عصر نو
www.asre-nou.net

داستان مطلق‌گرایان و تمامیت‌خواهان


Sat 8 04 2023

کیقباد یزدانی

داستان مطلق‌گرایان و تمامیت‌خواهان در همه‌ی زمانه‌ها و زمینه‌ها داستانی تکراری و غم‌انگیز است. مطلق‌گرایان و تمامیت‌خواهان از هر مرام و مسلکی که باشند، بسیار شبیه هم‌اند: از چپِ چپ تا راستِ راست؛ از سلطنت‌طلبان تا جمهوری‌خواهان؛ از دین‌داران تا بی‌دینان؛ برای همه‌ی این‌ها همواره دو جبهه وجود دارد: جبهه‌ی خودی یا غیرخودی؛ جبهه‌ی دوست یا دشمن. همه‌چیز یا سیاه است یا سفید؛ همه‌کس یا خوب‌اند یا بد؛ یاحق‌اند یا ناحق؛ یا اهورایی‌اند یا اهریمنی؛ حد وسط وجود ندارد.

در نگاه مطلق‌گرایان و تمامیت‌خواهان، همه شبیه هم‌اند؛ همه سروته یک کرباس‌اند: چپ، چپ است، راست، راست است، سلطنت‌طلب سلطنت‌طلب است؛ جمهوری‌خواه جمهوری‌خواه است؛ دین‌دار دین‌دار است؛ بی‌دین بی‌دین است. هیچ تفاوتی میان گونه‌های مختلف آن‌ها نیست. نه چپ و راست افراطی می‌شناسند، نه سلطنت‌طلب و جمهوری‌خواه تندرو و میانه‌رو و نه دین‌دار و بی‌دین سهل گیر یا سختگیر. کهنه و نو، سنتی و مدرن، محافظه‌کار و لیبرال برای آن‌ها واژه‌هایی غریب‌اند. ازاین‌رو آن‌ها عاشق کلی‌گویی و برخوردهای فله‌ای‌اند.
مطلق‌گرایان و تمامیت‌خواهان اهل گفت‌وگو و مباحثه نیستند، بلکه یکه سخنرانی‌اند که منبر خود را می‌روند و حرف خود را می‌زنند و می‌روند.

آن‌ها همه‌چیز را یکسان می‌بینند و همه را یکسان می‌خواهند. یکسان بپوشند، یکسان بخورند و بیاشامند و یکسان بیندیشند! آن‌ها دگرباشان و دگراندیشان را برنمی‌تابند. هر که با آن‌ها نیست، بر آن‌هاست و هر که در کنارشان نیست، رودررویشان ایستاده است.

مطلق‌گرایان و تمامیت‌خواهان همه‌کس و همه‌چیز را در یک متر و اندازه می‌خواهند و اگر کسی یا چیزی در متر و اندازه‌ی موردنظرشان نبود، به‌جای آن‌که متر و اندازه‌شان را تغییر ‌دهند، دیگران و دیگر چیزها را به آن متر و اندازه درمی‌آورند و برای این کار فقط یک ‌راه و یک شیوه می‌شناسند: زور و سرکوب.

مطلق‌گرایان و تمامیت‌خواهان (به گمان خود) همه‌چیز را می‌دانند و برای هر پرسشی پاسخی دارند. حتی بسیاری پاسخ‌ها را از پیش آماده دارند. "شاید" و "نمی‌دانم" در فرهنگ آنان وجود ندارد.

مطلق‌گرایان و تمامیت‌خواهان نه به تغییر اعتقاددارند و نه تغییر را می‌بینند. ازنظر آن‌ها چپ‌ها همان چپ‌های پنجاه سال پیش‌اند؛ راست‌ها همان راست‌های صدسال پیش؛ سلطنت‌طلب‌ها همان سلطنت‌طلب‌های تاریخ؛ جمهوری‌خواهان همان جمهوری‌خواهان هرجا؛ دین‌داران همان دین‌داران هزاره‌ها و بی‌دینان همان بی‌دینان‌ همیشه‌اند!

مطلق‌گرایان و تمامیت خواهان به کمتر از غایت و ایده آل‌ خود قانع نیستند. یا همه‌چیز یا هیچ‌چیز! یا همه با ما، یا بی ما، همه هیچ!

مطلق‌گرایان و تمامیت‌خواهان همواره و هم‌زمان شیفته‌اند و نفرت دارند. شیفته‌ی خود و باورهای خود و نفرت از دیگری و هرچه به‌جز خود و باورهای خود. آن‌ها همواره نیاز به دشمن دارند، چراکه بدون دشمن، نه خود را می‌شناسند و نه می‌توانند خود را به دیگران بشناسانند.

مطلق‌گرایان و تمامیت‌خواهان اهل نقد و پرسش نیستند، اهل مدح و ستایش‌اند. اهل قدسی سازی و پرستش‌اند. القاب و عناوین پرطمطراق همچون عُظما، اعظم، کبیر و انواع حضرات و عالی‌جنابان واژه‌های موردعلاقه‌ی آنان هستند.

"چرا" در قاموس مطلق‌گرایان و تمامیت‌خواهان وجود ندارد. "چرا" برای آن‌ها یعنی گستاخی، یعنی تردید، یعنی نفی خود. آن‌ها فقط پاسخگوی بالاتر از خودند، نه پائین تر از خود و بالاترینشان پاسخگوی هیچ‌کس!

برای مطلق‌گرایان و تمامیت‌خواهان، باورهایشان اصل و هدف نهایی است و همه‌چیز و همه‌کس در خدمت آن و وسیله‌ای برای رسیدن به آن و یا پیاده کردن آن. و در این راه همه‌چیز مجاز است و توجیه‌پذیر.

مطلق‌گرایان و تمامیت‌خواهان شیفته‌ی رهبر و پیشوایند و عاشق رابطه‌ی مرید و مرادی. آن‌ها بیشتر اهل تقلید و دنباله‌روی‌اند تا تأمل و اندیشه. آزادی، به‌ویژه آزادی فردی ازنظر آن‌ها، یا وسوسه‌ای شیطانی است یا تحریک دشمنان و بیگانگان.

مطلق‌گرایان و تمامیت‌خواهان همواره در گذشته سِیر می‌کنند و شیفته‌ی گذشته‌اند، حتی وقتی برای آینده می‌کوشند؛ چراکه غایت و آمال آن‌ها همواره ثابت و تغییرناپذیر است و آنچه ثابت و تغییرناپذیر است، در گذشته می‌ماند و درجا می‌زند.

چکیده‌ی سخن اینکه: مطلق‌گرایان و تمامیت‌خواهان، تنها خود و باورهای خود را حق و ملاک حق می‌دانند و بقیه و دیگران را ناحق. تنها خود را مظهر همه‌ی خوبی‌ها و راستی‌ها می‌دانند و دیگران را نماد بدی‌ها و کژی‌ها. ازاین‌رو چشم‌ها و گوش‌های خود و مردم را می‌بندند و دل‌ها و مغزهای خود و آنان را قفل می‌‌زنند تا از "راهی" که در آن هستند، منحرف نشوند و به "راهی دیگر" نروند؛ تا بدین‌گونه، دوام و بقای خود را تضمین کنند!

فروردین 1402