دنیای دو جهانی رهبر جمهوری اسلامی
Fri 15 07 2022
س. حمیدی
رهبر جمهوری اسلامی چند سالی است که به شدت در موعظههای سیاسی خود بر حضور و پایداری "جبههی مقاومت" تأکید میورزد. توضیح اینکه این پایداری قرار است در مقابل نفوذ همه جانبهی نظامی، سیاسی و اقتصادی اسراییل صورت گیرد. اما جبههی مقاومت به نیروهایی اطلاق میشود که حول محور سیاستهای جمهوری اسلامی گرد آمدهاند و از نان سفرهی مردم ایران ارتزاق میکنند. این نیروها از حشدالشعبی عراق و حزبالله لبنان گرفته تا حوثیهای یمن و گروههای پراکندهای از هواداران بشار اسد را در بر میگیرد. نیروهایی که به ظاهر قرار است روزی و روزگاری اسرائیل را از پهنهی نقشهی جهان محو نمایند. اما اسرائیل به اتکای پیمان ابراهیم و توان فزایندهی خود در دوستی با کشورهای اسلامی، بر تمامی گلوگاههای حیاتی و نظامی منطقه دست یافته است. مسافرت بایدن به اسراییل و دیگر کشورهای منطقه نیز رونمایی از چنین اتحاد نانوشتهای را پیش روی مخاطب میگذارد. اما در سویهی دیگری از این اتحاد، پوتین، رئیسی و اردوغان در تهران گرد میآیند که به گمان ایران میتوان از آن به عنوان نمایشی هرچند ظاهری برای مخالفت با سفر بایدن به کشورهای منطقه یاد کرد.
با این همه، همین گروه نخاله و نامتجانس سه نفره حتا نتوانستهاند چین را به جرگهی خویش بیفزایند. چون چین از هرگونه صفآرایی نظامی آشکار در جهان امروزی طفره میرود و فقط به منافع اقتصادی خود در گسترهی این صفبندیهای نظامی جنگافروزانه میاندیشد. چنانکه چین در بازار فولاد و نفت ایران و روسیه، فقط موضوع ارزان خری نفت و فولاد ایران و روسیه را برای خود امری مغتنم میشمارد.
در فضای جبههی مقاومت موهومی که رهبر جمهوری اسلامی ایران در ذهن خود میپروراند، هیچ دولتی حضور ندارد. اما دولتمردان جمهوری اسلامی وهمی را در سر میپرورانند که گویا چنین جرگهای از کشورها را میتوان در پهنهی جغرافیای جهان سراغ گرفت. بیدلیل نیست آرزوی پیمانهایی درازمدت را با چین، روسیه و حتا ونزوئلا دوره میکنند. پیمانهایی که تنها منافعی یکسویه را برای کشورهای خارجی به اجرا میگذارد. بدون آنکه بتواند گرهای از کار فروبستهی سیاستمداران بیسیاست ایران بگشاید.
از سویی دو طرف این ماجرای سیاسی ایران و روسیه، زمان دقیق مسافرت پوتین را اعلام نمیکنند. گویا هر سویهای از این سیاستهای خودانگارانه، در واهمه از شهروندان خود به سر میبرد و به دلایل امنیتی نیاز دارد که زمان دقیق این مسافرت هرگز رسانهای نشود. حتا در تهران هم مخالفان جنگ اوکراین برنامهای را به پیش میبرند که همزمان با مسافرت پوتین تظاهراتی را مقابل سفارت روسیه سامان ببخشند. موضوعی که بیش از واهمهی دولت روسیه، ترس و هراس نیروهای امنیتی ایران را برانگیخته است. پس چنین نشستی به حتم در جوی امنیتی و پلیسی پا خواهد گرفت. چون موضوع آن هرچه باشد با منافع شهروندان دو کشور چندان سازگاری نشان نمیدهد.
در عین حال،، ضمن اخباری که گاهی به رسانهها نیز درز میکند، مشخص شده که روسیه از پهپادهای ایرانی هم در جنگ خود با اوکراین سود میبرد. ولی دولت ایران زمان چنین معامله و تهاتری را به پیش از آغاز جنگ اوکراین بازنمیگرداند. با این همه جایی گفته نمیشود که دولت ایران همراه با ادامهی جنگ اوکراین، از ارسال جنگافزارهای خود به روسیه ممانعت به عمل خواهد آورد. این موضوع در حالی صورت میپذیرد که ترکیه از ارسال هزاران پهپاد خود به اوکراین خبر میدهد. بنابراین نشست سه جانبهی تهران فقط از حضور و تبانی دوستانی هرچند موقتی و لحظهای رونمایی به عمل میآورد.
ترکیه در این نشست رؤیای صدور حمله به کردهای سوریه را در سر میپروراند. چیزی که چندان هم با سیاستهای سوریه، روسیه و ایران ناهمخوانی ندارد. چون هر سه کشور در معادلات سیاسی خود سرکوب کردها را در خاک سوریه امری واجب میشمارند. فقط تضمین کافی و وافی میخواهند که سرکوب کردها به ماندگاری نظامی ترکیه در خاک سوریه نینجامد. در ضمن ایران هم چندان بدش نمیآید که در این بده- بستانهای سیاسی موضوع آزادی تروریستهای خود را از زندان ترکیه به پیش ببرد. روسیه هم سیاستی را در خاک سوریه به اجرا میگذارد تا شاید این سیاستها به عقب نشینی امریکاییها از منطقهی نفوذشان در خاک سوریه یاری برساند. بیدلیل نیست که همراه با رسانهای شدن خبر نشست سه جانبه در تهران، اخباری نیز از کشته شدن رهبر داعشیها در خاک سوریه رسانهای شد. چون آمریکا قصد دارد تا همراه با انتشار این خبر جایگاه بلامنازع خود را در تصمیمگیریهای منطقهای به همگان یادآور گردد. به عبارتی روشن، حضور ترکیه در شمال سوریه نه تنها به خواست ایران و روسیه متکی است بلکه در این راه، خواست و ارادهی امریکاییها را هم باید پشتوانه بگذارد.
به تازگی در رسانههای دولتی ایران موضوعی انعکاس مییابد که گویا اینک بیش از هر زمانی غرب ضعیف گردیدهاست. چنین موضوعی در سخنان اخیر رهبر جمهوری اسلامی خطاب به حجگزاران نیز بازتاب یافت. روزنامههای حکومتی کیهان، جوان و وطن امروز به همراه خبرگزاری فارس و تسنیم از تبلیغ چنین باوری چیزی فرونگذاشتهاند. درست همان موضوعی که بدون کم و کاست در رسانههای دولتی روسیه نیز دیده میشود. چون روسیه مدعی است که اینک به تأدیب سیاسی ناتو در اوکراین اشتغال دارد و پس از تنبیه مجموعهی ناتو دوباره به خانهاش بازخواهد گشت تا پس از این دیگر رفتار ناشایستی از کشورهای عضو ناتو پا نگیرد. حتا گفته میشود که اکنون در سایهی جنگ اوکراین اروپا دارد اقتدارش را از دست میدهد. ناگفته نماند که طرفداران ایرانی پوتین از تنشهای سیاسی انگلستان هم در این خصوص نمونه میآورند. جدای از این، باوری را با مخاطبان خود دنبال میکنند که چنین تنشی به زودی گسترهی سیاست فرانسه، آلمان و دیگر کشورهای اروپایی را هم در خواهد نوردید. گویا بر بستر ناتوانی اروپا، در آیندهای نه چندان دور ایران خواهد توانست قایقهای تندرویاش را به خاک اروپا نیز بکشاند. اینجاست که لابد سامانیابی نظامی ایران در خاک سوریه و لبنان هم به کارشان خواهد آمد.
همان توهمی از تاریخ اسلام که به واقع از نو در ذهن خیالباف مدیران بالادستی حکومت جان یافته است. رهبر جمهوری اسلامی چنان میپندارد که همراه با رؤیای دستیابی به سرزمین اسرائیل و در نهایت به خاک اروپا، خواهد توانست اقتدار صدر اسلام را از نو جان ببخشد. رؤیایی که علی خامنهای فرآوری تبلیغی و عوامانهی آن را بین طرفداران داخلی و خارجی خود امری لازم میبیند.
بدون تردید دنیای دو جهانی رهبر جمهوری اسلامی فضایی از انزوای سیاسی برای او فراهم میبیند. ولی او برخلاف خواست همگانی مردم، همین انزوای سیاسی و تحریم اقتصادی را ارج میگذارد. چون به اتکای آن میتواند اعلامیهی جهانی حقوق بشر را نادیده بگیرد و مصوبات کنوانسیونهای بینالمللی را نیز جایی به حساب نیاورد. آنوقت در چنین دنیایی است که میتواند انتخاباتهای هدایت شده راه بیندازد و خواست و ارادهی شخصی خود را به عنوان خواست و ارادهی شهروندان کشور جا بزند. طبیعی است که شگردهایی از این نوع تنها در سایهی تضییع حقوق دموکراتیک تودههای مردم امکانپذیر خواهد بود. شکی نیست که او ضمن همسویی سیاسی با چین و روسیه از تجربههای آنان هم در همین راه نامردمی سود میبرد. با این امید که بتواند ضمن کشتار عمومی و نادیده گرفتن مشارکت مردم در سرنوشت خویش، چند صباحی بیش از این دوام بیاورد. همین رویکرد است که موضوع جنگ روسیه با اوکراین، رهبر جمهوری اسلامی را نیز به وجد میآورد. چون او باوری را در ذهنش دوره میکند که گویا ضمن این جنگ ناتو و کشورهای غربی بیش از پیش ضعیف خواهند شد تا زمینههای کافی برای عرض اندام جمهوری اسلامی در چنین جهانی آماده گردد. به همین دلیل هم او رفتار جنگطلبانهی پوتین را قدر میشناسد. چون در سامانهی بیسامان سیاسی رهبر جمهوری اسلامی پوتین دنیایی از "خیر" را علیه دنیای شر و شرارت غرب رهبری و هدایت میکند. به همان گونه که در آخرالزمانی برآمده از دین و دیانت، رهانندهای موهوم پیشبرد چنین هدف مصلحانهای را بر خود لازم و واجب میشمارد.