست، به نقشآفرینی در این کارزار حکومتی وابسته میبینند.
شهرداری تهران نیز تمامی تلاش خود را جهت راهاندازی ایستگاههای صلواتی به کار برده است. ایستگاههایی که از چهار هفته قبل فعالیت خود را در بوستانها و میدانهای شهر تهران به اجرا میگذارند. ضمن همین تبلیغ است که غروبها فضای حاشیهای همین ایستگاههای صلواتی از ترافیک بند میآید. حکومت میخواهد از همین رفتار تبلیغی عوامانه در راستای مشروعیت بخشیدن به عملکرد خویش سود ببرد. شهرداری تهران جدای از این حرکت تبلیغی، در خود شهرهای نجف و کربلا نیز از پذیرایی و خدمترسانی به زائران دولتی چیزی فرونمیگذارد.
گفته میشود که بیش از ششصد شرکت بزرگ و کوچک صنعتی و تولیدی در خاک عراق به زائران اربعین غذاهای نذری میخورانند. با این حساب ماجرای نذر کردن تنها به آدمها محدود باقی نمیماند بلکه آن را به شرکتهای خصوصی و نهادهای حکومتی نیز گسترش دادهاند. نوزده وزارتخانهی دولت جمهوری اسلامی نیز در همین راه تمامی تلاش خود را در خاک عراق به کار میبرند. استانداریها هم مستقل از وزارتخانهها در پخت و توزیع مواد غذایی نقش میآفرینند. قریب ۲۹ بانک دولتی و خصوصی کشور هم در همین راستا با نهادهای دولتی و عمومی کشور به مسابقه برخاستهاند. دولت انتظار دارد تا از درآمد و پول بانکها نیز در راه پذیرایی رایگان از زائران سود بجوید. جدای از این، حدود سی شرکت بیمه هم کارزار تبلیغی خود را به نفع نظام جمهوری اسلامی به کار میگیرند تا از همسویی خود با خواست و ارادهی حکومت چیزی جا نمانند. در واقع جمهوری اسلامی آگاهانه و دانسته هزینههای مفتخوری زائران اربعین را بین همین گروه از سازمانها و نهادها سرشکن میکند.
اکثر سازمانها و نهادها اکنون کارمندان خود را با هواپیما به خاک عراق رساندهاند. کارمندان در این مدت از ادارهی متبوع خویش حق مأموریت هم دریافت خواهند کرد و چندان نیازی نیست که مرخصی اداری بگیرند. به هر نفر از زائران دویست هزار دینار عراقی ارز میدهند. زائران همچنین میتوانند صد دلار هم ارز با قیمت توافقی بگیرند. قیمت ارزِ توافقی دلار را چیزی حدود بیست و هشت هزار تومان محاسبه میکنند. تازه ماجرا به همین جا پایان نمیپذیرد. چون هر زائری میتواند جدای از همهی این ارز گرفتنها، سیصد یورو هم ارز مسافرتی از بانک بگیرد. بانکها همچنین به همهی زائران تا سقف ده میلیون تومان وام میدهند. مردم عادی میگویند بسیاری از این زائران حتا به کربلا هم نمیروند بلکه پس از آنکه پاسپورتشان مهر مرزی کشور عراق را خورد، از نو به کشور برمیگردند. زائران در واقع قصدشان آن است که تنها از مزایای دولتی آن سود ببرند وگرنه هرگز زیارتی در کار نیست. تا کنون چیزی حدود یک میلیون و دویست هزار نفر ارز اربعین را دریافت نمودهاند.
در عین حال، طولانی کردن زمان رسم دولتی اربعین، شرایطی را در داخل کشور برانگیخته است که مردم در تهیه و خرید ارزاق خویش با مشکل مواجه شوند. چون یک ماه است که همهی اقلام غذایی را بدون استثنا بار کامیون میزنند و به آن سوی مرز در عراق میفرستند. تمامی سردخانههای بین راهی هم از مواد غذایی ایران انباشته شدهاند. چنین سیاستی کار را به آنجا کشانیده است که مردم در داخل کشور برای تهیه و خرید مواد غذایی خویش با مشکل مواجه گردند. چنانکه قیمت انواع و اقسام میوه و صیفیجات ضروری از سه هفته پیش دو برابر شده است. همین موضوع در خصوص مرغ و گوشت مصرفی مردم هم صدق میکند. گرانی و کمیابی یا نایابی مواد غذایی شرایطی را فراهم میبیند که مردم در گذران عادی خویش نیز بیش از هر زمانی با مشکل روبهرو گردند.
اربعین هم همانند عاشورا اقتصاد ویژهی خود دارد. این نوع اقتصاد ویژه، بخشی پایدار از اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی شمرده میشود که اسلام سیاسی حکومت بیش از چهل و چهار سال است نمونههایی روشن از آن را به نمایش میگذارد. دیگهای پلو، علمهای سیاه پوش، مفتخوری، گریه کردن به عشق قیمه پلو و شربت نذری همگی در سازهای از همین اقتصاد تعریف میگردد. بیدلیل نیست که مدافعان حکومت ضمن خوردن آش و پلوی نذری، هم ثواب میبرند و هم حاجت میگیرند. رفتارهایی آلوده به وهم دینی که سیاستمداران ضمن آن به ظاهر یقهی خود را از طرح و تکرار مطالبات جاری مردم وامیرهانند. جمهوری اسلامی نیز به اتکای فرآوری مخدر اربعین است که از پاسخگویی به مطالبات معیشتی تودههای مردم سر باز میزند. چون مدیران دولتی که در خود توان پاسخگویی به خواستهای شهروندان را نمیبینند، از حربهی کهنه و زنگ زدهی اربعین در همین راستا سود میبرند. آنوقت نمایشی از رفتار خویش به اجرا میگذارند که شهروندان کشور از بام تا شام بر چنین رفتار مضحک و عوامانهای میخندند.
|
|