احمدی نژاد در نیویورک :
موعظه ها، ادعاها ، توهم ها و واقعیت ها
(بخش نخست)
Sat 27 09 2008
مسعود نقره کار
آقای محمود احمدی نژاد ، رییس جمهور حکومت اسلامی ، سه شنبه 23 سپتامبر 2008 در اجلاس سالانه ی سازمان ملل متحد در نیویورک سخنرانی کرد. ایشان پیش از سفر به نیویورک و نیز طی اقامت در نیویورک مصاحبه ها یی با " لس آنجلس تایمز ، ان ، پی ، آر ، لری گینگ (شبکه تلویزیونی سی.ان.ان) ، جمع خبرنگاران در نیویورک ، امی گودمن و ..... " (1) برگزار کرد. سخنرانی ها و مصاحبه ها ی آقای احمدی نژاد در این سفر ، که چهارمین سفر ایشان به منظور شرکت در این اجلاس بود ، سبب شد تا مردم امریکا و جهان بار دیگر نوعی پدیده ی موعظه گری ریاکارانه را تجربه کنند .
آقای احمدی نژاد در سخنرانی خود در مقر سازمان ملل به سیاق گذشته " پیامبر گونه" گفت : ".... جهان ، انسان ، عبوديت و آزادی و عدالت مهمترين موضوعات بشر در طول تاريخ بوده است...." و "...... بندگی خدا يعنی کنار نهادن خود خواهی ها و گرايشات حيوانی، قدرت طلبی ها و تجاوز ها و تسليم حق و عدالت و عشق و کمال بودن، و اين چنين است که انسان آزادی حقيقی خود را به دست میآورد، رشد می يابد و صفات الهی در او متجلی می شود . به ديگران عشق می ورزد، به برپايی عدالت قيام می کند. ....در چنين محيطی، آزادی هيچ کس مزاحم آزادی ديگری نيست. تزاحم و درگيری مختص آزادی مادی و حيوانی است...." و "... بياييد مردم را دوست داشته باشيد و به حقوق آنان احترام بگذاريد....." و".... بدانيد که زندگی در سايه عبوديت واجرای دستورات خدا، عشق به مردم و تلاش برای تحقق عدالت به نفع شما هم هست. دعوت می کنم که به راه خدا و انبياء و راه ملتها و راستی و عدالت برگردید..."(2) .
ایشان پرشور و هیجان زده در وعظ و " دعوت " شان، اهمیت و سودمندی آزادی ، عدالت و انسانیت را به جهانیان گوشزد کردند. اینگونه موعظه کردن ها ی تکراری اگر چه سبب شده اند برخی از مسلمین آقای احمدی نژاد را " پیامبر"، (3) " معجزه ی هزاره سوم "(4) و " اعجاز " (5) بپندارند اما چیزی جز بازتاب خودشیفتگی و توهم های ایشان نیست ، چرا که واقعیت وجودی این پیام ها، که خود را در عملکرد دولت وحکومت شان نشان می دهند گونه ای دیگر است ، واقعیتی که ارعاب ، آزار ، اذیت ، توهین و تحقیر دگراندیشان مذهبی بویژه بهاییان و یهودیان ، قلم شکسته ی روزنامه نگاران و نویسندگان ، تیغ سانسور، زندان ، شکنجه گاه ، چوبه ی دار، فقر ، بیکاری، اعتیاد و فحشا گوشه هایی از آن را رقم زده است.
این بریده ای از رنجنامه ی مسلمانی ست پیرو آقای احمدی نژاد که به" دعوت کننده جهانیان به راه عدالت "رای داده است :
" ... شما قرار بود نفت بر سر سفرههاي ما بياوريد؛ سفرههايي كه هر از چند گاهي، رنگ برنج و گوشت به خود ميديد. نفت را كه نياورديد و با نام و رسمش، همه سفرههاي ما را از رونق انداختيد، شما را به خدا، حال ببريد و همان غذاهاي سابق ما را برگردانيد.......به محرمي كه اين روزها وارد آن شدهايم قسم كه من به شما رأي دادهام، اما خدا خدا ميكنم كه دستهاي غيبي اين بار عليه شما به كار افتند و مقدمات سؤال از شما را در مجلس فراهم کند....." ( 6)
آقای احمدی نژاد در مصاحبه های اش نیز اند یشه و روش شناخته شده اش را پیش برد و در کنارموعظه گری ، ادعا ها وتوهم های اش را به جای واقعیت نشاند. نگاهی به این ادعا ها ، توهم ها و نیز واقعیت ها بیاندازیم:
رابطه با امریکا و محو اسراییل
آقای احمدی نژاد در پاسخ به این سوال که چرا روابط میان ایران و امریکا قطع و تیره است ، بارها در این سفر تکرار کرد : " ما با هیچکس مشگلی نداریم " و گفت :".... ما علاقمند به روابط دوستانه با همه کشورها از جمله مردم آمريکا براساس احترام و عدالت هستيم ...."و"... آمريکا خود رابطهاش را يک طرفه با ما قطع کرد. ما علاقه منديم با کشورهای مختلف روابط دوستانهای داشته باشيم...." ؛" و "....دولت آمريکا ۲۸ سال قبل به صورت يکطرفه و يکجانبه روابط خود را با ايران قطع کرد در صورتی که ما خواهان روابط با تمام ملتها بوديم،.....» .ایشان دلیل قطع و تیره گی رابطه را مداخله امریکا در امور داخلی ایران اعلام کرد ، و کودتای 28 مرداد را به عنوان عاملی مهم در بروز این قطع و تیره گی رابطه مطرح کرد. او ادعا کرد برای نزدیک شدن به امریکا قدم هایی بر داشته است اما امریکا از تلاش های او و دولت اش استقبال نکرده است ، و در همین رابطه به نامه اش به جرج . دبلیو . بوش ، که بی جواب ماند و تلاش حکومت اسلامی برای ".. کمک به استقرار دولت و امنيت در عراق .." و"... پيشنهاد برقرار شدن خط مستقيم پروازی بين ايران و آمريکا " اشاره کرد .
اما ببینیم واقعیت ها چه می گویند :
آقای احمدی نژاد در گذشته و نیز در این سفر نشان داده اند که از تاکتیک و استراتژی اسلامی ی " دروغ مصلحت آمیز " بیش از دیگر رهبران حکومت اسلامی بهره می برند. پوشیده نبوده و نیست که حکومت اسلامی با بسیاری از کشور های جهان ، بویژه امریکا و اسراییل مشگل دارد، و این واقعیت را نه فقط کیفیت رابطه با این کشورها نشان می دهند، حتی بارها و بار ها رهبران این حکومت و شخص آقای احمدی نژاد وجود چنین مشگلی را با بانگ بلند و با افتخار مطرح کرده اند .آقای احمدی نژاد در این سفر به قطع رابطه یکطرفه از سوی امریکا نیزاشاره می کند اما به نقش اشغال سفارت امریکا توسط دانشجویان همفکرش ، غرب ستیزی وامریکا ستیزی بنیاد گرایان و مسلمین و مبارزات " ضد امپریالیستی " حکومت اسلامی در بروز و تداوم قطع و تیره گی این روابط اشاره نمی کند . ایشان بدرستی اشاره می کنند که کودتای 28 مرداد بر روابط ایران با امریکا تاثیر گذار بوده است اما نقش روحانیون در تضعیف دولت دکتر محمد مصدق در زمان کودتا، و دشمنی حکومت اسلامی و دولت آقای احمدی نژاد با مصدق را کتمان می کنند، دشمنی ای که چندان تفاوتی با دشمنی رژیم شاه و امریکا با افکار و رفتار مصدق نداشته و ندارد. روح الله حسینیان ، مشاورسابق واز نزدیکان آقای احمدی نژاد، با استناد به اسناد ی که در اختیار دارد به عنوان یک " پژوهشگر تاریح " ! گفته است :".... مصدق قدرت طلبي بود كه به دنبال تحكيم موقعيت، قدرت و جاي پاي خودش بود در آن زمان علما نسبت به دربار بدبين نبودند و حتي بدبيني آنها نسبت به مصدق بيشتر بود. (7)
آقای احمدی نژاد به تلاش های اش برای نزدیکی به امریکا، به وِیژه به نامه اش به بوش اشاره کرده ، و گله مند از اینکه چرا بوش پاسخ اش را نداده است . ایشان دیگران را نیز چون خود می پندارد و توجه ندارند که نامه اش یک نصیحت نامه ی توهین آمیز به رهبران سیاسی امریکا بود ، نامه ای که در آن خواسته شده بود رهبران سیاسی امریکا" تواب" شوند و " پنجره ای به سوی نور" بگشایند، نامه ای که سراسر آن فرافکنی رقتار و کردار غیر انسانی و ضددموکراتیک حکومت اسلامی به رهبرن سیاسی امریکا بود ایشان در این فرافکنی به نقض حقوق بشر در امریکا اعتراض کرده است ، کاری که حکومت اسلامی " استادانه تر " از هر حکومتی در جهان انجام داده و می دهد ، و بدیهی ست با چنین لحن و سوء سابقه ای انتطار دریافت پاسخ از بوش و رهبران سیاسی امریکا بی مورد و نادرست است.
در این سفر نکته ی قابل توجه دیگر موضع گیری های آقای احمدی نژاد نسبت به امریکا ، و حتی اسراییل بود ، علیرغم شعار های آتشین و خونین ، تعدیل و تغییر در گفتار ایشان در برخورد با امریکا و اسراییل چشمگیر بود ، بدیهی ست با شناختی که از حکومت اسلامی و آقای احمدی نژاد هست نباید تردید کرد که این تعدیل ها و تغییرها نه بنیادی و نه از روی حسن نیت اند،بل که تا کتیکی سیاسی و ناشی از فشار های داخلی و بین اللملی ست . آقای احمدی نژاد از سویی" صهیونیست ها" را اشغالگر و جنایتکار خواند اما از سوی دیگر برداشتی تازه از " محو اسراییل از کره زمین و نقشه ی جهان " ارایه کرد ،ایشان در مصاحبه ها تکرار کردند که منظورشان ازمحو اسراییل از نقشه جهان این بوده و هست که : ".... يک رفراندوم آزاد با حضور مردم فلسطين در اين منطقه برگزار شود تا مردم آزادانه سرنوشت خود را تعيين کنند...." و « ....اين طرح دارای چند ويژگی است که از جمله ويژگیهای آن اين است که مسئله فلسطين را به صورت ريشهای مورد بحث و بررسی قرار داده و برای حل آن پيشنهاد ارايه کردهاند. اين درحالی است که در طرحهای قبلی که در مورد فلسطين داده میشد به ريشهی مساله فلسطين توجه نمیشد.» و « ....در واقع ما پيشنهاد داديم که رفراندوم آزادی در فلسطين زير نظر سازمانهای بينالمللی برگزار شود و فلسطينیها نوع حکومت خود را در يک انتخابات آزادانه انتخاب کنند. طرح ايران در اين زمينه طرحی انسانی و دموکراتيک است.» و ".....وقتی میگوييم اين رژيم محو شود يعنی اين که آدمکشی، ترور و تجاوز و اشغالگری محو شود." .و آیا براستی منظور آقای احمدی نژاد از محو اسراییل برگزاری یک رفراندوم بود ؟! واگر پاسخ آری ست ، چگونه می توان پیش از انجام " رفراندوم" مورد نظرچنین حکمی صادر کرد: "...رئيس جمهور كشورمان با اشاره به اينكه آمريكاييها به دنبال خاورميانه جديد هستند، متذكر شد: ما هم بر اين عقيدهايم كه خاورميانه جديد حتما محقق خواهد شد البته بدون اسراييل...." (8)
آقای احمدی نژاد در مصاحبه های اش به مداخله امریکا و برخی از کشورها در امور داخلی ایران ، بویژه در رابطه با برنامه های هسته ای حکومت اسلامی اعتزاض کرد و از مصاحبه کننده ها پرسید که چرا و به کدام دلیل حقوقی و قانونی امریکا و دیگران در امور داخلی ایران دخالت می کنند؟ اما متاسفانه هیچکدام از مصاحبه کننده ها از ایشان سوال نکردند که اگر مداخله در امور دیگران خطاست او و حکومت اش به کدام دلیل حقوقی و قانونی به امور داخلی فلسطین و اسراییل دخالت می کنند؟
آقای احمدی نژاد در پاسخ به پرسشی پیرامون ترور و مبارزه با تروريسم، گفت:« هر کسی که بخواهد به صورت واقعی و حقيقی با تروريسم مبارزه کند ملت ايران در کنار آن خواهد بود. ملت ايران جزء قربانیهای تروريسم است و با کسانی که به صورت حقيقی و واقعی بخواهند با تروريسم مبارزه کنند همکاری میکند.» ، او گفت :" ....رژيم صهيونيستی با اعلام قبلی مقامات فلسطينی را ترور میکند و......."..
آقای احمدی نژاد رییس جمهوری حکومتی که ترور بخشی از افکار و رفتارش را شکل داده است متاسفانه مورد این سوال نیز قرار نگرفت که اگر ترور عملی زشت و صهیونیستی ست ، ترور ده ها روشفکر و روشنگر ایرانی و دگراندیشان سیاسی و عقیدتی هموطن اش را در ایران و در خارج از ایران ، که با فتوای روحانیون و بدست پاسداران و ماموران اطلاعاتی رژیم اسلامی انجام شده است ، چگونه توضیح می دهد.
برنامه ی هسته ای
آقای احمدی نژاد در پاسخ به این سوال که چرا ایشان و دولت اش به خواست ها و نظرات جامعه ی بین المللی در رابطه با برنامه ی هسته ای حکومت اسلامی توجه نمی کنند ، سوال را با سوال جواب داد و پرسید: " کدام جامعه بین لمللی ؟ "، "..... اين دنيايی که شما از آن حرف می زنيد کجا است .آيا دولت آمريکا و چند متحد اروپايی آن را تمام دنيا می دانيد؟ ناراحتی غرب از ملت ايران موضوع تازه و جديدی نيست ...." و وقتی پاسخ شنید امریکا ، اروپا، روسیه ، چین و.... بلافاصله به کشورهای عضو جنبش عدم تعهد و کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی ، که از برنامه ی هسته ای " صلح آمیز" حکومت اسلامی حمایت کرده اند، اشاره کرد و ادعا کرد اکثر کشور ها و مردم جهان حامی برنامه هسته ای حکومت اسلامی هستند. احمدی نژاد همچنین مدعی شد دولت او با " آژانس بین الملی انرژی اتمی " همکاری کرده و خواهد کرد. ایشان تاکید کردند: "... عقب ماندگان سياسی به دنبال سلاح هستهيی هستند..".
واقعیت این است که " جامعه بین المللی " در نگاه آقای احمدی نژاد را می توان از سفرهای بین المللی ایشان بازشناخت و معنای "مردم جهان "را از این گزارش در يافت:
"..... به گزارش خبرنگار «بازتاب - تابناک»، در طول دو سال گذشته دکتر احمدینژاد به ۳۵ کشور خارجی سفر کرده که در اين ميان جمهوری آذربايجان و ترکمنستان سه بار، عربستان سعودی، ونزوئلا، مالزی و سوريه دو بار، کشورهايی بودهاند که احمدینژاد بيشترين سفر را به آنها داشته است.
ارمنستان، قزاقستان، قرقيزستان، افغانستان، الجزاير، بلاروس، کويت، عمان، امارات، قطر، اندونزی، چين، سنگال، گامبيا، کوبا، نيکاراگوئه و اکوادور ديگر کشورهايی بودهاند که احمدینژاد به آنها سفر کرده است.
دکتر احمدینژاد با انجام ۳۵ سفر خارجی در کمتر از دو سال، رکورددار سفرهای خارجی در ميان رؤسای
جمهور شد. " (9) . و توهم آقای احمدی نژاد در رابطه با حمایت مردم جهان از برنامه ی هسته ای حکومت اسلامی نیز در این گفته ی ایشان آشکارتر از آن است که نیاز به توضیح داشته باشد: "..... بیش از 2 میلیارد جمعیت از دست یابی ایران به انرژی هسته ای خوشحال شده و جشن گرفتند....."(10) "
و می باید توجه داشت که کشور های مورد اشاره آقای احمدی نژاد و " جمعیت " مورد نظر ایشان با فعالیت های هسته ای "صلح آمیز "حکومت اسلامی موافق اند نه با فعالیت های " غیر صلح آمیز " ، و نگرانی ها پیرامون استفاده " غیر صلح آمیز " از برنامه ی هسته ای ست، که با توجه به ماهیت حکومت اسلامی امری قابل فهم است، نگرانی هایی که گفتار و رفتار دو گانه ی حکومت گران اسلامی به آن دامن می زند :
"......محمد البرادعی، مدیرکل آژانس روز دوشنبه ۲۲ سپتامبر در آغاز نسشت شورای حکام گفت، ایران تاکنون به پرسشهای مهمی دربارهی ابعاد نظامی برنامهای اتمی خود پاسخ نداده است. البرادعی گفت، ایران در این ارتباط همکاری خود با آژانس را متوقف کرده است.
مهمترین بخش گزارش البرادعی که تردیدها نسبت به صلحآمیز بودن برنامهی اتمی ایران را افزایش داده است، طرح تغییر در دماغهی موشک شهاب۳ از سوی مهندسان ایران با هدف نصب کلاهک اتمی بر روی آن است...." (11)
ادامه دارد
***************
زیر نویس :
1- مجموعه ی این مصاحبه ها در تارنما های این شبکه های رادیویی و تلویزیونی و نشریه های مورد اشاره ، در دسترس اند . ترجمه سخنرانی ها و اکثر مصاحبه ها را نیز در تارنما های فارسی زبان – بویژه تارنمای گویا - می توانید بخوانید.
2- از متن سخنرانی احمدی نژاد
3- هفته نامه ایران تایمز، شماره 1805 ، 26 خرداد
4- روز نامه همبستگی ، شنبه 3 تیر ماه 1385
5- سایت" گویا" ، فردا ، 29 اردیبهشت ماه 1385
6- پيام سفرههاي خالي، براي احمدينژاد! ، بازتاب ، 2 بهمن 1385
7- روح الله حسینیان در جمع دانشجویان شهید بهشتی ، فارس – گویا 3 مهر 1387
8- به گزارش فارس، تارنمای بازتاب ،12 مرداد1386
9- تارنمای بازتاب ، آبان 1386
10- احمدی نژاد در جمع مردم شهرستان زرندیه ، پنجشنبه ۲٨ اردیبهشت ۱٣٨۵
11-دویچه وله ( صدای آلمان) – عصرنو – 24 سپتامبر 2008