عصر نو
www.asre-nou.net

شفق

دو شعر


Mon 23 11 2020

زخم آبان

در تنهایی افکارم
در یک شب سرد پاییز
در خیابانی تاریک و بلند
با سنگ فرش هایی خشکیده از خون
و بارانی که نم نمک می بارد

در غوغای افکارم
می رسم به نیزاری خفته در خون
خشکیده از آتش سرب
و سکوت است، سکوت
با ضجه های درد الود

سکوت شب را می شکند؛
پژواک دهشتناک ضربه باتون
بر کرکره دکان های بسته
از آتش خشم

و فریاد دردالود مادری
در جستجوی دستان رها شده پسر
و فریاد خشم جوانی
که من هم فرزند کسی هستم
و برای نان جان دادم

و نگاه خسته سربازی
در همهمه این همه درد
و فرمان آتش

باران می بارد
شاید سیلی در راه است
سیلی که خواهد شست

روزی زخم آبان را

شفق/ یکی از مادران پارک لاله ایران
۳۰ آبان ۹۹


راز گل سرخ

آبان خونین گذشت
خسته با پرونده ای سنگین
اما ناتمام

آذر از راه رسید
با کاردآجین شدن فروهرها
و قتل های بدون آواز
شاعران و نویسندگان
آنها که درد را می نوشتند

باز پرواز می کنم به دور دست ها
با قلبی پرطپش و خسته از بیدادها

یاد مسافرانی در راه
به جا مانده در گورهای بی نام خاوران
و ساک های بدون مسافر
چون شقایق های پر پر شده در پرواز
و مادرانی پر خشم و دادخواه

آن سوتر
راز سه قطره خون
بر سنگ گورهای کهنه
به جا مانده از ۱۶ آذری دور

شفق/ یکی از مادران پارک لاله ایران
۳ آذر ۹۹

www.mpliran.net