در چشمان آرامش
Mon 27 12 2021
محمد احمدیان(امان)
گاه سگش را نوزش می کند، گاه چشمانش را بر هم می نهد و استراحت می کند. کلاه کابشنش را روی سرش گشیده است. ماسک سیاه رنگی جلو دهانش. ابروانش را آرایش کرده است. پوست صورتش سفید روشن است. جثه ای کوچک دارد. دور ناخن هایش سیاه رنگ اند. بر روی شست دست راستش برچسب زخم هست. پوتین کهنه چرمی بپا دارد و شلوار ضد باران پوشیده است. دستکش های سیاه رنگش را در دست دیگرش دارد. هوا یخبندان است و روز اول تعطیلات کریسمس.
سگ در داخل کالسکه بچه در برابر او در ترن مترو قرار دارد.عقب کالسکه چوب بلندی دیده می شود که با آن او اشیا بدرد بخور را از داخل سطل های زباله خارج می کند. طبقه زیر کالسکه اشیایی دیده می شوند که او یافته است. کالسکه مستعمل است و با نوار سبز کاج، زنجیر مرواریدی سرخ رنگ و با سمبل های دیگر کریسمس تزیین شده است. سمبل قلب بافته شده از حصیر، بند سرخ رنگی که بابا نوئل دور گردنش حمل می کند با انتهایی پشم مانند. شاید این اشیا را نیز از این جا و آن جا گرد آوری کرده باشد.
در چشمان آرامش درخششی می بینم که نشان از امید دارد.
|
|