عصر نو
www.asre-nou.net

ملکه مادر

مَسهَلۀ بد و بدتر و بدترتر


Tue 8 09 2009

یکی بود یکی نبود غیر از خودش و جمبوری ایسلامیش هیش کس نبود. اینقذه دیکتاتولی بود که آدم نمیتونس بگه حاج آقا چرا بالای چیش شوما ابروش عینهو موشک اس – 300 روسی شده؟ اونوختش تو یه جنگل درندشت، یه غاری بودش به اندازۀ دهن خطیب نماز جومۀ خودمون. اونقذه گل و گوشاد و گود و گازآور... که نگو و نپرس ننه! از توش همچین بوی تنکههای بازجوهای اوین و کهریزک میخورد زیر دماغت ننه که میگفتی صد رحمت به گوز فلفل نیروی انتظامیش! اونوختش ته این غاره یه دونه جمبوری ایسلامی لونه کرده بود که لولۀ گازش تا چین و ماچین هم میرف. کُُُلهُم یه جمبوری گازی بود که هم گاز میداد و هم گاز میگرف چه جور!

سرتو درد نیارم ننه، روزی از روزا که جمبوری گازی ایسلامی حسابی خیر سرش انتخاباتش گرفته بود، میون کار بدجوری فیتیلهپیچ شد و توش موند. چارتا کاندیدای ریاست جمبوری رو انداخته بود تو گود به جون همدیگه که خدائیش مو لا درز هیش کدومش نمیرف. یکی بد. یکی بیشتر بد. یکی کمتر بیشتر بد. یکی بدتر از بیشتر بد.

شهروندان محتزم جنگل، خیلیاشون گفتن تو دیکتاتولی ما رأی نمیدیم، نومایندگان ما رو اینقذه ترحیم کردن، حالا ما هم تحریم میکونیم اینارو. خیلیای دیگه از شهروندان محتزم جنگل هم اولش یه خورده انگوشت به دهن موندن و با خودشون دو دوتا شیشتا کردن و پرسیدن چیکار کونیم، چیکار نکونیم؟ به کی رأی بدیم بدتر از بد نباشه؟ به کی رأی بدیم گازش اینقذه بدتر نباشه؟ گفتن باشه اون یکی رو که یه خورده یه کمی کمتربدتره، میریم به اون رأی میدیم. نشون به اون نشون که آخرش خودش از صندوقش اومد بیرون: جمبوری ایسلامی.

نتیجه اخلاقی: ننه جون اینقذه نگو "رأی من کوجاس، رأی من کوجاس"؟ رأی شوما جای امنه! گذاشتنش تو آب نمک بخوابه، ایشالا چار سال دیگه از همین صندوقش میاد بیرون: جمبوری ایسلامی! اونوختش برو یه خورده نیگای این تحریمیای غربتی بکون تا قدر عافیتو بدونی ننه! چقذه تو این سی ساله ترحیم شدن؟! این بدبختا سی سال آزگاره که مهلوم نیس رأیشون کوجاس؟ اَصن کو رأی که بدن؟! ننه جون برو شکر خدا کون که از این بدترتر نشد. یادت نره که از بدترتر هم یه بدترترتر پیدا میشه، از بدترترتر هم یه بدترترترترتر... حالا شوما اونقذه به بدش فکر نکون، یه خورده هم به ترترش فکر بکون! ننه اینقذه ناشکری نکون!

شهرزاد نیوز، ملکه مادر, ١٦ شهریور ١٣٨٨