عصر نو
www.asre-nou.net

کانون مدافعان حقوق کارگر

سخن روز:
روز جھانی کارگر، گامی بسوی اتحاد وایجاد تشکل سراسری


Sun 1 05 2022

همزمان با سالگرد صدمین اطلاعیه روز جهانی کارگر ایران هنوز خواسته کارگران با خواسته کارگران در سال ۱۳۰۱ یکی(بعد از ۱۰۰ سال) است، در اطلاعیه اول ماه مه ۱۳۰۱ کارگران اعلام می کنند:

« در این روز که رنجبران و مظلومین تمام ممالک عید گرفته اند، نمایش می دهند، حقوق می خواهند دنیا را متزلزل کرده اند دولت ما نیز متمدن و مظلوم پرست معرفی شود.


این یک پیشنهادی است که به دولت می کنیم ولی چون می دانیم حکومت از حال ملت خبردار نیست و هر فکر جدید را هوا و هوس می داند به این واسطه آن قدر هم انتظار نداریم که از این تکلیف یعنی در اجرای قانون و رفع احتیاجات ملت عملا از طرف دولت اقدامی بشود اما آنان که قانون اساسی می خواهند، آنان که هر روز لایحۀ مهر کرده به ادارۀ روزنامه ها می فرستند، آن ها که حرارت به خرج می دهند. آن ها که نجات ایران را در خاتمه دادن دورۀ ملوک الطوایفی، آقایی، اشرافی، دیکتاتوری می دانند باید امروز همین اول ماه مه تعطیل بکنند. همین روز سوم رمضان عزا بگیرند نه عید همین اول ماه مه که تمام مظلومین حقوق خود را مطالبه می کنند، حقوق خود را مطالبه کنند.

اول ماه مه باید تعطیل بشود این تعطیل هرج و مرج نیست. این تعطیل انقلاب نیست. این تعطیل است که باید ملت از حکومت با زور حقوق خود را مسترد دارد.
این عید نیست بلکه این روز دادخواهی است.
این روزی است که دولت باید موجودیت ملت را بفهمد.»
( زنده یاد خسرو شاکری، اسناد جنبش کارگری… کمونیستی ایران)

با گذشت چهار دهه از مدل اقتصادی حاکم بر جامعه ایران، گرایش سیاست های اقتصادی ریگانیسم و مکتب جهانی سازی به سبک قمارخانه ای که تنها به افزایش سود می اندیشد و خواهان مقررات زدایی و حذف قانون حداقلی کار و تولید با پایین ترین هزینه با استفاده از مشت آهنین و قراردادهای دوره ی گاوآهن برای حاکمان رشد فراینده ای داشته است، این سبک اقتصاد جنگلی در تمامی ارکان سیاسی و رسانه ایش محتوای پیامش این است که هیچ راه حلی برای برون رفت از بن بست پیش روی نیروی کار وجود ندارد و هر کس باید تلاش کند تا با اطاعت بیشتر از قوانین ظالمانه و سکوت به حیات خود ادامه دهد. اما تاریخ به روشنی نشان داده که مردم هرگز طولانی مدت در مقابل ظلم سکوت نمی کنند.

این سبک اقتصاد در تمامی جوامع پیشرفته تا استبداد زده از آسیا تا آمریکا از آفریقا تا اروپا تا به امروز کار کرده است و اگر چند کشور هنوز از ذخیره دهه های گذشته و با استفاده از مدیریتی محدود توانسته اند از چنگ این فرانکشتاین اقتصادی فعلا قصر در بروند آینده متفاوتی در انتظار آنها نیست مگر اینکه طبقه کارگر جهانی همبسته در این مسیر پیش بروند که اشغال اوکراین زمزمه های آینده سیاه را جلوی چشم بسیاری از مدعیانی آورده است.

وضعیت اقتصادی طبقه کارگر ایران را زیر فشار هر روزه له کرده است، آمار کودکان کار، وضعیت زیر خط فقر بازنشستگان، از بین رفتن زیر ساختهای اقتصادی، رفاهی، اجتماعی، ورشکستگی بنگاه های اقتصادی، وجود بیش از ۲۵ میلیون نفر حاشیه نشین، آمار بالای اعتیاد، سرقت، باج گیری، بیکاری، گورخوابی، فرار مردان، رشد بی رویه معضلات اجتماعی که با رجوع به بخش حوادث روزنامه ها موجی از وحشت را در جامعه رقم زده است و ساختن بی رویه زندان ها و افزایش روزافزون تعداد زندانی ها و آمار حکم های میلیونی در قوه قضاییه بخش کوچکی از این فاجعه است. چند میلیون کارگری هم که کار دارند هیچ آینده ای ندارند و رشد حوادث کار هم دردی است افزون بر دیگر دردهای جامعه کارگری که هر روز شاهد قتل و عام و ناقص شدن کارگران هستیم.

اختاپوس نیروهای امنیتی با داشتن پول ، کارتل های موادمخدر ، باندهای قاچاق زنان و کودکان ، سرمایه گذاری در بسیاری از نهادهای اقتصادی ، خرید بانک و پولشویی و حتی برج سازی در کشورهای غربی و داشتن قدرت و عدم جوابگویی به هیچ مرجعی و با خرید آخرین محصولات سرکوب از تکنولوژیهای اطلاعاتی و امنیتی ، جنگی و مخازن فکری پسا جنگ سرد از شرکت های سرمایه داری تا افراد که جز به سود به چیزی دیگر فکر نمی کنند، تا به امروز هر روزنه فعالیتی را با مشکل اساسی روبرو کرده اند و بسیاری را از امید به تغییر بنیادی در عمل ناامید کرده اند.

این اختاپوس امنیتی برای هر تاکتیک جدید با یک ضد حمله راه حل پیدا می کند، به دلیل شناخت نیروی مقابل خود به خوبی می داند که این نیرو برای رسیدن به قدرت حتی در حد داشتن یک میکروفن برای بیان خواسته ها و رساندن پیامش به مردم راضی است. حتی از نوشته ها و حرف های مخالفین اش و در بیست سال گذشته در اتاق های بازجویی در جهت استمرار وضع موجود استفاده می کند. گزاف نیست اگر بگوییم بخش بزرگی از ۷۰ درصد منابع اقتصادی کشور که در دست نهادهای سرکوب است در جهت حفظ نظم موجود و سرکوب بکار برده می شوند. نیروی سرکوبگر حتی سرکوبگر وارد می کند و تعداد دانشگاه‌هایی که صدهزار دانشجویان غیر ایرانی دارند. این غول امنیتی برای حفظ خود بیشترین سرمایه گذاری را در ساختن نیروهای مرتجع در کشورهای منطقه استفاده می کند و برای خرید نیروی روشنفکر غربی ازهیچ اهرمی دریغ نمی کند. در بیست سال گذشته قبل از شروع اول ماه مه حکومت خودش دست بکار می شود و رعب و وحشت بوجود می آورد.

حال می توان فهمید که چرا کسانی که در داخل حامی حکومت بودند وقتی به خارج می آیند تبدیل به اپوزیسیون(نما) می شوند و کسانی که بسیار رادیکال بوده اند نه تنها در صف مبارزه موثر نیستند بلکه به ضد رادیکالیسم خود تبدیل شده اند و در نتیجه می بینیم که اپوزیسیون دست ساخته حاکمیت موفق تر عمل می کند.

اینجا است که باید از شناخت ضعف به کمک قوت شتافت و گفت که اکثریت طبقه کارگر با نرفتن به زیر پرچم وضعیت موجود با یک نه بزرگ هنوز به مبارزه ادامه می دهند. هنوز هم طبقه کارگر ایران آزمایشگاه مبارزه طبقاتی بسیاری از محققان است. هنوز بسیاری تحقیق می کنند که چرا با این حجم از نیروی سرکوب و ابزار سرکوب سالانه تا پنج هزار اعتراض سازماندهی شده وجود دارد و این جامعه مانند بمب ساعتی هر لحظه میتواند منفجر شود؟ چرا هنوز اتاق بازجویی و قپانی کردن ،گرسنگی دادن، بیمار را از دارو محروم کردن، دست خانواده را از خانه کوتاه کردن، مدرسه و آموزش را از اصلش تهی کردن، دستمزد یک چهارم فقر دادن نمیتواند این طبقه را از فلسفه فقر به فقر فلسفه بکشاند.

تمامی خواسته های بندهای قطعنامه ۱۳۰۱ کارگران ایران هنوز بخشی از خواسته کارگران ایران است.

کانون مدافعان حقوق کارگر ضمن احترام به تمامی مبارزات موجود برای زندگی انسانی زحمتکشان، از تمامی کسانی که در این جنبش همچنان به مبارزه ادامه می دهند، تقدیر می کند و در کنار خواست آزادی زندانیان و آزاد زیستن و بهتر زیستن برای همه زحمتکشان بدنبال نشست های ده سال گذشته مدافع بحث تشکل سراسری و جنبشی است. ما امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز به ساختن جنبش رهایی داریم و این عمل بدون سازماندهی مستقل و تشکل سراسری تحقق پذیر نمی باشد و هزینه مبارزه را کمتر می کند.
اردیبهشت ۱۴۰۱
کانون مدافعان حقوق کارگر