عصر نو
www.asre-nou.net

بیرونی- دانشمند تراز جهانی


Wed 14 04 2021

بیژن باران

bijan-baran.jpg
ابو ریحان بیرونی 973م– 1048م، دانشمند تراز جهانی علوم طبیعی و انسانی است. او فیزیکدان، منجم، جغرافیدان، زمین شناس، داروشناس، کانشناس، ریاضیدان، جامعه/ انسان شناس، هندشناس، تاریخنگار، زبانشناس، تقویم پژوه، دین پژوه بود. او را پدر انسان ‌شناسی و هند شناسی ‌دانند که در نگارشِ باورهای مردمِ "بیطرف" بود.

او 75 سال در قلمرو سامانیان آغاز هزاره دوم زیست. 146 اثر علمی نوشت. در 6 دهه معیشت ش از منابع زیر بود: حق تالیف کتب و مشاوره بشکل پاداش/ خلعت از امیران، تدریس خصوصی و دانشگاهی علوم، مقرری کار علمی در پژوهشکده، حق ترجمه و تکثیر کتب انیرانی.

جهانی بودن بیرونی را می توان در عصر مدرن دید. در ۲۰۰۹ مجسمه ای 4 تاقی از 4 دانشمند ایرانی خیام، بیرونی، رازی و ابن سینا را ایران به دفتر سازمان ملل متحد در وین هدیه فرستاد. این مجسمه گروهی بسبک معماری هخامنشی و اسلامی بوده؛ سمت راست ورودی اصلی محوطه قرار دارد. بیرونی نام حفره ای بر نیمه پنهان ماه است. شوروی تمبر یادبود هزاره بیرونی را در 1974 نشر کرده؛ فیلم زندگی بیرونی را ساخت. در ایران، زادروز بیرونی روز مهندس نقشه برداری نام دارد.

چند دانشمند جهانی ایران با روش علمی و کشفیات مانا بقرار زیرند: رازی، ابن سینا، خیام، بیرونی، نصیر طوسی، خوارزمی، فارابی. اکنون وزارت فرهنگ ایران باید کپی همه کتب قبلی را در کتابخانه مجلس گرد آورده؛ آنها را به فارسی ترجمه و چاپ کند. در سده 21 باید این کتب سکن شده؛ در سرورهای دیجیتال برای جهان دسترس پذیر بوده؛ تا ترجمه به زبانهای دیگر ممکن شود.

روش علمی، مهندسی و ابزارسازی برای اندازه گیری در بررسی پدیده ها - آثار او را از هزار سال پیش اثرگذار کردند. روش علمی تلفیق تئوری و تجربه را کپلر، داروین، مندل در عصر مدرن بکار بردند. در علوم انسانی بیرونی راه فارابی را با کاربرد روش علمی و بیطرفانه ادامه داد که در پایان این جستار آمده. در علوم انسانی پژوهشهای بیرونی بقرار زیرند:

آغاز سلسله ساسانیان، کشف سلسله هخامنشیان- شاید از منابع یونانی چون تاریخ هرودوت سده 5 ق.م. و سریانی/ آشوری مانند تاریخ استیلی تیس کاذب. کتاب آثار الباقیه عن القرون الخالیه / آثار مانده از قرون گذشته، در تاریخ و جغرافیا را در 1000م نوشت. در آن مبدأ اعیاد، تاریخ‌، تقویم اقوام ایرانی‌، یونانی‌، یهودی‌، مسیحی، عرب‌ جاهلیت و مسلمان آمد. نیز این ادیان با هم مقایسه شدند. در سده 20 این کتاب به فارسی نشر شد. در علوم طبیعی اکتشافات، اختراعات، تحقیقات زیر را انجام داد:
چرخش محوری زمین و گردش منظومه شمسی
مقدار حرکت دورانی ثوابت
ترازوی دقیق برای عنصر گرانبها و نادر
خاصیت فیزیک الماس و زمرد
جزر و مد رودها و نهرها، چشمه‌های متناوب
اشکال هندسی گلها و شکوفه‌ها
وجود خلأ، استخراج جیب یک درجه با بیان دقیقه و ثانیه
کیفیت و چگونگی ساختن عسل در کندو زنبور
ساختن کره برای مدل جغرافیایی
ساختن آلات و ابزار رصد سه میله، شاقول
طرح نظریاتی دربارهٔ وجود قاره آمریکا
قاعدهٔ یافتن سمت قبله در غرب خراسان، مهندسی محراب مساجد
قاعدهٔ نقشه مسطح برای کرویت زمین، ترسیم نقشه‌ جغرافیا
حرکت شرق به غرب مریی یا پادساعتی زمین بدور محورش
سرعت دور شدن ثوابت، امکان وجود خلأء
جزر و مد رودها و نهرها بخاطر دوران زمین و گرانش ماه، چشمه‌های متناوب

رصد خسوف و کسوف، حرکت ظاهری روزانه خورشید با چرخش پادساعتی محوری زمین در پیدایش 24 ساعت شبانه روز، گردش سیارات در منظومه شمسی، پیدایش 4فصل سال روی زمین.
حل مسایل، ارزش خانه‌های شطرنج، صف مهره ها بر نطع. 3 بازی شطرنج هندی، تخته نرد ایرانی، گو چینی در هزاره اول میلادی رواج داشتند.

بیرونی ۱۴شهریور ۳۵۲، حومه کاث، ده بیرون یا حومه، ناحیه خوارزم ازبکستان، حول دریای آرال زاده شد. وفاتش در ۲۲ آذر ۴۲۷، در شهر غزنین، غرب کابل بود. تا 17 سالگی نانخور خانواده بود. بیرونی در جرجانیه خوارزم علوم را از ابو نصر منصور آموخت. نیز در گرگان در حمایت زیاریان به سر دودمانی مرداویج مدتی پژوهش کرد. در هزاره 2 م در نبود نهادهای علمی با بودجه سالانه، امیران هزینه درس، آزمایشگاه، پژوهش را تامین کردند. تا پایان عمر در خاور ایران کار علمی کرد.

شمار کتب بیرونی ۱۴۶ تا بوده؛ جمع سطور آنها بالغ بر ۱۳ هزار است. او خود در ۶۵ سالگی، در بیان آثار رازی، تألیفات خود را ۱۱۳ عنوان شمرد. محمود غزنوی میانه خوبی با بیرونی نداشت. لذا ابزار پژوهشی از او مضیقه شد. ولی او به کارهای علمی ادامه داد. شاه غزنوی پاداش دانشنامه/ قانون مسعودی را سه بار شتر سکه نقره فرستاد. بیرونی نپذیرفته؛ نوشت: کتاب را برای خدمت به دانش و گسترش آن نوشته، نه برای مزد. ویکی پیدیا. بیرونی هم‌ دوره بوعلی سینا مقیم اصفهان بود. با هم مکاتبه و تبادل نظر فکری داشتند.

بیرونی دانشمند پرکاری بود. آثارش در ریاضی، نجوم، جغرافیا، فیزیک، مکانیک، طبیعی، گیاه‏ شناسی، طب، ادبیات، تاریخ، دین، فلسفه اند. برخی آثارش بقرار زیرند: "التنجیم" در ریاضیات و نجوم، بیرونی نظرات زمین مرکزی ارسطو و بطلمیوس را نپذیرفت. التفهیم لاوایل صناعة التنجیم به فارسی چند قرن کتاب درسی ریاضیات، نجوم، تقویم در 11 بخش بود: مثلثات کروی، شعاع زمین، خورشید، ماه، سیارات. او نوشت: "کهکشان راه شیری مجموعه تکه های بیشمار از جنس/ گاز ستارگان آشفته است." https://www.discovermagazine.com/.../20-things-you-didnt

در 1036م فهرست 103 کتابش در علوم طبیعی و انسانی را در کتابش آورد. برخی از آنها تا عصر مدرن در اروپا مطالعه شدند: "آثار الباقیه" در تاریخ و جغرافیا، دانشنامه "قانون مسعودی." "الجماهر فی معرفة الجواهر" ویژگی‌ فیزیکی بو، رنگ، رخشندگی، زبری ۳۰۰ نوع کانی، فلزات، جواهرات را شرح ‌داد. در آن به اسحاق الکندی 805-873م فیلسوف اهل بغداد هم اشاره شد. روش علمی بیرونی مانند رازی و فارابی مانایی نظرات آنها را تا امروز ضمانت کند.

بیرونی زمین، منظومه شمسی، ستارگان را با روش علمی مشاهده،منطق، تجربه پژوهشید. این روش او را از تعصبات قومی، عقیدتی، ملی به انسانیت مشترک جهانی رساند. او مانند خیام از انسان گفت؛ نه یک عابد فرقه ای. زمین 3 حرکت عمده دارد: گردش شبانه روزی بدور محورش، دورانی بدور خورشید، شیفت محوری در ایجاد فصول بسوی خورشید. گردش فصول از زاویه محور زمین با دیس مدار آن بدور خورشید پدید آید.

دلایل حسی کرویت زمین: وضع طلوع و غروب هر نقطه تفاوت دارد. اجرام سماوی گردند: قرص خورشید، و ماه؛ لذا زمین هم گرد است.در قله بلند کوه، افق نیم دایره به چشم آید. مسیر پرنده یک کمانه در هوا ست. سایه زمین بر ماه دریک کمانه است.؛ نه خط مستقیم. 4فصل تابع زاویه متغیر تابش خورشید است. بیرونی در نیکمره شمالی به آسمان نگاه کرد: شکل بروج فلکی در طول جغرافیا ثابت اند. در مومبای دورشدن کشتی از ساحل، اول بدنه ناپدید شده بعد دکل کوچک شود. چون زمین کروی استدرو آن می توان گشت. 2 سایه میخ بر زمین در صبح و عصر متفاوت ند.

هر نقطه سطح زمین، روی یک مدار و یک نصف النهار بوده که مختصات جغرافیایی آن نقطه اند. استوا دایره دور زمین با فاصله مساوی از قطب شمال و جنوب است. مدار مبداء صفر درجه است. مدار دایره موازای خط استوا است. مدارها در 2 نیم کره شمالی و جنوبی از 0تا 90 درجه اند. عرض جغرافیایی فاصله به درجه تا استوا ست. نصف النهارات نیم دایره های شمال تا جنوب عمود بر استوا یند. مبدا آن گرینویچ لندن صفر درجه است. نیم کره شرقی و غربی از 0 تا 180 درجه است. طول جغرافیایی فاصله به حسب درجه تا نصف النهار مبدا ست.

دلیل کروی بودن زمین: اختلاف ساعت در طول جغرافیا شرق به غرب 24 ساعت ست. عرض از استوا به شمال طول روز کوتاهتر شود. اگر زمین پخت بود طول روز نقاط روی آن با هم مساوی بود. کروی بودن زمین نه پخت بودن، گردش زمین بدور خورشید سال را پدید آرد. گردش پادساعتی آن بدور محور از شرق به غرب 24 ساعت، شبانه روز را پدید آرد. خمیدن بسوی خورشید تابستان، خمیدن بسوی بیرون زمستان را پدید آرد. سطح زمین 2سوم آب و بقیه خشگی 7 قاره یعنی دو قطب، آسیا، اروپا، آفریقا، آمریکا، اقیانوسیه است. 7 اقیانوس آرام/ کبیر، اطلس، هند، منجمد جنوبی و شمالی اند. ملل با آداب و رسوم در این قاره ها مانند دگرگونی گیاهان و جانوران اند. محاسبه شعاع کره زمین به روش ابوریحان بیرونی (blogfa.com)

بیرونی در کتاب «استیعاب الوجوه الممکنة فی صنعة الاسطرلاب» ساعت را به 60 دقیقه، هر دقیقه را به 60 ثانیه تقسیم کرد. ساعت آبی، آفتابی، آوندی، ماسه ای بود. ساعت دقیق مکانیکی 1656 در هلند اختراع شد. در کتاب "مفتاح هیئت" چرخش محوری در شبانه روز، گردش بدور خورشید در مرکز منظومه شمسی، کروی بودن زمین را مطرح کرد. شمارش زمان با ساعت اتمی مستقل ار گردش زمین هم در سده 20 مهندسی شد.

در کتاب "فرهنگ نامه مسعودی" وجود قاره آمریکا در اقیانوس عظیم بین آسیا و اروپا را در 1037 م ذکر کرد. ولی چون دریانوردی با کشتی های بخار نبود، این فرضیه آزموده نشد. برای محاسبه شعاع زمین افت افق از ارتفاعات را بکار برد. با یک درجه سطح زمین ۵۸ میل عربی یعنی۱۹۷۳٫۳ متر، شعاع زمین را ۶۵۶۰ کیلو متر یافت. عدد امروزی در استوا 6357 کیلو متر است.

در این کتاب نوشت: «اسطرلاب زورقی بر اصل قائم به ذات خود و بر باور مردم است که زمین را ساکن دانسته؛ شبانه روزانه را به خورشید نسبت ‌دهند. تحلیلش در نهایتِ دشواری؛ رد آن در کمال صعوبت است." زیگ به معنی زه، تار پارچه، ریشه زیج به عربی بود. زیرا جدول مشاهدات و رصد های نجومی خطوط افقی و عمودی مانند تار قالی دارند. زیج شهریاران برای یزدگرد سوم ساسانی، از پهلوی به عربی ترجمه؛ زیج شاه نامیده شد.

ادامه داد: "مهندسان و منجمان دائرة البروج بر خطوط مساحیه طول و عرض جغرافیایی، مدارات، نصف النهارات، استوای فلکی را بکار برند. در نقض این شبهه و رد آن عقیده بسی ناچیز و تهی دست باشند. هرگز دفع آن شبهه را برهان و تقریر دلیلی نتوانند نمود. زیرا چه حرکت یومی را از زمین بدانند؛ چه آن را به کرهٔ سماوی نسبت دهند در هر دو حالت به صناعت آنان زیانی نرسد. اگر نقض این اعتقاد و تحلیل این شبهه امکان‌پذیر باشد باید رای فلاسفهٔ طبیعی دان را آورد."

بیرونی خورشید گرفتگی/ کسوف 8 آوریل ۱۰۱۹ در کوه‌های لغمان، افغانستان کنونی، را رصد کرد. ماه‌ گرفتگی/ خسوف را در سپتامبر همین سال در غزنه مشاهده کرد. او ترازوی اندازه‌گیری وزن مخصوص جامدات، تعیین مقدار طلا، چگالی نقره در آلیاژ را ساخت. با داشتن حجم، وزن، چگالی یعنی وزن تقسیم بر حجم یک جسم یافت شود. پیکتوگرام/ چگال سنج برای یافتن وزن مخصوص جسم و آلیاژها را اختراع کرد. صفات فیزیک الماس و زمرد را نوشت.

در 771 م هیئتی از هند همراه منجم مها سیدهانتا با کتاب برهماسپهوتا به سانسکریت به دربار منصور خلیفه عباسی رسید. خلیفه دستور داد که این کتاب به عربی ترجمه شود. حاصل کار با نام زیج سـند هند کبیـر، پایـۀ مجموعـه ای الموالید ابو معشر شد. منجمان خلیفه، زمان سعد برای احداث پایتخت جدید، بغداد را با استفاده از نسخۀ قـدیمتر پهلـوی ایـن زیـج تعیین کردند.
http://www.mirasmaktoob.ir/fa/system/files/nashriat/ME7-Moosavi-Nojoom-p20.pdf

در کتاب آثار الباقیه چاه آرتزین توصیف شد. اصل پاسکال در انتقال آب از کوه با فشار بالا به دشت با فشار پایین است. لذا آب از دهانه چاه آرتزین در دشت فوران کند. بیرونی مسایل علوم طبیعی و انسانی را به روش علمی با توصیف مسئله، اندازه گیری، نتیجه گیری، تحقیق، منطق، مشاهده، آزمایش بررسی کرد: اشکال هندسی پنچه ای برگها، 4-8 گلبرگ شکوفه‌ها، ساختن عسل زنبور از شهد.

در تکامل/ فرگشت انتخاب طبیعی سده 19 تنازع بقای داروین، تاثیر محیط بر اندام نظریه لامارک، وراثت مندل، عدم تناسب تولید مثل با نیاز حیات مالتوس - روند حیات را تبیین کردند. او در سده 11م با مطالعات، مشاهدات، نه ذهنیات حدسی، روش علمی نوشت: "حیات بستگی به دانه افشانی، زاد، ولد دارد. با گذشت زمان هر دو فرایند دانه افشانی و رقابت برای غذا افزایش ‌یابند. افزایش موجودات نامحدود است. حال آنکه منابع محدود اند. اگر تغییری در ساختار گروهی گیاه یا جانور دیگر رخ ندهد؛ گونه ویژه نامیرا پدید نیآید."

او ادامه داد: "اگر یکایک اعضای این ‌گونه‌ها به جای آنکه تنها به دنیا بیایند؛ از بین بروند، به زاد و ولد بپردازند؛ چندین بار، چندین موجود همانند خود را به وجود آورند، به زودی تمام دنیا از همان یک گونه گیاهی یا جانوری پر خواهد شد. آنها هر قلمرو نزدیک را تسخیر کنند. کشاورز دانه خود را بر گزیند. به کشت و زرع آن پردازد. آنچه را که نخواهد کنار گذارد. جنگل دار شاخه‌های برگزیده را نگه داشته؛ بقیه را هرس کند. زنبورها اعضای گروه را که تنها خورنده اند؛ کاری برای کندو نکنند، می‌ کُشند. طبیعت به شیوه‌ای مشابه عمل کند، ولی در همه شرایط رویکردش برای همه یکسان است. او اجازه نابودی برگ و میوه را ‌داد؛ تا پس از تولید آنچه هدف نهایی است ‌نسل بعد بیآِد. طبیعت نسلی را نابود کند تا برای نسل بعد جایی باز شود."

در سده 10م سامانیان بر شمال‌ شرقی ایران- خراسان بزرگ و خوارزم به پایتختی بخارا، زیاریان بر طبرستان و گرگان و مازندران، بوییان بر غرب ایران تا بغداد، بازماندگان صفاریان بر سیستان، غزنویان بر ایران خاوری، مرکزی و جنوب افغانستان امروز حکومت کردند. همه آنان، سامانیان بیش از دیگران، مشوق دانش و ادبیات فارسی بودند.

محمود غزنوی 17 بار لشکر کشی‌ به غرب هند کرد. تاراج جواهرات فومنات/ سومنات، پاکستان کنونی، خزانه او را پر کرد. یک بار بیرونی در 1017 همراهش بود. راه غزنه به هندوکش به گجرات و اقامت در آنجا برای پژوهش تمدن هند مدتی طول کشید. سفر پیاده 8 کیلومتر، سواره 48 کیلومتر در ساعت، روزی 10 ساعت از غزنه به گجرات چند هفته طول کشد. فصل زمستان بخاطر سرما و برف برای سفر خوب نبود. سفر از بغداد از راه افغانستان و ایران و نه خلیج فارس به مومبای چند هزار کیلومتر است. سفر پیاده رفت و برگشت چند ماه طول کشد.

بیرونی در بحثهای مذاهب معتزله عقلگرا با اشاعره سنی حدیث گرا شرکت و انتقاد داشت. معتزله شیعه زیدیه، آزاده، خردگرا، عقل گرا بوده؛ به اختیار انسان باور داشتند. معنی اعتزال/ کناره گیری از جنگ فرقه ای است. آنها در عصر بنی امیه فعال بودند؛ در سده 8م مامون معتزله را مذهب رسمی کرد. معتزله به تبلیغ اسلام در مقابل دهریون، نصاری/ مسیحی، مجوس/ زرتشتی، یهود، صابئین، مانویان پرداختند. اشاعره در برابر معتزله، بر نقل قرآن و سنت تأکید ‌کرده؛ نقل را بر عقل ترجیح ‌دادند.

بیرونی به زبانهای خوارزمی، فارسی، عربی، سانسکریت/ هندی، یونانی، عبری توراتی، سُریانی احاطه داشت. زبان کودکیش خوارزمی/ سغدی، شبیه فارسی بود. آثارش را به عربی، زبان علمی رایج نوشت. ولی ترجمه فارسی کتاب التفهیم در 60 سالگی به او منسوب است. از پارسی به عربی داستانهای زیر را ترجمه کرد: شادبهر/ حدیث قسیم السرور، عین الحیات، اورمزدیار و مهریار، سرخ‌بت و خنگ‌بت/ حدیث صنمی البامیان منظومه‌ای منسوب به عنصری بلخی.

بیرونی در فصل ۴۷ کتاب "تحقیق ماللهند" در اوضاع، تاریخ، جغرافیا، عادات، رسوم، طبقات اجتماعی هند، علل تضادهای سرود حماسی اساطیر سده 5 یا 6 ق.م. کتب آریابهاتا، رامایان، مهابهاراتا به سانسکریت را شکافت. این پژوهش اوضاع، تاریخ، جغرافیا، عادات، رسوم، طبقات اجتماعی هند در بر گیرد. سفر نامه اش هم بجا مانده. او 2 کتاب هندی سیدهانتا در باره نجوم، الموالید الصغیر در باره اخترشناسی را به عربی ترجمه کرد.

"الصیدنه فی الطب" در بارهٔ گیاهان دارویی است. در بارهٔ خط عربی در این کتاب ‌نوشت: "یک یونانی به ولایت ما گذر کرد. من پیش او رفتم. نام‌ میوه‌ها، تخمها، گیاه ها و دانه ها را به زبان یونانی ‌پرسیدم و ‌نوشتم. خط عربی آفت بزرگی دارد: همانندی حروف، ضرورت تمایز با نقطه، اعراب، علائم تنوین و همزه. اگر آنها را ننویسند، معنی مبهم ‌شود. اگر این آفت نبود، ترجمه عربی کتب‌ دیسقوریدوس 40-90 م و جالینوس /گالن 129-200 م 2 پزشگ یونان/ ترکیه اعتماد پذیر بودند."

در این کتاب نام داروها را به سریانی/ آشوری، فارسی، یونانی، بلوچی، پشتون، کردی، هندی آورد. شرح، خواص، طرز تهیه آنها را نوشت. در این کتاب در باره چهار جهت شمال، جنوب، خاور، باختر، تقسیماتِ سیاسیِ ایران را آورد. در باره دین اسلام، معترضان ش نوشت: "دین و دولت ما به لحاظ گذشتهٔ خود عربی اند. آنها توام اند {بر هم اثر متقابل دارند.} بر فراز دین نیروی الهی، بر فراز دولت دست قدرت قرار دارد." ادامه داد:

"بارها طوایف گوناگون از زیر دستان به ویژه گیلانیان و دیلمیان گرد هم آمدند تا جامه توحّش به دولت بپوشند، اما آرزوی آنها برآورده نشد، روزانه پنج بار اذان در گوش‌هایشان به صدا در ‌آید، صف اندر صف پشت سر امامان نماز و قرآن عربی مبین را ‌خوانند. در مسجدها پارسها به این زبان عربی برایشان موعظه کنند. با عبودیت بر 2 دست‌ و دهن رکوع کنند تا ریسمان اسلام پاره نشده؛ دژ آن ویران نگردد."

در باره زبان فارسی در کتاب فوق نوشت: "چنان‌که یک علم به زبان خوارزمی که مطلوب من است نوشته شود، بی‌گانه در آید. پس به زبانهای عربی و فارسی نگاشتم، در هر دو تازه واردم. به زحمت آن‌ها را آموختم، اما برای من دشنام دادن به زبان عربی خوش تر از ستایش به زبان فارسی است. درستی سخنانم را کسی در یابد که یک کتاب علمی نقل شده به فارسی را بررسی کند، همین که زرق و برقش ناپدید شد معنایش در سایه قرار ‌گیرد، سیمایش تار ‌شود؛ کاربرد آن از میان ‌رود - زیرا زبان فارسی فقط برای داستان‌های خسروانی و قصه‌های شب مناسب است."

منابع. ‏2021‏/04‏/14 ویکی پیدیا.
بیرونی، ابوریحان، التفهیم لأوائل صناعةالتنجیم، جلال الدین همایی، چاپ 4، تهران، ١٣٦٧.
نالّینو، کرلو آلفونسو، تاریخ نجوم اسلامی، ترجمه احمد آرام، تهران، ١٣٤٩.
کندی، ادوارد استوارت، پژوهشی در زیجهای دورە اسلامی، ترجمه محمد باقری، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ١٣٧٤.
گیاهی یزدی، حمیدرضا، تاریخ نجوم در ایران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، تهران، ١٣٨٨
البیرونی و دوره فی الکتابه التاریخیه، الدکتور ریاض حموده یاسین، امان، اردن 2010 .
جان فوران، مقاومت شکننده- تاریخ تحولات اجتماعی ایران، از صفویه تا سالهای پس از انقلاب اسلامی.
نقاشی اویغور، حافظ میراث هنر نقاشی مانویان، شهریار خونساری، شهره جوادی http://www.jaco-sj.com/article_81924_f4c38c5fc7d878467e57756d060842d9.pdf
*
تمدنهای 5هزار ساله جیرفت، بین النهرین، موهنجو دارو رود گنگ با هم مراوده داشتند. مناسبات تمدن جیرفت با عیلامیان خوزستان 3هزار ق.م. نیاز به بررسی دارد. کوچ آریاییها در هزاره اول ق.م. از شمال دریای خزر به فلات ایران و دره گنگ آغاز شد. رابطه ایران و هند در موارد زیر باستانی است: زبان مشترک ودیک و اوستا، باور میترایی به نیروهای آسمانی باد، خورشید، باران، تاریکی در نمادهای زمینی میترا، شیوا، دیو، آناهیتا؛ ثنویت نیک و شر، اهورا و اهریمن، کارما و جزای آخرت.

در عهد باستان عروسک – در نبود عکس- یادآور عزیزی بود که در دستمالی همراه فرد در سفر بود. در تمدن جیرفت، لرستان، عیلام عروسکهای گلی و مفرغی فراوان یافت شده.

تمدن عیلام هزاره 3، ماد هزاره 2، هخامنشی هزاره 1 ق.م. به غرب یعنی بابل، شام، مصر، یونان گرایش داشتند. در غرب علم، قانون، صنعت بود. ریشه اساطیر سامی در بابل و منشاء علوم یونانی در مصر بوده که در روم تکامل یافت. تجارت و مراوده فرهنگی با غرب می توانستند ایران را با دریانوردی از خلیج فارس با شکوفانی سرمایه داری در عصر مدرن همسو کنند. غارت محمود غزنوی در هند نتیجه رشد نیروهای مولد ایران نبود. ولی استعمار انگلستان در هند نتیجه رشد سرمایه داری ش بود.

ورود استعمار به ایران سیاسی نبوده؛ برای غارت اقتصادی بود. نمونه: در 1765-1938 انگلستان با غارت 45 تریلیون دلار از هند. هند 13 برابر انگلستان بود؛ غارت برای خزانه سلطنتی، هزینه ارتش، برتری بر رقبای روس، فرانسه، آلمان، ساختن لندن و کشتیها بود. نیز استعمار مدرنیزم با 3 قوه قضایی، اجرایی، مقننه را هم به استبداد در هند آورد. در غرب با زمینهای حاصلخیز، گسترش سرمایه داری، اختراع چاپ، پیدایش بانکها، دریانوردی از سده 16 م سریعتر از شرق رشد کرد.

پس از حمله اسکندر، ایران به شرق نخست چین در عهد اشکانی، سپس هند در عهد ساسانی رو کرد. با حمله تازیان در سده 7 به ایران مهاجرت پارسیان به بمبی و گجرات، برخی سنن زرتشتی در آنجا کتاب شدند. پارسیان اکنون اقلیتی ثروتمند در آنجا یند. از هند کولیها، مرتاضان، زوار مسلمان به شرق ایران رفت و آمد داشتند. کشورگشانیی برای غارت بود؛ نه از زمان استعمار پس از انکشاف سرمایه داری.

ایران با خشکسالی و افت کشاورزی در هزاره 2م به نظرات عرفانی، تصوف، درویشی گرایش داشت. در عصر مدرن و انقلاب مشروطه 1906 گرایش ایران به غرب بود. روشنفکران ایرانی سده 20 عمدتا به غرب و کمی هم به شرق توجه داشتند. هدایت با رمانتیسم و گذشته گرایی به عهد ساسانی به غرب و شرق گرایش داشت. سپهری به عرفان و سرگشتگی شرق گرایش داشت. فروغ به آزادی فردی، حقوق زنان، مدرنیسم غرب گرایش داشت.

رویکرد شرقیگرا با مهاجرت پارسیان به گجرات هند پس از حمله تازیان، ادغام دیوانسالاری ایرانی در دربار مغولان چین و هند تا عثمانیان شرق اروپا، حمله محمود و نادر به هند عمق یافت. اکبر شاه هیتی با هدایا به دربار اسماعیل 2 صفوی به قزوین در 1576م فرستاد. زبان دربار و دیوان هند و عثمانی فارسی بود. واژه های فراوان فارسی در هندی و فارسی بجا مانده: نان، درویش، قلندر، فیروزه، آواره، گیتی.

برای تبرک 40 میلیون مومن به غسل تعمید و نوشیدن آب آلوده رود گنگ هر 12 سال می روند. در سده 21 امراض عفونی وبا و اسهال را شیوع دهد. آراویند آدیگا در رمان «ببر سفید» برنده «من- بوکر» ۲۰۰۸ در توصیف این تبرک نوشت: "دهان از مدفوع، کاه، تکه‌های آب‌چکان جسد انسان، لاشه گاومیش و 7 نوع اسید صنعتی پر شود."

کَلیله و دِمنه- نام دو شغال- در 10 فصل از اصل هندی در دوران ساسانی به فارسی میانه ترجمه شد. گویا نسخه سانسکریت پنجه تنتره पञ्चतन्त्र به معنی پنج فصل است. به فرمان شاه هند دبشلیم فرزانه بیدبا آن را نوشت. او سال هندی را به قمری عربی مربوط به محمد، به خورشیدی یونانی مربوط به عیسی، به شمسی فارسی مربوط به محمد تبدیل کرد. برزویه پزشگ خسرو انوشیروان آن را به پهلوی کلیلگ و دمنگ ترجمه کرد که در دست نیست.

ترجمه‌ سریانی بجا مانده به زمان تألیف برزویه نزدیکترین است. پس از اسلام روزبه پورداودیه/ ابن مقفع آن را ترجمه کرد که نمونه فصاحت است و در عربی در نسخ مختلف بجا مانده. این کتاب به شعر فارسی، نثر عربی، یونانی، ترکی، اسپانیایی، روسی، آلمانی ترجمه شد. ترجمه کلیله و دمنه، شطرنج، اعداد اعشاری، پس از حمله تازیان در سده 7 میلادی بود. در اوج مراوده ایران و هند- خوارزمی با ریاضیات، بیرونی با هندشناسی، عطار با عرفان، باباطاهر با قلندری، بیدل دهلوی با نماد گرایی پدیدار شدند.

منظور از سفر فرد به ایران، هند، چین، روم چند شهر مرزی یا دربار حکومتی است نه همه کشور که در طول زمان مرزهای گوناگون دارد. ترکستان خاوری یا شین جیانگ بمعنی مرز نو به زبان ماندارین است. این قلمرو شمال غربی مزارع پنبه، معادن، نفت دارد. در آن شهرهای غربی ختن، تورفان، کاشغر اند. جاده ابریشم چین از ترکستان خاوری، مغولستان، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان به خاور میانه بود. رابطه فرهنگی با شرق مرتاضی، درویشی، تجارت کاغذ ابریشم و قالی و چای را ارمغان آورد. این گرایش به شرق با ورود دین مانوی به کاشغر و اویغور تحکیم شد.

مانی گرایی در سده 3م دوره اشکانیان رقیب مسیحیت و زرتشتی از عراق آغاز شد. مبلغان مانوی به مصر، خاور ایران، هند، کوشان/ آسیای مرکزی رفتند. مانویان کناره جاده ابریشم تا سده 9 در اویغور بودند. آنها به 3 دوره تاریخ بنام آفرینش- کنونی- آخرت با ثنویت نور- تاریکی، روح- جسم، گیتی- انسان باور داشتند.

در تورفان کتب مانوی در سده 20 کشف شدند. مبلغ آنان مارآمو بود. شاید مار مخفف مادر، امیر، مرد و آمو تلفظ عمو باشد. برخی آثار مانوی، تهذیب، خوشنویسی، مینیاتورها در تورفان استان شین جیانگ پیدا شدند. تزیین کتب تخیلی بودن محتوا را بیانگر است. این بزرگترین استان در باختر چین، کوه و کویر، بود. خلفای راشدین در 650 م مسجدی در چانگان ساختند. پلو، چای، شاید رشته از چین و هند وارد آشپزی ایرانی شدند. ویکی پیدیا.

شاید واژه یغور فارسی از اویغور چینی آمده باشد. زبان اویغور هنوز آکنده از واژه‌های پارسی است. برخی واژه های فارسی در کاشغر اینها یند: گوشت، نان، بازار، قنات، زعفران. فردوسی در باره مانی نوشت: به صورتگری گفت پیغمبرم/ ز دینآوران جهان برترم/ ز چین نزد شاپور شد بار خواست. قوم ترک اویغور با 21 میلیون نفر، پایتخت اورمغی، مسلمان، زبان آلتایی ترکی/ غیر ماندارین، خط فارسی/ عربی در این منطقه است.

در 1219-1256 مغول با شکست چین به ایران آمد. تیمور ترک در فرارود/ ماوراءالنهر، شهر کش از سمرقند ترکستان در۱۴۰۰م زاده شد که به غرب حمله کرد. تیمور گورکانی از قلمرو اویغور به ایران و غرب اروپا حمله کرد. نوروز را اویغورها ، قرقیزها، ازبک‌ها، قزاق‌ها و تاتارهای چین، امروز هم جشن گیرند. مسیحیت در عهد ساسانی به چین راه‌ یافت. کلیسای شرقی شامل نسطوری، آشوری، ارمنی، یونانی، روسی است که هر کدام پوپ خود را سوا از واتیکان کاتولیک دارند.

سکاهای ایرانی و سغدیان باختری عهد داریوش کبیر آنجا بودند. قوم ترک اویغور با 21 میلیون نفر، پایتخت اورمغی، مسلمان، زبان آلتایی ترکی/ غیر ماندارین، خط فارسی/ عربی در این منطقه است. سکاهای ایرانی و سغدیان باختری عهد داریوش کبیر آنجا بودند. تیمور گورکانی از قلمرو اویغور به ایران و غرب اروپا حمله کرد.

رابطه ایران و چین از عهد مهرداد 2 اشکانی در 115 ق.م. آغاز شد. چین اسب به دربار فرستاد. تجارت از جاده ابریشم تورفان در استان اویغور، سمرقند و بخارا در ازبکستان آسیای مرکزی به عهد ساسانی رسید. از چین کاغذ از خمیر بامبو/ نی، پارچه ابریشمی، ابزار جنگی به ایران آمدند. ایران ظروف چینی با رنگآمیزی مورد پسند دربار چین، قالی پشم، اسب نسایی دامنه های زاگروس صادر کرد. نقوش ظروف چینی با کات کبود/ سولفات مس به رنگ آبی بودند.

در 550م دریای جنوب چین و خلیج فارس رابطه دریایی داشتند. در ۶۰۹ م سپاه خاقان یان دی بر ختن، کاشغر، تورفان مسلط شده؛ همسایه ایران شد. شهرهای سغدی‌ بخارا، سمرقند و فرغانه پیرو خاقان چین شدند. یزدگرد در جنگ 652م با تازیان از چین کمک خواست؛ ولی نرسید.

در چین غربی دین زرتشتی مزدیسنا ساسانی هسیئن چیاو نامیده شد. نخستین آتشکده در ۶۲۱م ساخته‌شد. پس از سرکوب مانویان در عهد ساسانی، پیروان ش به اویغور و تخار چین رفتند. با شکست ایران از اعراب خاندان ساسانی به چین کوچید. دین مزدیسنا یا مانوی تا سده 9م در این استان چین غربی پیرو داشت. در اواخر ساسانیان، مینیاتور آیین مانی و نقوش مسگری ساسانی در اویغور رواج داشتند. با هجوم و اقامت مغول، اویغورها به دربار راه یافتند. در دوره شاهرخ تیموری نقاشی ایرانی به زادگاه خود اویغور بازگشت؛ به اوج خود رسید. خونساری- جوادی.

در هند نگارش اعداد 1 تا 0 و پایه دهدهی حدود ۵۰۰ ق.م. اختراع شدند. در سده 9 م در اندلس وارد اروپا و ایتالیا شد. واتیکان آن را پذیرفت. اکنون در جهان اعداد هندی-عربی /فارسی برای شمارش بر پایه ۱۰ رایج اند. پس از بازگشت خوارزمی از هند حدود 810م به بغداد، اعداد هندی وارد کتب ریاضی ایرانیان و اعراب شدند. نوشتن اعداد امروزی اروپا از نگارش اعداد خوارزمی 780-850م گرفته شده. کهن‌ترین نشانه‌ اعداد هندی، یادگار سنگ‌ نبشته‌های آشوکا، پادشاه هند در ۲۵۰ ق.م. است. سپس کامل شد.

در زبان عربی و فارسی تا قبل از آن اعداد را با حروف ابجد ‌نوشته؛ در خط کوفی اثری از اعداد نیست. اروپا مانند آسیای غربی حروف را برای اعداد و نت های موسیقی بکار بردند- مانند حروف ابجد در شمارش فارسی. پیش از سده ۱۶ م، عدد نویسی رومی I, II, III, IV, V, ..X برای 1، 2، 3، 4، 5، .. 10 رواج داشت.

در سده 20 سرعت دوران کهکشان راه شیری 250 کیلومتر/ ثانیه با دور کامل 200 میلیون سال بدور سیهچاله مرکزی است. سرعت دور شدن این کهکشان 70 کیلومتر/ ثانیه است. چرخش منظومه شمسی یا سرعت خورشید بدور سیاهچاله مرکزی 720 هزار کیلومتر/ ساعت است.
*
مشاهیر خراسان بزرگ، سده 10 ببعد- دانشمند: ابن سینا، بیرونی، جابر بن حیان، نصیرالدین طوسی، محمد خوارزمی، خیام، ابو الوفا، محمد بوزجانی، علی بن محمد سمرقندی، عبدالعلی بیرجندی، ابو جعفر خازن خراسانی، ابو محمود حامد خجندی، علی بن احمد نسوی، ابن کثیر، فرغانی، شرف‌الدین طوسی، ابو سعید سجزی، ابو معشر بلخی، ابو زید بلخی، حبش حاسب، خازنی.

فخر رازی، زکریا رازی، شیخ طوسی، تفتازانی، عمر نسفی، محمد بخاری، ج زمخشری، احمد بیهقی، امام‌ الحرمین جوینی، عبدالله انصاری، ابو داوود سلیمان، نعمان بن ثابت، حسین بن مسعود بغوی، ب مرغینانی، ع قشیری، ابو منصور ماتریدی، احمد بن شعیب نسائی، ابو عیسی محمد ترمذی، مسلم بن حجاج نیشابوری، ابو عبدالله حاکم نیشابوری.

فیلسوف: محمد غزالی، محمد عامری، ابن سینا، فارابی، ناصرخسرو، محمد بکتاش، عبدالکریم قشیری، سلیمان سجستانی، محمد بن ع شهرستانی.

شاعر و عارف: فردوسی ،عبدالرحمن جامی، ابوسعید ابو الخیر، عطار نیشابوری، کمال‌الدین بهزاد، دقیقی توسی، رابعه بلخی، رودکی، مولوی، سنایی، احمد جام، حسن‌اوغلو اسفراینی، امیر شاهی، حسین واعظ کاشفی، ابن یمین.

تاریخ‌دان و سیاستمدار: ابو الفضل بیهقی، ابو مسلم خراسانی، علی‌شیر نوایی، عطا ملک جوینی، حسن جوری، محمد عوفی، ابو علی بلعمی، گوهر شاد بیگم، ابن خردادبه، طاهر بن حسین، خالد بن برمک، یحیی برمکی، گردیزی، نظام ‌الملک طوسی، احمد بن نظام‌ الملک، شهاب محمد نسوی. https://www.wikiwand.com/fa