نگاهی گذرا و کوتاه به « فیلم زنان بدون مردان»
Wed 30 03 2022
عباس خاكسار
در همین آغاز بگویم، برای من سینمای کوچک خانگی آپارات، کشش بیشتری دارد تا سینمای بزرگ خیابانی در ایران. چرای اش برای همه روشن است. حداقل اش این است که فیلم مثله نمی شود وهمان است که باید باشد.
من فیلم « زنان بدون مردان » به کارگردانی خانم نشاط را که در اردی بهشت ماه سال ۱۳۹۵ از تلویزیون و در آپارات دیدم، از جمله فیلم هایی می دانم که باید چندین بار دید ودرباره آن بسیار نوشت.
اینکه فیلم تا چه میزان به متن رمان خانم پارسی پور نزدیک یا دور شده ، برای من که رمان را نخوانده ام، اصولا" نمی تواند مبنای نگاه وقضاوت باشد. من فیلم را براساس فیلم نامه ی خانم شیرین نشاط و با ویژگی های خاص فرمی و ساختاری، که دیده ام در نگاه و نظردارم . این فیلمنامه و ساختار و فرم زیبای آن، با همین ویژگی های بیرونی و درونی، به باور من ارزش هنری بسیار بالایی دارد.
فیلم دارای چند برش یا لایه است وهر برش یا لایه، از چند بخش یا اپیزود تشکیل شده است.
لایه ی نخست، شرایط ملی شدن صنعت نفت وزمامداری دولت ملی مصدق ومقطعی بسیار حساس از مبارزات رهایی بخش مردم ایران را در خود دارد.
لایه دوم، ویران ترین بخش های جامعه – روسپی خانه - را مقابل دیدگان ما به تماشا می گذارد.
لایه ی سوم، در برگیرند ه ی فضای سنتی و بسته جامعه است.
و در آخر، لایه ی چهارم که دریچه ای است به سمت زندگی وفرهنگ ِطبقات واقشار نسبتا" مرفه و یا ممتاز جامعه.
در هر برش یا لایه، ما شاهد دوعنصر باز دارنده و رهایی بخش در کنار هم هستیم. برش اول، حضور مردم واحزاب درمبارزات رهایی بخش ملی جهت بدست گرفتن سرنوشت تاریخی خود است، و درمقابل آنان، نیروهای سرکوبگر و نظامیِ دولتی است.
در برش دوم، زنانی اسیر درمناسباتی به غایت غیرانسانی را می بینیم و حرکتی فردی برای گریز ازاین منجلاب اجتماعی که در زرین یا زری وعنصر بازدارنده شخصیت رئیسه ی روسپی خانه، مشاهده شدنی است
برش سوم، سنت ومناسبات بسته ی خانوادگی در پوششی مذهبی وتلاش برای شکستن این حصار بسته عینی و ذهنی است، که در شخصیت مذهبی و سنتی امیر با خواهرش مونس در یک خانه، و در فاصله ای نه چندان نزدیک با فائضه می بینیم ؛ و تن ندادن مونس و فائضه به این مناسبات بسته و نگاه مردسالارانه.
و در آخر برش چهارم ، واکنش فخری زن صدری، به سرتیپ صدری در نفی نگاه عقب مانده و ابزاری به زن.
چهار شخصیت اصلی فیلم را، براساس نگاه کارگردان، می توان در زری، مونس، فائضه و فخری زن سرتیپ صدری جستجو کرد. چهار زنی که با اینکه هریک به لایه های خاص اجتماعی تعلق دارند، ولی در نهایت به یک یگانگی می پیوندند. تحول پذیری شخصیت های اصلی فیلم ومرگ و زنده شدن دوباره، که در متن نگاهی طبیعت گرایانه ودر فضایی از تاریکی و روشنی، آسمان و زمین، جنگل و آب، و درنهایت سکوت ، صورت می پذیرد، چنان احساسی ژرف و زیبا می آفریند که با هیچ واژه ای بیان شدنی نیست.
نگاهی زنانه وصلجویانه در نفی خشونت، با نشان دادن تصویر ِدر دامن گرفتن سرِ سرباز کشته شده توسط مونس، که بیانگر نفی تمام خشونت هایی است که می تواند در جامعه با منطق دفاع از عدالت وآزادی صورت بگیرد، رسا ترین پیامی است که فیلم در خود دارد.
......................................................اردی بهشت ۱۳۹۵
|
|