پازولینی ، ۵۰ سال پس ازمرگش
Mon 7 12 2020
مجید صدقی
majidsedghi@yahoo.com
۵۰ سال پس از مرگ پیرپائولو پازولینی , نگرش و چشم اندازی که او نسبت به مسائلی که درکشورش می گذشت داشت امروز همچنان برای بسیاری از ایتالیایی ها و جتی جامعه ی اروپامطرح است.گویی رم به عنوان یک شهر چنان نیروی خلاقانه برای آفرینش آثارهنری گوناگون مانند نقاشی , داستان نویسی , شعر , فیلمنامه نویسی و فیلمسازی به او داد که در رم ماندگارشد او که زاده ۵ مارس ۱۹۲۲ در بولونی ایتالیابود در ۲۸ سالگی به رم آمد . جوانی گمنام که درتبعیدی ناخواسته تا بیست و پنج سال بعد - ۱۹۷۵- به هنگام مرگ دلخراشش در ساحل اوستیا درنزدیکی رم دراین شهرماندگارشد و بزودی در دنیای روشنفکران ایتالیایی به شهرت رسید . درباره او گفته اند که پازولینی شاعر- نویسنده – نقاش و فیلمسازی بود که سینمایش آمیزه ای از شعر,استعاره , اسطوره شناسی , روان شناسی و دیالکتیک مارکسیستی بود.

۲۵ سال شیفتگی
برای پازولینی , رم نه به مثابه یک شهرمحصورشده دربناهای تاریخی و نه جایی ساده برای زندگی کردن بود . او با این شهریک رابطه ی شورانگیزتوام با عشق ونفرت داشت. پازولینی را شاعری بزرگ و نظریه پردازمعتبرسینما نامیده اند. مقاله ی ( سینمای شعر ) او که در ژوئن ۱۹۶۵ درنخستین جشنواره فیلم پزارو خوانده شد دراکتبرهمان سال درنشریه معتبرسینمایی ( کایه دو سینما ) چاپ فرانسه منتشرشد. این یکی ازمهمترین مقاله هایی است که درباره ماهیت شعرگونه ی سینما و زیباشناسی آن نوشته شده واز اعتبار آکادمیک و تحلیلی بسیاری برخورداراست .
رم بعدها برای پازولینی به تکیه گاهی برای عرصه ی هنرهای خود تبدیل شد. او به نوعی خود را در رم غرق کرد اما هیچگاه اسیر ( تحمیل ) ها و ( قدرت ) ها نشد. او درطی سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ شاهد تغییراتی درکشورش درهمه زمینه ها بود ( اعم از سیاست و نیز هنر ) . او همچنین شاهد پیروزی جامعه مصرفی نه تنها درایتالیا بلکه دردیگرجوامع به ویژه درجهان سوم مانند هند و آفریقا بود. آخرین اثرادبی او به نام Petrolio که به دلیل قتلش ناتمام ماند به این موضوع می پرداخت . نوشتن مطالب تند انتقادی چندان خوشایند سیاستمداران ایتالیایی نبود. از طرفی روابط همجنس گرایانه اش – بیشتر با بازیگران جوان فیلمهایش – بهانه ای به دست مخالفان وی داد تا اورا یک ( کمونیست همجنسگرای کثیف ) بنامند. پازولینی در دوم نوامبر ۱۹۷۵ دراوستیا درنزدیکی رم به دست پسرجوانی به نام جوزپه پلوسی به قتل رسید که مدعی شد پازولینی قصد تجاوز به اورا داشته است اما درهمان موقع هم بسیاری معتقد بودند که مرگ او مشکوک و به دلیل ا نگیزه های سیاسی بود.
فیلم- واقعیت
نخستین فیلم پازولینی ( آکاتونه ) درسال ۱۹۶۱ بود. فیلمی که درمکانهای فقیرنشین و اغلب با بازیگران غیرحرفه ای ساخته شد. این فیلم اگربهترین فیلم پازولینی نباشد بجرات می توان آن را یکی از بهترین فیلمهای پازولینی که واقعیت های اجتماع را نشان می دهد نامید . او پیش ازاین به نگارش چند فیلمنامه پرداخته بود که معروف ترین آنها ( شبهای کابیریا ) بود که به زندگی روسپی ها می پرداخت و فدریکو فللینی فیلم آنرا ساخت . پازولینی آکاتونه و دومین فیلمش ( ماما روما ) را به شیوه ی نئورئالیسم ساخت که در آنها به زندگی فقیرانه قشرمحروم شهررم می پرداخت . به رغم آنکه پیش ازاین نیز فیلمهای بسیاری دراین زمینه ساخته شده بود ولی به نطرمیرسید که پازولینی زبان جدیدی را برای ساخت فیلم ابداع کرده است . زبانی که تنها می خواهد واقعیت ها را تعریف کند بدون غلوکردن و به حاشیه رفتن که درآن سالها درسینمای ایتالیا بسیارمرسوم بود. بسیاری از منتقدان سینما آکاتونه و ماماروما که دنبال هم ساخته شدند را در رده ی سینمای تغزلی – واقعی می دانند که به تلخی های جومه شهر تلنگرمی زند. او سپس چهارمین اپیزود از فیلم Rogopagبه نام ( پنیربی نمک ) را با شرکت اورسن ولز ساخت که درآن مصلوب شدن مسیح را به سخره گرفته بود. با این همه او درفیلم دیگرش ( انجیل به رو ایت متی ) مسیح را به مثابه یک انقلابی به تصویرکشید که می خواهد مردم را با آرمانهایش آشناسازد. این فیلم که سیاه و سفید و باشرکت بازیگران غیرحرفه ای و درمکان های بدیع و خیره کننده فلسطین ساخته شد بکلی با فیلمهایی که پیش ازین درباره مسیح ساخته شده بود تفاوت داشت .می توان گفت این فیلم زیباترین و غیرمتعارف ترین روایتی است که تاکنون از زندگی عیسی مسیج ساخته شده است.
سه گانه ی پازولینی
( سه گانه ی زندگی ) عنوانی بود که منتقدان سینمایی به سه فیلم پازولینی بنام های دکامرون – داستانهای کانتربوری – و داستانهای هزارویک شب دادند . این سه فیلم که پازولینی چندان از ساخت آنها خشنود نبود اقتباس سینمایی از آثارکلاسیک ادبی بود : دکامرون براساس هشت داستان کوتاه نوشته ی جیووانی بوکاچیو نویسنده ایتالیایی , داستانهای کانتربوری براساس شعرهای قرون وسطایی اثر جفری جاسر شاعرانگلیسی که به سفردرازمدت چند زائربه قصد زیارت کلیسای جامع شهرمی پردازد و سرانجام فیلم داستانهای هزارویکشب که برگرفته از پانزده روایت است . بخش هایی ازاین فیلم درایران ساخته شده بود.
هرچند ا ین فیلمها در دهه ی هفتاد به دلیل نمایش برهنگی مفرط بارها با مشکل سانسور وانتقاد مذهبی ها مواجه شد اما امروزفیلمهایی بسیارساده و گاه معصومانه به نظرمی آیند. پازولینی بارها تاکید کرده بود که نشان دادن صحنه های شهوانی به دلیل توفیق تجاری و پسند تماشاگران نبود.
آخرین فیلم پازولینی ( سالو یا ۱۲۰ روزدرسودوم ) که پازولینی فیلمنامه اش را با یاری رولان بارت ( نویسنده و فیلسوف فرانسوی ) براساس داستان غریب و پورنوگرافیک مارکی دوساد نوشته شد بیانیه ای است برعلیه فساد اخلاقی فاشیسم درایتالیا. این فیلم که درواقع با انتقاد تند پازولینی نسبت به فاشیسم همراه است زنگ مرگ را برای وی به صدا درآورد و مدت کوتاهی بعد پازولینی کشته شد . پازولینی رم را انتخاب کرد و رم نیز اورا به کام مرگ کشاند.
|
|