زور
Mon 28 12 2020
شهاب طاهرزاده
دلم می سوزد برای ندارها
آتشی هست مثل تنورغمخوار ها
چه دارم در دست تا هدیه کنم ؟
من و ملیاردها انسان امیدوارها
هر روز عقب می نشیند گل و ثروت
می شکنند گلها را به زور بیمارها !!
خسته نمی شوند با اسلحه و ثروت
ثروت و زور در دست کم شمارها
تا چند قامت بلند زور داری ؟
اگراین قامت را نداشتی می شدی گلغذارها
چه ظلمی ست در یافتن گل سفید
چه ظلمی ست در آن سیاه از ستمکارها
چه کنیم که این سرزمین گل می خواهد
دستم گزید که هر جا می بینی زنم خارها .
2017 11 18
شهاب طاهرزاده
|
|