قسمت هائی از رمان آوارگان خوابگرد» - «سیزدهمین قسمت »»
«مرکز خودیابی و بسامان سازی آوارگان- ناکجا
Sat 29 07 2023
سيروس"قاسم" سيف
مکان: سالن تأتر.
آوارگان، در حال تماشای فیلم مستند داستانی تولیدشده به سفارش سازمان ملل هستند.
..................................
...زندگی و مرگ شما، بستگی به خواندن و فهمیدن درست این کتاب دارد!
ما، از طرفداران "عناصر حاضر و غایب" هستیم!
به وقتش، دوباره با شما تماس خواهیم گرفت!).
لبخند تمسخرآمیزی که صورت شماره هفت را فراگرفته بود، همزمان با خواندن متن بالا، کم کم ، محومی شود و دست هایش شروع به لرزیدن می کنند. به پشتی صندلی تکیه می دهد و با دست های لرزانش، عینک مطالعه اش را می گذارد روی چشم هایش وشروع می کند به مطالعه ی ادامه ی آن کتاب جلد سفید!
( شرکت جولاشگا چبست و ازکجا آمده است؟
بسته شدن نطفه ی شرکت جولاشگا، همزمان بوده است با ظهور انسان در کره ی زمين؛ با اين تفاوت که ظهورانسان ازاولين خسوف و کسوف فراتر می رود، اما لحظه ی بسته شدن نطفه ی جولاشگا،چيزی است در حدود همان خسوف و کسوف اول!
اطلاعات به دست آمده راجع به گذشته های اين شرکت، بناشده بر حدس و گمان است و فاقد جان تاريخی، تا آن زمان که در سرتاسر جهان، اقدام به خريد خاک قبرستان های قديمی می کند و تاريخش، می شود، تاريخی جاندار و هدفمند!
قرارداد، قرارد بسيار ساده ای است که بر اساس آن، شرکت موظف می شود در ازای در اختيار گرفتن زمين قبرستان های قديمی و استخراج خاک آن:
اولا، مبلغی به صاحبان قبور بپردازد.
ثانيا، به جای قبرستان های قديمی، قبرستان های جديدی احداث کند.
ثالثا، برای صاحبان قبور و فرزندان و وابستگان سببی و نسبی آنها، بنا بر توانائی هاشان، در مناطق زير پوشش شرکت، ايجاد کار کند.
در عوض، طرف ديگر قرارداد که صاحبان قبور باشند، موظف می شوند که:
اولا، مدارکی ارائه دهند، دال بر ارتباط سببی و نسبی شان با مرحوم در گور خوابيده.
ثانيا، مشخصات روانی و جسمی و اعتقادی خودشان و هفت پشت پدری و مادری شان را در اختيار شرکت قراردهند.

زمانی از بسته شدن قرارداد نمی گذرد که جنگ وابستگان مرده ها، برسرمالکيت قبرها شروع می شود؛ وابستگانی که با نسبت دادن صفت حرامزادگی به يکديگر، تلاش می کنند که ديگر مدعيان را از ميدان بيرون کنند تا خود، به تنهائی وارث بلا معارض مزايای حاصله از فروش قبرها باشند. جنگ آغاز شده، سالها طول می کشد تا به صلح بينجامد. جنگی که نتيجه اش، می شود میليون ها انسان کشته و معلول و آواره.
به دستور شرکت، کشته ها را در قبرستان های جديد دفن می کنند و ملقبشان می کنند به قهرمانان از دست رفته!
معلولان را هم در همان قبرستان ها به کار می گمارند و ملقبشان می کنند به قهرمانان زنده!
" با آوارگان چه می کنند؟"
شرکت برای استخراج خاك قبرستان ها و انتقال آن، به انبارهای مخصوص، نياز به نيروی کار دارد و پس از انجام آزمايش هائی که روی تعدادی از آوارگان به عمل می آورد، به اين نتيجه می رسد که چون آوارگان دچار بيماری " خوا بگردی" شده اند و واحد کار تاريخی آنها به طور مدام در حال تغيير است، بنا براين، شرکت نمی تواند آينده ی پروژه های خود را بر اساس چنان وضعيت متغيری بنا کند. از طرف دیگر، متخصصين شرکت که سال ها مشغول مطالعه روی پديده ی خوابگردی بوده اند، اعلام می کنند که اگر آنها مشخصات روحی و جسمی و اعتقادی آوارگان و هفت پشت پدری و مادری آنها را در اختيار داشته باشند، می توانند واحد کار روان تاريخی آوارگان را در حد نياز شرکت، تثبيت و کنترل کنند.
از آنجائی که موارد درخواست شده از طرف متخصصين، همان مواردی بود که آوارگان، پيش از آواره شدنشان، بر اساس قراردی که با شرکت بسته بودند، ملزم به انجام آن شده بودند، ولی به دليل جنگ نتوانسته بودند به تعهداتشان عمل کنند، بنا براين شرکت تصميم می گيرد که انجام موارد معوق مانده ی قرارداد را طی اطلاعيه ای به آوارگان اعلام کند. اطلاعيه چيزی است بدين مضمون:
(...مردم شريف! جنگجويان بزرگ و وارثان بر حق قبرستان های قديمی!
با توجه به گرفتاری های ناشی از جنگ، شرکت جولاشگا، در صدد آن نيست که بابت تاخير در انجام موارد منعکس شده در قرارداد، از شما عزيزان تقاضای پرداخت خسارت کند، بلکه مثل هميشه برای اثبات حسن نيتش، تقاضا می کند که هرچه زودتر، فورم های مربوط به بندهای "هفت" و "هفتاد" قرارداد را تکميل نموده و به آدرس "بخش تشخيص" ارسال داريد و گرنه با همه ی حسن نيتی که شرکت دارد، پس ازانقضای تاريخ تعيين شده، مجبور خواهد شد که برای احقاق حق خودش، از هر طريقی که مناسب بداند، اقدام کند و...)
هنوز موعد تعيين شده به پايان نرسيده است که به تعداد آوارگان و مرده های منتسب به آنها، فورم های کامل شده به سوی شرکت سرازير می شود؛ فورم هائی که در آن به همه ی سؤالات پاسخ داده شده است، به جز موارد " حلال زادگی و حرام زادگی" که آوارگان به دليل تجربه ی تلخی که از جنگ چندين ساله شان داشتند و نيز با استناد به قرارداد صلح، تشخيص آن را به عهده ی خود شرکت گذاشته بودند. بخش تشخيص، پس از بررسی فورم های رسيده، نظر خودش را چنين اعلام می دارد:
(آوارگان و مرده های منتسب به آنها دارای سابقه ی تاريخی هفتصد و هفتاد خسوف و کسوف هستند و علی رغم تعلق به سرزمين های مختلف و تنوع در نژاد و زبان و فرهنگ، به سادگی، می توانند در جايگاهی قرار بگيرند که هم رضايت آنها تضمين شود و هم منافع شرکت. اما آنچه کار را مشکل می کند، بررسی عميق تر اطلاعات داده شده به وسيله ی آوارگان است که بی توجهی نسبت به آن، در دراز مدت، خطرات جبران ناپذيری را به دنبال خواهد داشت. چون:
اولا، بعضی از آوارگان، در تشريح شجره نامه ی قومی شان، از خويشاوندان دور و نزديکی نام برده اند که مشخصات آنها، به طورعجيبی با مؤسسين اوليه ی شرکت و حتی در مواردی، با مشخصات بعضی از مسئولان زمان حاضر انطباق کامل دارد!
ثانيا، در همان شجره نامه های قومی، از افراد ديگری نام برده شده است که مشخصات آنها منطبق با مشخصات موجوداتی است که شرکت آنها را دشمنان ازلی و ابدی خودش می داند و به دليل حاضر و غايب شدن های متناوب و غير قابل پيشبينی شان، آنها را عناصر" حاضر و غايب" ناميده است) ....
ادامه دارد......
...........................................................
توضیح: اولین چاپ "رمان آوارگان خوابگرد". 1998 میلادی- پاریس- انتشارات خاوران.
|
|