عصر نو
www.asre-nou.net

او ایستاده بود

به یاد کرامت دانشیان و خسرو گلسرخی
Thu 18 02 2021

شهریار حاتمی

new/shahryar-hatami1.jpg
او ایستاده بود
و تا آن زمان هرگز چنان نه ایستاده بود،
که در آن بامداد.
ساکت و خاموش و زیرِ لب،
زمزمه ای، که چیست
این بیقراری دل‌.
در چشمک ستاره
چه راز ی نهفته بود
که او،
پر تپش و بی‌ لرزش
در برابر گردان مرگ،
بی‌ پروایی از دمِ خونین بامداد
محوِ ستاره بود؟

نسیم خنک سحر
از گونه‌های او گذر کرد
تا آنسو تر
بر خفتگانی چند
که در ناز خوابِ خویش فرو بودند
بیدار باشی‌ شود، دلپذیر
و آشفته کند
خوابِ اندکیانی را
که در رویای جاودانگیِ خویش بودند.

شهریار حاتمی
استکهلم
بهمن ۱۳۹۲