عصر نو
www.asre-nou.net

ماتم‌


Tue 18 08 2009

علیرضا زرّین

درسوگ شهدایی که برای آزادی و عدالت جان دادند

مرهمى‌ نيست‌.
همدمى‌ نيست‌.
لاله‌ ی تشنه‌ راشبنمى‌ نيست‌.

*

من‌ که‌ زاييده‌ی آفتابم‌
ازچه‌ آوارِ شب‌ برسرم‌ ريخت‌؟
من‌ که‌ خواهان‌ِ پيوند بودم‌
برفنايم‌ چه‌ کس‌ فتنه‌ انگيخت‌؟
من‌ که‌ مى‌ گفتم‌ ازعشق‌
زندگى‌ رنگ‌ ومعنى‌ پذيرد،
اين‌ زمان‌ پرسشى‌ تلخ‌ دارم‌:
برسرِدار
قامت‌ِ عاشقان‌ را که‌ آويخت‌؟

*

گفته‌ مى‌ شد:
«چشمهارافقط‌ سرمه‌ی نور
«مى‌ تواند به‌ بينش‌ رساند.»
درمسيرِ گدازان‌ و پرنورِ خورشيد
بال‌ وپرها همه‌ سوختند.

*

زمزمه‌ گشت‌:
«دستهارافقط‌ توف‌ ِ دريا و تاريکى‌ ِشب‌ يکى‌ مى‌ نمايد.»
دربلم‌ هاى‌ نستوه‌
تا فراسوى‌ِ درياى‌ توفان‌
يک‌ يک‌ِ عاشقان‌ جان‌ سپردند.

*

جارپيچيد:
«دارها را ببينيد،
«يادگاران‌ِ بيدارى‌ِعصرِ ظلم‌اند و ظلمت‌.»
بهترين‌ِ رفيقان‌
برسرِدار
روزِ بيدارى‌ِ خلق‌ رامژده‌ دادند.

*

لیک دیگر
مرهمی نیست
همدمی نیست
لاله ی تشنه را شبنمی نیست